۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور = | ||
| کتابخوان همراه نور =10040 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۴۹: | خط ۵۰: | ||
[[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] مخصوصاً در دیوان شمس، آتشفشانی است که در بسیاری از مراحل شعرگویی، نمیداند که چه میگوید؛ زیرا انسان وقتی خود را نیابد چگونه میتواند شعر را بیابد: | [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] مخصوصاً در دیوان شمس، آتشفشانی است که در بسیاری از مراحل شعرگویی، نمیداند که چه میگوید؛ زیرا انسان وقتی خود را نیابد چگونه میتواند شعر را بیابد: | ||
{{شعر}} | |||
بگویم هرچه من گویم شهی دارم که بستاند | {{ب|''شکستهبسته تازیها برای عشقبازیها''|2='' بگویم هرچه من گویم شهی دارم که بستاند''}} | ||
{{ب|''چو من خود را نمییابم سخن را از کجا یابم''|2='' همان شمعی که داد این را همو شمعم بگیراند''<ref>ر.ک: همان، ص138- 139</ref>}}. | |||
همان شمعی که داد این را همو شمعم بگیراند | {{پایان شعر}} | ||
بدینجهت وی را به گفتن وامیدارند، بدون اینکه او به سراغ گفتن برود: | بدینجهت وی را به گفتن وامیدارند، بدون اینکه او به سراغ گفتن برود: | ||
{{شعر}} | |||
آن یکی ترکی که آید گویدم هی کیمسن | {{ب|'' من کجا شعر از کجا لیکن به من درمی دمد''|2='' آن یکی ترکی که آید گویدم هی کیمسن''}} | ||
{{ب|'' ترک کی تاجیک کی زنگی کی رومی کی''|2='' مالک الملکی که داند موبه مو سر و علن''}} | |||
مالک الملکی که داند موبه مو سر و علن | {{ب|'' جامه شعر است شعر و تا درون شعر کیست''|2='' یا که حوری جامه زیب و یا که دیوی جامه کن''}} | ||
{{ب|'' شعرش از سر برکشیم و حور را در بر کشیم''|2='' فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن''<ref>ر.ک: همان، ص139</ref>}} | |||
یا که حوری جامه زیب و یا که دیوی جامه کن | {{پایان شعر}} | ||
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن | |||
شاید یکی از رموز زنده و جاوید ماندن اشعار [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]]، برخورداری اشعار او از این خصوصیت است؛ خصوصیت غیبی بودن و ناشی از عشق پاک شدن که شعرش شعار انقلاب درونی و بیانگر جاذبه حضرت ربوبی است<ref>ر.ک: همان</ref>. | شاید یکی از رموز زنده و جاوید ماندن اشعار [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]]، برخورداری اشعار او از این خصوصیت است؛ خصوصیت غیبی بودن و ناشی از عشق پاک شدن که شعرش شعار انقلاب درونی و بیانگر جاذبه حضرت ربوبی است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
شعر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] شعر کلاسیک نیست که احسن آن، اکذب آن باشد، بلکه جوشش خون از اشعه نورانی حضرت بیچون است که [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] به این خون، رنگ شعر میدهد؛ «خون که میجوشد منش از شعر رنگی میزنم»؛ لذا مولانا این قبیل اشعار را شعر احمر مینامد و میگوید: | شعر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] شعر کلاسیک نیست که احسن آن، اکذب آن باشد، بلکه جوشش خون از اشعه نورانی حضرت بیچون است که [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] به این خون، رنگ شعر میدهد؛ «خون که میجوشد منش از شعر رنگی میزنم»؛ لذا مولانا این قبیل اشعار را شعر احمر مینامد و میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
از دیده و وهم و روح برتر | {{ب|'' نوری است میان شعر احمر''|2='' از دیده و وهم و روح برتر''}} | ||
{{ب|'' خواهی خود را بدو بدوزی''|2='' برخیز و حجاب نفس بردر''<ref>ر.ک: همان، ص140</ref>}} | |||
برخیز و حجاب نفس بردر | {{پایان شعر}} | ||
مولانا با دهنی که عمری به تسبیح و ذکر خدا مشغول بوده است شعر میسراید، نه با دهنی که عمری به لهو و لعب گویی و مدیحهسرایی سلاطین جور مشغول بوده است؛ ازاینرو، شعری که مقدمهاش ذکر و تسبیح چندین ساله است، با سایر شعرها تفاوت بسیاری دارد: | مولانا با دهنی که عمری به تسبیح و ذکر خدا مشغول بوده است شعر میسراید، نه با دهنی که عمری به لهو و لعب گویی و مدیحهسرایی سلاطین جور مشغول بوده است؛ ازاینرو، شعری که مقدمهاش ذکر و تسبیح چندین ساله است، با سایر شعرها تفاوت بسیاری دارد: | ||
{{شعر}} | |||
شعر است و دوبیتی و ترانه'' | {{ب|'' اندر دهنی که بود تسبیح''|2='' شعر است و دوبیتی و ترانه''}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
[[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] در بعضی از موارد حتی نمیخواهد چیزی بگوید، ولی او را به حرف درمیآورند؛ برای همین، وقتی به خود میآید، به خود خاموش باش میگوید: | [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] در بعضی از موارد حتی نمیخواهد چیزی بگوید، ولی او را به حرف درمیآورند؛ برای همین، وقتی به خود میآید، به خود خاموش باش میگوید: | ||
{{شعر}} | |||
نهان شوند معانی ز گفتن بسیار | {{ب|'' خمش خمش که اشارات عشق معکوس است''|2='' نهان شوند معانی ز گفتن بسیار''<ref>ر.ک: همان</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
بااینهمه توصیه خویش به خاموشی، باز اینهمه گفتار از وی به دست ما رسیده است. در واقع این مقدار را تقریباً بهناچار و از روی احساس ضرورت گفته است که: | بااینهمه توصیه خویش به خاموشی، باز اینهمه گفتار از وی به دست ما رسیده است. در واقع این مقدار را تقریباً بهناچار و از روی احساس ضرورت گفته است که: | ||
{{شعر}} | |||
از ضعیفی شیشه دل بشکند | {{ب|'' این قدر هم گر نگویم ای سند''|2='' از ضعیفی شیشه دل بشکند''<ref>ر.ک: همان</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
یکی از مزایای [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و خصوصیت بارز وی، ارتباط عمیق وی با قرآن و حدیث و تمسک به اهلبیت(ع) که مفسر حقیقی قرآن کریم هستند، میباشد<ref>ر.ک: همان، ص140- 141</ref>. | یکی از مزایای [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و خصوصیت بارز وی، ارتباط عمیق وی با قرآن و حدیث و تمسک به اهلبیت(ع) که مفسر حقیقی قرآن کریم هستند، میباشد<ref>ر.ک: همان، ص140- 141</ref>. |
ویرایش