۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
اگر شعر متعهّد را شعرى بدانیم که غایتِ مطلوب آن اعتلاى حقیقت است و تعمیق معارف دین و ترویج اخلاق و صدق و صفا و فرومالیدن هرچه پستى و نامردمى، شعرى که نه در جستجوى نام و نان یا تنها براى خودِ شعر (هنر براى هنر) گفته آید، بلکه به انگیزه احساس تکلیف و به سائقه شور دینى از صفاى ضمیر سیلابوار سرازیر گردد و غبار غفلت و روى و ریا را از روح آدمى فروشوید، دیوان ناصح قمشهای را باید «شعر متعهّد» خواند. [[ملکيان، عبد الرحيم|شیخ عبدالرحیم ملکیان]]، متخلص به ناصح قمشهای، از زمره عالمان شاعرى است که شعر را وسیله تربیت و تهذیب میدانند و ابزار تعلیم معارف دین. استاد خود در جایى میگوید که اگر به سراغ شعر میرود، براى آن است که خبرهاى قدسى و لباب معانى را به گوش خواننده برساند: | اگر شعر متعهّد را شعرى بدانیم که غایتِ مطلوب آن اعتلاى حقیقت است و تعمیق معارف دین و ترویج اخلاق و صدق و صفا و فرومالیدن هرچه پستى و نامردمى، شعرى که نه در جستجوى نام و نان یا تنها براى خودِ شعر (هنر براى هنر) گفته آید، بلکه به انگیزه احساس تکلیف و به سائقه شور دینى از صفاى ضمیر سیلابوار سرازیر گردد و غبار غفلت و روى و ریا را از روح آدمى فروشوید، دیوان ناصح قمشهای را باید «شعر متعهّد» خواند. [[ملکيان، عبد الرحيم|شیخ عبدالرحیم ملکیان]]، متخلص به ناصح قمشهای، از زمره عالمان شاعرى است که شعر را وسیله تربیت و تهذیب میدانند و ابزار تعلیم معارف دین. استاد خود در جایى میگوید که اگر به سراغ شعر میرود، براى آن است که خبرهاى قدسى و لباب معانى را به گوش خواننده برساند: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|'' رسانَد به دل، هاتف آسمانى ''|2='' خبرهاى قدسى، لُباب معانى ''}} | {{ب|'' رسانَد به دل، هاتف آسمانى ''|2='' خبرهاى قدسى، لُباب معانى ''}} | ||
خط ۹۰: | خط ۹۱: | ||
تعهّد و پایبندى بوده است که شاعر را نسبت به وقایعى که در جامعه مسلمین میگذرد، حساس کرده و او را به واکنش در این زمینه واداشته است... از میان این وقایع، که دیوان استاد - بااینکه غالب اشعار آن قبل از پیروزى انقلاب اسلامى سروده شده - از اشاره به آنها خالى نمانده است، میتوان این موارد را برشمرد: انقلاب اسلامى ایران؛ فتنه آل سعود؛ جنگ تحمیلى؛ حماسهای که شهیدان خدایی این سرزمین از خویش بروز دادند؛ پرواز جانگزای [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینى(ره)]]، قضیه فلسطین و لبنان، که استاد هرگاه به یاد این امر مىافتد بر صهیونیان نفرین میکند و گاه سوگمندانه میپرسد: | تعهّد و پایبندى بوده است که شاعر را نسبت به وقایعى که در جامعه مسلمین میگذرد، حساس کرده و او را به واکنش در این زمینه واداشته است... از میان این وقایع، که دیوان استاد - بااینکه غالب اشعار آن قبل از پیروزى انقلاب اسلامى سروده شده - از اشاره به آنها خالى نمانده است، میتوان این موارد را برشمرد: انقلاب اسلامى ایران؛ فتنه آل سعود؛ جنگ تحمیلى؛ حماسهای که شهیدان خدایی این سرزمین از خویش بروز دادند؛ پرواز جانگزای [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینى(ره)]]، قضیه فلسطین و لبنان، که استاد هرگاه به یاد این امر مىافتد بر صهیونیان نفرین میکند و گاه سوگمندانه میپرسد: | ||
از این صهیونى خونخوار چونى؟ | {{شعر}} | ||
{{ب|'' اَلا لبنان و صبرا و شتیل ''|2='' از این صهیونى خونخوار چونى؟ '' <ref>ر.ک: همان، ص39؛ همان، ص347</ref>}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
به اعتقاد وى قرآن کتاب «حال» است، نه صرف «قال»: | به اعتقاد وى قرآن کتاب «حال» است، نه صرف «قال»: | ||
{{شعر}} | |||
در حال نآرَد نغمه «سبع المثاني»؟ | {{ب|'' اُشتر به وجد است از حُدی چون است ما را ''|2='' در حال نآرَد نغمه «سبع المثاني»؟''<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص232</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
و در آن تدبّر لازم است: | و در آن تدبّر لازم است: | ||
{{شعر}} | |||
اگر با تدبّر مر او را بخوانى | {{ب|''هزاران در از علم سویت گشاید ''|2=''اگر با تدبّر مر او را بخوانى''<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص224</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
دیوان ناصح قمشهای، جدا از لطایف معنوى، به صنایع شعرى نیز آراسته است و در آن صنایعى از قبیل تلمیع و تلمیح و جناس و ایهام و ارسال مثل و التفات و مراعات نظیر و جز آن بهکاررفته است که تنها به دو مورد اشاره میکنیم: یکى ایهامى که از به کار بردن دو اصطلاح «دور» و «تسلسل» در معناى لغوى «دَوران و بیپایانی» پدید آمده است: | دیوان ناصح قمشهای، جدا از لطایف معنوى، به صنایع شعرى نیز آراسته است و در آن صنایعى از قبیل تلمیع و تلمیح و جناس و ایهام و ارسال مثل و التفات و مراعات نظیر و جز آن بهکاررفته است که تنها به دو مورد اشاره میکنیم: یکى ایهامى که از به کار بردن دو اصطلاح «دور» و «تسلسل» در معناى لغوى «دَوران و بیپایانی» پدید آمده است: | ||
{{شعر}} | |||
غم و حزن مرا باشد تسلسل | {{ب|''به دور هجرِ آن گُل اى شه کلّ ''|2='' غم و حزن مرا باشد تسلسل ''<ref>ر.ک: همان، ص42؛ همان، ص156</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
باد سر و جان من فداى جانان من | |||
و دیگرى صنعت عکس و تبدیل که در همه ابیات غزل «شاهد خوبان» بهکاررفته است: | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' فداى جانان من باد سر و جان من ''|2=''باد سر و جان من فداى جانان من''<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص325</ref>}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
او خیرخواه (ناصح) مخاطبان خود است و اگر مقصود وى حاصل شود، دیگر از اینکه گاه مقتضیات برخى از قالبهای شعرى را، آنگونه که ناقدان میپسندند، رعایت نکند، چه باک و همین است آنچه دیوان استاد را سرشار از صفا و شعرش را باطراوت کرده است. چنانکه حتى وقتى به شیوه شعراى سلف، در مقطع قصاید و غزلیات، شعر خویش را برتر مینشاند و آب حیاتش میشمارد یا مثلاً آن را مایه شادى روانِ سعدى و عطّار و حافظ میخواند: | او خیرخواه (ناصح) مخاطبان خود است و اگر مقصود وى حاصل شود، دیگر از اینکه گاه مقتضیات برخى از قالبهای شعرى را، آنگونه که ناقدان میپسندند، رعایت نکند، چه باک و همین است آنچه دیوان استاد را سرشار از صفا و شعرش را باطراوت کرده است. چنانکه حتى وقتى به شیوه شعراى سلف، در مقطع قصاید و غزلیات، شعر خویش را برتر مینشاند و آب حیاتش میشمارد یا مثلاً آن را مایه شادى روانِ سعدى و عطّار و حافظ میخواند: | ||
{{شعر}} | |||
روان سعدى و عطّار و خواجه شیراز | {{ب|'' ز نظم دلکش ناصح در اهتزاز آمد ''|2=''روان سعدى و عطّار و خواجه شیراز''}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
سخن او لطف و صفایی خاص مییابد<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص296</ref>. | سخن او لطف و صفایی خاص مییابد<ref>ر.ک: همان؛ همان، ص296</ref>. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۳۵: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# علیرضاپور، محمود، «گلگشتی در دیوان ناصح قمشهای»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: آینه پژوهش، فروردین و اردیبهشت 1377، شماره 49، صفحه 37 تا | #[[:noormags:30691|علیرضاپور، محمود، «گلگشتی در دیوان ناصح قمشهای»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: آینه پژوهش، فروردین و اردیبهشت 1377، شماره 49، صفحه 37 تا 42]]. | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۵۳: | ||
[[رده:آپلود شهریور]] | [[رده:آپلود شهریور]] | ||
[[رده: مهر(98)]] |
ویرایش