پرش به محتوا

مجموعه‌ای از آثار عطار نیشابوری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'ه‌ای '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'ه‌ای ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۸: خط ۲۸:
| شابک =964-6290-02-7
| شابک =964-6290-02-7
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13971
| کتابخوان همراه نور =13971
| کد پدیدآور =00393
| کد پدیدآور =00393
| پس از =
| پس از =
خط ۴۴: خط ۴۵:
سپس در ادامه، سبب ارائه تعدادی از آثار عطار در این مجموعه را این‌گونه توضیح می‌دهد: «اخیراً مجموعه‌ای از آثار گران‌بهای شیخ اجل [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار]] مشتمل بر: پندنامه، سی‌فصل، بلبل‌نامه، نزهت الاحباب که سابقاً به خط نگارنده از روی چند نسخه خطی استنساخ شده و در کتابخانه این‌جانب موجود بود». به نظرم رسید این چند کتاب نیز به ضمیمه هم چاپ و در معرض استفاده اندیشمندان قرار گیرد<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>.
سپس در ادامه، سبب ارائه تعدادی از آثار عطار در این مجموعه را این‌گونه توضیح می‌دهد: «اخیراً مجموعه‌ای از آثار گران‌بهای شیخ اجل [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار]] مشتمل بر: پندنامه، سی‌فصل، بلبل‌نامه، نزهت الاحباب که سابقاً به خط نگارنده از روی چند نسخه خطی استنساخ شده و در کتابخانه این‌جانب موجود بود». به نظرم رسید این چند کتاب نیز به ضمیمه هم چاپ و در معرض استفاده اندیشمندان قرار گیرد<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>.


برخی از محققین، پندنامه را از جمله آثار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]] می‌دانند نه از عطار تونی و نه از عطار همدانی (معروف به ابوالعلاء) معاصر شیخ و نه هیچ عطار جعال دیگر<ref>ر.ک: صرافی، عباسعلی، صفحه سی‎وچهار </ref>‏؛ ولی برخی دیگر معتقدند آثاری چون بلبل نامه، سی فصل و بی‌سرنامه قطعاً از کسان دیگری است که به روزگاران مختلف می‌زیسته و عطار تخلص داشته‌اند<ref>ر.ک: سادات ناصری، سید حسن، ص20-19</ref>.
برخی از محققین، پندنامه را از جمله آثار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]] می‌دانند نه از عطار تونی و نه از عطار همدانی (معروف به ابوالعلاء) معاصر شیخ و نه هیچ عطار جعال دیگر<ref>ر.ک: صرافی، عباسعلی، صفحه سی‌وچهار </ref>‏؛ ولی برخی دیگر معتقدند آثاری چون بلبل نامه، سی فصل و بی‌سرنامه قطعاً از کسان دیگری است که به روزگاران مختلف می‌زیسته و عطار تخلص داشته‌اند<ref>ر.ک: سادات ناصری، سید حسن، ص20-19</ref>.


به‍‌هرحال پندنامه از آن عطار یا هر شاعر دیگری که‎ باشد‎ از دیرباز موردتوجه شاعران و شارحان و محققان بوده است و مانند گلستان سعدی در مکتب‎خانه‌ها و مدارس تدریس می‌شده است‎. هم‌اکنون نیز این کتاب در برخی از کشورها و از جمله در‎ دانشکده‌های‎ ادبیات‎ و الهیات ترکیه تدریس می‌شود. به همین دلیل بارها آن را ترجمه کرده و بر آن شرح‎ها نوشته‌اند. این کتاب ‎‎مانند‎ کتب علمی و ادبی و اخلاقی قدما با حمد خدا و نعت پیغمبر اکرم(ص) آغاز می‌شود‎ و مباحثی‎ از‎ قبیل نکوهش نفس اماره، فواید خاموشی، اخلاق حمیده، اسباب عافیت، فواید صبر، بیان دانش، صحبت‎ ناجنس، صفت شکر، حق و الدین، مذمت دروغ‎گویی، بی‎وفائی جهان، صفت صدق و امانت و سخاوت‎، احتراز از خشم، اکرام‎ مهمان‎، قناعت، فتوت و جوانمردی را شامل می‌شود. در پندنامه تلمیحات مذهبی و اشارات تاریخی فراوان وجود دارد از آن جمله: طوفان نوح، سرگذشت قوم عاد، داود و سلیمان و ایوب و عیسی و یونس پیغامبر<ref>ر.ک: بی‌نام، ص201-200</ref>.
به‍‌هرحال پندنامه از آن عطار یا هر شاعر دیگری که‎ باشد‎ از دیرباز موردتوجه شاعران و شارحان و محققان بوده است و مانند گلستان سعدی در مکتب‎خانه‌ها و مدارس تدریس می‌شده است‎. هم‌اکنون نیز این کتاب در برخی از کشورها و از جمله در‎ دانشکده‌های‎ ادبیات‎ و الهیات ترکیه تدریس می‌شود. به همین دلیل بارها آن را ترجمه کرده و بر آن شرح‎ها نوشته‌اند. این کتاب ‎‎مانند‎ کتب علمی و ادبی و اخلاقی قدما با حمد خدا و نعت پیغمبر اکرم(ص) آغاز می‌شود‎ و مباحثی‎ از‎ قبیل نکوهش نفس اماره، فواید خاموشی، اخلاق حمیده، اسباب عافیت، فواید صبر، بیان دانش، صحبت‎ ناجنس، صفت شکر، حق و الدین، مذمت دروغ‎گویی، بی‌وفائی جهان، صفت صدق و امانت و سخاوت‎، احتراز از خشم، اکرام‎ مهمان‎، قناعت، فتوت و جوانمردی را شامل می‌شود. در پندنامه تلمیحات مذهبی و اشارات تاریخی فراوان وجود دارد از آن جمله: طوفان نوح، سرگذشت قوم عاد، داود و سلیمان و ایوب و عیسی و یونس پیغامبر<ref>ر.ک: بی‌نام، ص201-200</ref>.


بسیاری از‎ آیات قرآن و احادیث نیز در آن تحلیل شده است، مانند این ابیات:
بسیاری از‎ آیات قرآن و احادیث نیز در آن تحلیل شده است، مانند این ابیات:


'''هرکه خشم خود فرو خورد ای جوان‎*** باشد او از رستگاران جهان'''
{{شعر}}
{{ب|''هرکه خشم خود فرو خورد ای جوان‎''|2=''باشد او از رستگاران جهان''}}
{{پایان شعر}}


که اشاره است به آیه قرآن: «وَ الْکَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ الناسِ» ﴿آل‏عمران‏، 134﴾
که اشاره است به آیه قرآن: «وَ الْکَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعَافِينَ عَنِ الناسِ» ﴿آل‏عمران‏، 134﴾
خط ۵۶: خط ۵۹:
و یا
و یا


'''حاجت خود را مجو از زشت‎رو*** آنکه دارد روی خوب از وی بجو'''
{{شعر}}
{{ب|''حاجت خود را مجو از زشت‌رو''|2=''آنکه دارد روی خوب از وی بجو''}}
{{پایان شعر}}
 


که اشاره است به حدیث: «اطلبوا‎ الخیر‎ عند حسان الوجوه».
که اشاره است به حدیث: «اطلبوا‎ الخیر‎ عند حسان الوجوه».


همچنین از اصطلاحات عرفان و تصوف در آن بسیار سخن رفته است، از قبیل توکل، مجاهده نفس، پشمینه، ذکر، شکر و غیره؛ مانند:
همچنین از اصطلاحات عرفان و تصوف در آن بسیار سخن رفته است، از قبیل توکل، مجاهده نفس، پشمینه، ذکر، شکر و غیره؛ مانند:
 
{{شعر}}
'''خرقه پشمینه ‎ ‎را بر دوش‎ کن***شربتی از نامرادی نوش کن'''
{{ب|''خرقه پشمینه ‎ ‎را بر دوش‎ کن''|2=''شربتی از نامرادی نوش کن''}}
 
{{ب|''بر توکل گر بود فیروزیت''|2=''حق دهد مانند مرغان روزیت'''<ref>ر.ک: همان</ref>}}
''' بر توکل گر بود فیروزیت*** ‎ حق دهد مانند مرغان روزیت''' <ref>ر.ک: همان</ref>.
{{پایان شعر}}


پندنامه مشتمل بر اندرزهای اخلاقی و اجتماعی است که با دقت و بررسی در معانی آن معلوم می‌شود اغلب آن‌ها مأخوذ از مضامین احادیث نبوی و سخنان علی(ع) است.
پندنامه مشتمل بر اندرزهای اخلاقی و اجتماعی است که با دقت و بررسی در معانی آن معلوم می‌شود اغلب آن‌ها مأخوذ از مضامین احادیث نبوی و سخنان علی(ع) است.


در ثواب احتراز از دنیا چنین سروده است:
در ثواب احتراز از دنیا چنین سروده است:
 
{{شعر}}
'''با چه ماند این جهان گویم جواب***آن‌که بیند آدمی چیزی به خواب'''
{{ب|''با چه ماند این جهان گویم جواب''|2=''آن‌که بیند آدمی چیزی به خواب''}}
{{پایان شعر}}


این بیت عین مضمون سخن علی(ع) است که فرمود: «انما الدنیا کحلم النائم او کبیت نسجته العنکبوت»؛ یعنی دنیا مانند رؤیایی است که در خواب ببینند یا مانند خانه‌ای است که عنکبوت آن را می‌بافد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص29</ref>.
این بیت عین مضمون سخن علی(ع) است که فرمود: «انما الدنیا کحلم النائم او کبیت نسجته العنکبوت»؛ یعنی دنیا مانند رؤیایی است که در خواب ببینند یا مانند خانه‌ای است که عنکبوت آن را می‌بافد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص29</ref>.


یا در گرامی‌داشت مهمان می‌سراید:
یا در گرامی‌داشت مهمان می‌سراید:
{{شعر}}
{{ب|''ای برادر دار مهمان را عزی''|2='' تا بیابی عزت از رحمان تو نیز''}}
{{پایان شعر}}


'''ای برادر دار مهمان را عزی*** تا بیابی عزت از رحمان تو نیز'''
رسول خدا(ص) فرمود: هر کس ایمان به خدا و روز رستاخیر دارد البته مهمان خود را گرامی بدارد<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>.
 
رسول خدا(ص) فرمود: هر کس ایمان به خدا و روز رستاخیر دارد البته مهمان خود را گرامی بدارد <ref>ر.ک: همان، ص30</ref>.


منظومه بیسرنامه با اعتراف شاعر به توحید و یگانگی پروردگار آغاز شده است:
منظومه بیسرنامه با اعتراف شاعر به توحید و یگانگی پروردگار آغاز شده است:
 
{{شعر}}
'''من به‎غیراز تو نبینم در جهان*** قادرا پروردگارا جاودان'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص50</ref>.
{{ب|''من به‌غیراز تو نبینم در جهان''|2=''قادرا پروردگارا جاودان''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص50</ref>}}
{{پایان شعر}}


سپس سر حق را پیروی از محمد مصطفی(ص) می‌داند:
سپس سر حق را پیروی از محمد مصطفی(ص) می‌داند:
 
{{شعر}}
'''هر که در راه محمد راه یافت*** سر حق را از دل آگاه یافت'''
{{ب|''هر که در راه محمد راه یافت''|2=''سر حق را از دل آگاه یافت''}}
 
{{ب|''احمد است اینجا احد ای مرد کار''|2=''سر حق را با تو گفتم آشکار''}}
'''احمد است اینجا احد ای مرد کار***سر حق را با تو گفتم آشکار'''
{{ب|''میم را بردار احمد شد احد''|2=''فهم کن معنی الله الصمد''}}<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>
 
{{پایان شعر}}
'''میم را بردار احمد شد احد*** فهم کن معنی الله الصمد''' <ref>ر.ک: همان، ص55</ref>.


و در آخر از این‌که از سالکان راه عقب افتاده و نفسش گرفتار معصیت بوده دریغ می‌خورد:
و در آخر از این‌که از سالکان راه عقب افتاده و نفسش گرفتار معصیت بوده دریغ می‌خورد:
 
{{شعر}}
'''ای دریغا سالکان راه بین***راه رفتند و بماندم این چنین'''
{{ب|''ای دریغا سالکان راه بین''|2=''راه رفتند و بماندم این چنین''}}
 
{{ب|''ای دریغا نفس ما در معصیت''|2=''خود خودی کردی بری از معرفت''<ref>ر.ک: همان، ص60</ref>}}
'''ای دریغا نفس ما در معصیت***خود خودی کردی بری از معرفت'''<ref>ر.ک: همان، ص60</ref>.
{{پایان شعر}}


عشق بلبل به گل یکی از حکایت‎های خیالی در ادبیات فارسی است که‎ شاعران‎ متعدد‎ درباره آن سخن گفته و طبع‌آزمایی کرده‌اند. در ابتدا شاعران اشاراتی به دلدادگی و ناله و فغانِ بلبل‎ و حُسنِ گل می‌کردند، ولی از قرن هفتم به بعد، هنگامی‌که استفاده از‎ زبانِ حال به‌عنوان‎ شگردی‎ ادبی در میان شعرا شایع شد، به داستان گل و بلبل هم شاخ و برگ‎هایی داده شد و چند داستان عاشقانه (رمانس) به‌صورت مثنوی دراین‌باره سروده شد. معروف‎ترینِ این مثنوی‌ها بلبل‌نامه‌ای‎ است که به [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار نیشابوری]] نسبت داده شده است؛ ولی در حقیقت حدود دو قرن پس از [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] یعنی در اواخر قرن هشتم تا اوایل قرن نهم سروده شده است (یکی‎ از‎ نسخه‌های خطی این اثر که در ایاسوفیاست مورخ 828ق است). مثنوی دیگر نزهت الاحباب است که آن نیز به [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] نسبت داده شده است و مانند بلبل‌نامه مدت‎ها پس از [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار‎]] سروده‎ شده است. سرایندگان اصلی این دو مثنوی هنوز شناخته نشده‌اند<ref>ر.ک: پورجوادی، نصرالله، ص5</ref>.
عشق بلبل به گل یکی از حکایت‎های خیالی در ادبیات فارسی است که‎ شاعران‎ متعدد‎ درباره آن سخن گفته و طبع‌آزمایی کرده‌اند. در ابتدا شاعران اشاراتی به دلدادگی و ناله و فغانِ بلبل‎ و حُسنِ گل می‌کردند، ولی از قرن هفتم به بعد، هنگامی‌که استفاده از‎ زبانِ حال به‌عنوان‎ شگردی‎ ادبی در میان شعرا شایع شد، به داستان گل و بلبل هم شاخ و برگ‎هایی داده شد و چند داستان عاشقانه (رمانس) به‌صورت مثنوی دراین‌باره سروده شد. معروف‎ترینِ این مثنوی‌ها بلبل‌نامه‌ای‎ است که به [[عطار، محمد بن ابراهیم|فریدالدین عطار نیشابوری]] نسبت داده شده است؛ ولی در حقیقت حدود دو قرن پس از [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] یعنی در اواخر قرن هشتم تا اوایل قرن نهم سروده شده است (یکی‎ از‎ نسخه‌های خطی این اثر که در ایاسوفیاست مورخ 828ق است). مثنوی دیگر نزهت الاحباب است که آن نیز به [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] نسبت داده شده است و مانند بلبل‌نامه مدت‎ها پس از [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار‎]] سروده‎ شده است. سرایندگان اصلی این دو مثنوی هنوز شناخته نشده‌اند<ref>ر.ک: پورجوادی، نصرالله، ص5</ref>.


منظومه سی‌فصل مناظره یک پیر با عطار است:
منظومه سی‌فصل مناظره یک پیر با عطار است:
{{شعر}}
{{ب|''یکی پیری مرا آواز میداد''|2=''که‌ای عطار از دست تو فریاد''}}
{{ب|''جهان برهم زدی و فتنه کردی''|2=''به دیوار مذاهب رخنه کردی''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص92</ref>}}
{{پایان شعر}}


'''یکی پیری مرا آواز میداد***که ای عطار از دست تو فریاد'''
این منظومه با پرسش‌های متعدد معرفتی توسط پیر ادامه می‌یابد:
 
{{شعر}}
'''جهان برهم زدی و فتنه کردی*** به دیوار مذاهب رخنه کردی'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص92</ref>.


این منظومه با پرسش‌های متعدد معرفتی توسط پیر ادامه می‌یابد:


'''بیا برگو که منزلگاه آن یار***که پنهان بینمش از چشم اغیار'''<ref>ر.ک: همان</ref>.


'''بیا برگو که این افلاک و ایوان***زبهر چیست همچون چرخ گردان'''<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>.
{{ب|''بیا برگو که منزلگاه آن یار''|2=''که پنهان بینمش از چشم اغیار''<ref>ر.ک: همان</ref>}}
{{ب|''بیا برگو که این افلاک و ایوان''|2=''زبهر چیست همچون چرخ گردان''<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>}}
{{پایان شعر}}


سپس تأکید می‌کند که بر عوام الناس درک این معانی مشکل است:
سپس تأکید می‌کند که بر عوام الناس درک این معانی مشکل است:
 
{{شعر}}
'''عوام الناس این معنی ندانند*** عوام الناس در دعوی بمانند'''<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>.
{{ب|''عوام الناس این معنی ندانند''|2=''عوام الناس در دعوی بمانند''<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>}}
{{پایان شعر}}


سپس در مقام پاسخ برآمده و یک‎یک سؤالات را با بند «دگر پرسی...» پاسخ می‌دهد. ابتدا در تبیین مقام امامت، حب ولایت را تنها راه نجات می‌داند:
سپس در مقام پاسخ برآمده و یک‎یک سؤالات را با بند «دگر پرسی...» پاسخ می‌دهد. ابتدا در تبیین مقام امامت، حب ولایت را تنها راه نجات می‌داند:
 
{{شعر}}
'''زبغضش راه دوزخ پیش گیری*** زحبش در ولای او بمیری'''
{{ب|''زبغضش راه دوزخ پیش گیری''|2=''زحبش در ولای او بمیری''}}
 
{{ب|''تو را ایمان و دین از وی تمام است''|2='' که اندر هر دو عالم او امام است''<ref>ر.ک: همان، ص98</ref>}}
'''تو را ایمان و دین از وی تمام است*** که اندر هر دو عالم او امام است''' <ref>ر.ک: همان، ص98</ref>.
{{پایان شعر}}


و در فرازی از منظومه رسول‌الله را پیر راه و امام را پناه می‌داند:
و در فرازی از منظومه رسول‌الله را پیر راه و امام را پناه می‌داند:
 
{{شعر}}
'''رسول‌الله پیر راه باشد*** ز سر هر دو کون آگاه باشد'''
{{ب|''رسول‌الله پیر راه باشد''|2=''ز سر هر دو کون آگاه باشد''}}
 
{{ب|''محمد اندرین ره پیر راه است''|2=''ولی حیدر ترا پشت و پناهست''<ref>ر.ک: همان، ص137</ref>}}
'''محمد اندرین ره پیر راه است*** ولی حیدر ترا پشت و پناهست'''<ref>ر.ک: همان، ص137</ref>.
{{پایان شعر}}


پس‌ازآن، نزهت الأحباب و در ادامه آن بیان الارشاد آمده است.
پس‌ازآن، نزهت الأحباب و در ادامه آن بیان الارشاد آمده است.
خط ۱۴۲: خط ۱۵۴:
و سوم کشف عیانی چنان‌که می‌گوید:
و سوم کشف عیانی چنان‌که می‌گوید:


'''چو عالی گردد از کشف عیانی*** بخواهد دید سید را نهانی'''
{{شعر}}
{{ب|''چو عالی گردد از کشف عیانی''|2=''بخواهد دید سید را نهانی''}}
{{پایان شعر}}


این مرتبه را در نزد عرفا و محققین مقام، مرتبه عین الیقین و حق الیقین نامند <ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص35</ref>.
این مرتبه را در نزد عرفا و محققین مقام، مرتبه عین الیقین و حق الیقین نامند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص35</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۱۵۲: خط ۱۶۶:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.
# مقدمه و متن کتاب.
# صرافی، عباسعلی، مقدمه «پندنامه»، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، بهار 1386.
# صرافی، عباسعلی، مقدمه «پندنامه»، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، بهار 1386.
# پورجوادی، نصرالله، «بلبل‌نامه سروده علی گیلانی پومنی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ضمیمه نامه فرهنگستان، مهر 1383، شماره 17، صفحه 3 تا 62؛ به آدرس اینترنتی:
#[[:noormags:45823|پورجوادی، نصرالله، «بلبل‌نامه سروده علی گیلانی پومنی»، پایگاه مجلات تخصصی نور: ضمیمه نامه فرهنگستان، مهر 1383، شماره 17، صفحه 3 تا 62]].
#:http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/45823
#[[:noormags:227477|سادات ناصری، سید حسن؛ «نقش رهبری در منطق الطیر عطار نیشابوری»، مجله هنر و مردم، دی 1352، شماره 135، ص19 تا 24]].
# سادات ناصری، سید حسن؛ «نقش رهبری در منطق الطیر عطار نیشابوری»، مجله هنر و مردم، دی 1352، شماره 135، ص19 تا 24؛ به آدرس اینترنتی:
#[[:noormags:475615| بی‌نام، پندنامه عطار، پایگاه مجلات تخصصی نور: نشریه تحقیقات کتابداری و اطلاع‌رسانی دانشگاهی، شماره 9، صفحه 198 تا 203]].
#:https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/227477
 
# بی‌نام، پندنامه عطار، پایگاه مجلات تخصصی نور: نشریه تحقیقات کتابداری و اطلاع‌رسانی دانشگاهی، شماره 9، صفحه 198 تا 203؛ به آدرس اینترنتی:
==وابسته‌ها==
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/475615
{{وابسته‌ها}}
 
[[اندیشه‌های عطار در لسان الغيب، وصلت‌نامه و مفتاح الإرادة]]


== وابسته‌ها ==
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
[[رده:قربانی-باقی زاده]]
[[رده:25 خرداد الی 24 تیر(98)]]