پرش به محتوا

دیوان کامل عبرت نائینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
دیوان عبرت با ترکیب‌بند زیبایی در توحید آغاز شده است:  
دیوان عبرت با ترکیب‌بند زیبایی در توحید آغاز شده است:  
'''ای نام تو دل‌نشین جان‌ها'''
 
ذکر تو وظیفه زبان‌ها
{{شعر}}
'''ای وصف تو وجد جمله ذرات '''
{{ب|'' ای نام تو دل‌نشین جان‌ها ''|2='' ذکر تو وظیفه زبان‌ها''}}
با یاد تو اُنس اِنس و جان‌ها'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص39</ref>‏.'''
{{ب|'' ای وصف تو وجد جمله ذرات ''|2=''با یاد تو اُنس اِنس و جان‌ها''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص39</ref>‏}}
{{پایان شعر}}


عبرت در قصیده مهارتی خاص دارد. ناگفته نماند که در بعضی قصاید راه افراط پیموده و به ایجاز کلام توجه کمتری نشان داده است و از کلمات تکراری استفاده نموده است. عبرت به انواع شعر پارسی نظر و مهارت داشته است؛ مانند: قصیده، مسمط، مثنوی، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، غزل، رباعی، هزل، طنز، مطایبه و ماده تاریخ؛ اما شیرینی و شور و حال غزلیات او منحصر به خود اوست<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>‏.  
عبرت در قصیده مهارتی خاص دارد. ناگفته نماند که در بعضی قصاید راه افراط پیموده و به ایجاز کلام توجه کمتری نشان داده است و از کلمات تکراری استفاده نموده است. عبرت به انواع شعر پارسی نظر و مهارت داشته است؛ مانند: قصیده، مسمط، مثنوی، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، غزل، رباعی، هزل، طنز، مطایبه و ماده تاریخ؛ اما شیرینی و شور و حال غزلیات او منحصر به خود اوست<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>‏.  
خط ۴۷: خط ۴۸:


در اکثر قصاید عبرت مضامین تکراری است؛ مانند:  
در اکثر قصاید عبرت مضامین تکراری است؛ مانند:  
'''باشد چو غنچه جیب ولی تو پر ز زر'''
 
باشد تهی عدوی تو را چون چنار دست'''<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>‏.'''
 
{{شعر}}
{{ب|'' باشد چو غنچه جیب ولی تو پر ز زر ''|2=''باشد تهی عدوی تو را چون چنار دست''<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>}}
{{پایان شعر}}


غزلیات عبرت بسیار دل‌چسب است. هرچند این استاد را در آن تغزلات و قصاید شیوا که اغلب با حسن بیان به مدح حضرت رسالت و خاندان عصمت به انجام می‌رسد، ابیات دل‌نشین و شعرهای بلند و متین و معانی لطیف و مضامین بدیع بسیار است، لیکن غزل‌های نمکین وی را حلاوت و ملاحتی دیگر است؛ چون در غزلیات وی زهد و قلندری و شور عشق و چاشنی عرفان چنان با دقت معنی و لطف بیان آمیخته که به حقیقت توان گفت این‌گونه غزل‌سرایی در دو سه قرن اخیر مخصوص این مرد یگانه و در این باب میان او و دیگران تفاوت از زمین تا آسمان است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>‏.
غزلیات عبرت بسیار دل‌چسب است. هرچند این استاد را در آن تغزلات و قصاید شیوا که اغلب با حسن بیان به مدح حضرت رسالت و خاندان عصمت به انجام می‌رسد، ابیات دل‌نشین و شعرهای بلند و متین و معانی لطیف و مضامین بدیع بسیار است، لیکن غزل‌های نمکین وی را حلاوت و ملاحتی دیگر است؛ چون در غزلیات وی زهد و قلندری و شور عشق و چاشنی عرفان چنان با دقت معنی و لطف بیان آمیخته که به حقیقت توان گفت این‌گونه غزل‌سرایی در دو سه قرن اخیر مخصوص این مرد یگانه و در این باب میان او و دیگران تفاوت از زمین تا آسمان است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>‏.
'''عشق و رندی در ازل بوده است اگر تقدیر ما'''
 
کی دگرگون گردد این تقدیر از تدبیر ما
{{شعر}}
'''سرنوشت ما اگر بوده است ز اول عاشقی'''
{{ب|''عشق و رندی در ازل بوده است اگر تقدیر ما ''|2='' کی دگرگون گردد این تقدیر از تدبیر ما''}}
چیست آخر ای خردمندان دگر تقصیر ما''' <ref>ر.ک: متن کتاب، ص204</ref>‏.'''
{{ب|'' سرنوشت ما اگر بوده است ز اول عاشقی''|2='' چیست آخر ای خردمندان دگر تقصیر ما''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص204</ref>‏}}
{{پایان شعر}}
 
یا این ابیات:  
یا این ابیات:  
'''ای دل برو مقیم در خانقاه باش'''
 
واندر طریق، پیرو مردان راه باش
{{شعر}}
'''تا کی چو مور بسته میان، دانه می‌کشی '''
{{ب|'' ای دل برو مقیم در خانقاه باش''|2='' واندر طریق، پیرو مردان راه باش''}}
یک چند کوششی کن و میر سپاه باش
{{ب|'' تا کی چو مور بسته میان، دانه می‌کشی''|2='' یک چند کوششی کن و میر سپاه باش''}}
'''تو یوسفی ز چاه طبیعت بیا برون'''
{{ب|'' تو یوسفی ز چاه طبیعت بیا برون''|2='' وانگه به مصر عشق خداوند جاه باش''<ref>ر.ک: همان، ص380</ref>‏}}
وانگه به مصر عشق خداوند جاه باش'''<ref>ر.ک: همان، ص380</ref>‏. '''
{{پایان شعر}}


عبرت در پاسخ به این بیت از غزلیات حافظ:
عبرت در پاسخ به این بیت از غزلیات حافظ:
'''خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش '''
 
خداوندا نگه‌دار از زوالش
{{شعر}}
{{ب|''خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش ''|2=''خداوندا نگه‌دار از زوالش ''}}
{{پایان شعر}}
 
 
اصفهان را ترجیح داده، می‌سراید:  
اصفهان را ترجیح داده، می‌سراید:  
'''به از شیراز و وضع بی‌مثالش '''
 
هوای اصفهان و اعتدالش
{{شعر}}
'''نسیم خلد خیزد از جنوبش'''
{{ب|'' به از شیراز و وضع بی‌مثالش ''|2='' هوای اصفهان و اعتدالش''}}
شمیم روح آید از شمالش
{{ب|'' نسیم خلد خیزد از جنوبش''|2='' شمیم روح آید از شمالش''}}
'''ندیده اصفهان را گفت حافظ '''
{{ب|'' ندیده اصفهان را گفت حافظ''|2='' خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش''<ref>ر.ک: همان، ص393</ref>}}
خوشا شیراز و وضع بی‌مثالش'''<ref>ر.ک: همان، ص393</ref>‏.'''
{{پایان شعر}}


برخی از اشعار عبرت به‌صورت ضرب‌المثل درآمده است:  
برخی از اشعار عبرت به‌صورت ضرب‌المثل درآمده است:  
'''ای آنکه گشته شاهانت نخجیر آن دو آهو'''
 
آهوی شیرگیرت گیرد به وعل آهو
 
'''کو آن کسی که گوید بالای چشمت ابرو'''
{{شعر}}
داری ز مشک چین بو، وز ماه چهارده رو'''<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>‏.'''
{{ب|'' ای آنکه گشته شاهانت نخجیر آن دو آهو ''|2='' آهوی شیرگیرت گیرد به وعل آهو ''}}
{{ب|'' کو آن کسی که گوید بالای چشمت ابرو''|2='' داری ز مشک چین بو، وز ماه چهارده رو ''<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>‏}}
{{پایان شعر}}


در انتهای کتاب دو غزل از سروده‌های عبرت که به‌وسیله آقای سهیلی خوانساری به دست گردآورنده رسیده، ارائه شده است:  
در انتهای کتاب دو غزل از سروده‌های عبرت که به‌وسیله آقای سهیلی خوانساری به دست گردآورنده رسیده، ارائه شده است:  
'''به وقت دادن جان هیچم آرزویی نیست'''
 
ولی جمال تو را دیدن آرزو دارم
{{شعر}}
'''به جستجوی تو عمرم گذشت و باقی عمر'''
{{ب|'' به وقت دادن جان هیچم آرزویی نیست ''|2='' ولی جمال تو را دیدن آرزو دارم''}}
که مانده است همان وقف جستجو دارم''' <ref>ر.ک: متن کتاب، ص517</ref>‏.'''
{{ب|'' به جستجوی تو عمرم گذشت و باقی عمر''|2='' که مانده است همان وقف جستجو دارم''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص517</ref>‏}}
{{پایان شعر}}


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش