۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
</div> | </div> | ||
'''ولیقلی بن داودقلی شاملو'''، مشهور به ولیقلیبیگ، از صاحبمنصبان نزد ملک نصرت خان والی سیستان و اوتارخان والی قندهار بود. او طبع شاعرانه حماسیای داشت و کتاب قصص الخاقاني را درباره وقایع ایران در دوران صفویه نوشت. | '''ولیقلی بن داودقلی شاملو''' (1035-1085ق)، مشهور به ولیقلیبیگ، از صاحبمنصبان نزد ملک نصرت خان والی سیستان و اوتارخان والی قندهار بود. او طبع شاعرانه حماسیای داشت و کتاب قصص الخاقاني را درباره وقایع ایران در دوران صفویه نوشت. | ||
==زادروز، زادگاه، تبار== | ==زادروز، زادگاه، تبار== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==جوانی، مناصب== | ==جوانی، مناصب== | ||
او، در هنگامى که میرزا طاهر نصرآبادى در اصفهان تذکره خود را مىنوشت (از سال 1083ق، به بعد)، جوانى قابل و سرشناس شده بود و «اطوارش دلپسند دور و نزدیک و اوضاعش پسند ترک و تاجیک» و «در فن انشا، طبعش لطیف و ظریف» بوده است [مصحح محترم توجه نفرموده که در تاریخ یادشده، ولیقلی خان، مردی حدودا پنجاه ساله بوده و نمیتوان او را جوان نامید]. | او، در هنگامى که [[نصرآبادی، محمدطاهر|میرزا طاهر نصرآبادى]] در اصفهان تذکره خود را مىنوشت (از سال 1083ق، به بعد)، جوانى قابل و سرشناس شده بود و «اطوارش دلپسند دور و نزدیک و اوضاعش پسند ترک و تاجیک» و «در فن انشا، طبعش لطیف و ظریف» بوده است [مصحح محترم توجه نفرموده که در تاریخ یادشده، ولیقلی خان، مردی حدودا پنجاه ساله بوده و نمیتوان او را جوان نامید]. | ||
وى در جوانى به سیستان رفت و در آنجا منظور نظر ملک نصرت خان، والى آن ایالت واقع شد و در خدمت او منصب استیفا یافت. وی پس از چند سال از سیستان به قندهار رفت و در پیش اوتار خان، حکمران آن ایالت، ناظر بیوتات بود<ref>ر.ک: همان</ref>. | وى در جوانى به سیستان رفت و در آنجا منظور نظر ملک نصرت خان، والى آن ایالت واقع شد و در خدمت او منصب استیفا یافت. وی پس از چند سال از سیستان به قندهار رفت و در پیش اوتار خان، حکمران آن ایالت، ناظر بیوتات بود<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نصرآبادى درباره او مینویسد: «... و در حین قلعهبندى فوج جغتاى، در قلعه بوده است، حسبالامر خان، سوانح محاصره را با بعضى از حالات شاه جنتمکان شاه عباس ماضى تا حین رحلت، قلمى نموده، قریب به چهل هزار بیت است و الحال هم مستوفى سیستان است و در خدمت عالیجاه ملک نصرت خان کمال اعتبار دارد و در ترتیب نظم قطعه تاریخ و مطلب، طبعش قادر است»<ref>همان، صفحه چهارده</ref>. | [[نصرآبادی، محمدطاهر|نصرآبادى]] درباره او مینویسد: «... و در حین قلعهبندى فوج جغتاى، در قلعه بوده است، حسبالامر خان، سوانح محاصره را با بعضى از حالات شاه جنتمکان شاه عباس ماضى تا حین رحلت، قلمى نموده، قریب به چهل هزار بیت است و الحال هم مستوفى سیستان است و در خدمت عالیجاه ملک نصرت خان کمال اعتبار دارد و در ترتیب نظم قطعه تاریخ و مطلب، طبعش قادر است»<ref>همان، صفحه چهارده</ref>. | ||
==طبع شعر== | ==طبع شعر== | ||
[[نصرآبادی، محمدطاهر|نصرآبادى]]، به شاعرى او اشاره میکند و مینویسد: «مصاف مرحوم ذوالفقار خان را با لشکر هند به نظم آورده؛ این ابیات از آن است: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|'' به روز مصاف و به هنگام کار ''|2='' چو بست از پى کین کمر ذوالفقار''}} | {{ب|'' به روز مصاف و به هنگام کار ''|2='' چو بست از پى کین کمر ذوالفقار''}} |
ویرایش