۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سهگانه') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
#نویسنده در پاسخگويى به پرسشهاى مطرح شده در اثر حاضر، براى آنكه ذهن خواننده مشوّش نشود در همه موارد فقط پاسخ صحيح را نوشته و غالباً ً از ورود به مباحث اختلافى و بيان ساير اقوال خوددارى كرده است. بنابراين جويندگان مباحث تفصيلى و دقيقتر شايسته است به كتابهاى تخصصىتر مراجعه كنند. البته نویسنده گاهى افزون بر توضيح پاسخ صحيح به صورت مختصر به نظرهاى ديگر هم پرداخته و تفصيل بحث را به منابع ديگر ارجاع داده است.<ref>مثلاً در بحث جسمانى يا روحانى بودن معراج: همان، ص 170- 174</ref> | #نویسنده در پاسخگويى به پرسشهاى مطرح شده در اثر حاضر، براى آنكه ذهن خواننده مشوّش نشود در همه موارد فقط پاسخ صحيح را نوشته و غالباً ً از ورود به مباحث اختلافى و بيان ساير اقوال خوددارى كرده است. بنابراين جويندگان مباحث تفصيلى و دقيقتر شايسته است به كتابهاى تخصصىتر مراجعه كنند. البته نویسنده گاهى افزون بر توضيح پاسخ صحيح به صورت مختصر به نظرهاى ديگر هم پرداخته و تفصيل بحث را به منابع ديگر ارجاع داده است.<ref>مثلاً در بحث جسمانى يا روحانى بودن معراج: همان، ص 170- 174</ref> | ||
#نویسنده در پاسخ به اين پرسش كه «آيا اينكه حضرت يوسف(ع) در زندان از ياد پروردگارش غافل شد، ترك اولى است؟»، نكته جالبى نوشته است: برخى از اين آيه ''' "وَ قَالَ لِلَّذِى ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِى عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِى السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ '''<ref>يوسف/ 42</ref> استفاده كردهاند كه يوسف در زندان از ياد پروردگارش غافل ماند و منشأ اين برداشت اين است كه ضمير در جمله ''' "فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ" ''' به ساقى شاه برمىگردد يا به حضرت يوسف(ع) در ميان مفسران اختلاف است. بنابر آنكه ضمير را به يوسف(ع) بازگردانيم معناى جمله چنين میشود: «شيطان ياد خدا را از خاطر يوسف برد و به همين دليل، براى نجات خود به غير او توسل جست» و بر اثر اين بىتوجهى مرتكب ترك اولى شد، نه گناه... ولى بنابر نظر [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، ضمير به «الذي» بر مىگردد و معناى جمله اين است كه شيطان از ياد رفيق زندانى يوسف محو كرد كه نزد ربّش از يوسف(ع) سخن به ميان آورد و همين فراموشى باعث شد كه يوسف(ع) چند سالى در زندان بماند<ref>همان، ص 100- 101</ref> | #نویسنده در پاسخ به اين پرسش كه «آيا اينكه حضرت يوسف(ع) در زندان از ياد پروردگارش غافل شد، ترك اولى است؟»، نكته جالبى نوشته است: برخى از اين آيه ''' "وَ قَالَ لِلَّذِى ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِى عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِى السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ '''<ref>يوسف/ 42</ref> استفاده كردهاند كه يوسف در زندان از ياد پروردگارش غافل ماند و منشأ اين برداشت اين است كه ضمير در جمله ''' "فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ" ''' به ساقى شاه برمىگردد يا به حضرت يوسف(ع) در ميان مفسران اختلاف است. بنابر آنكه ضمير را به يوسف(ع) بازگردانيم معناى جمله چنين میشود: «شيطان ياد خدا را از خاطر يوسف برد و به همين دليل، براى نجات خود به غير او توسل جست» و بر اثر اين بىتوجهى مرتكب ترك اولى شد، نه گناه... ولى بنابر نظر [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، ضمير به «الذي» بر مىگردد و معناى جمله اين است كه شيطان از ياد رفيق زندانى يوسف محو كرد كه نزد ربّش از يوسف(ع) سخن به ميان آورد و همين فراموشى باعث شد كه يوسف(ع) چند سالى در زندان بماند<ref>همان، ص 100- 101</ref> | ||
#نویسنده در پاسخ به اين پرسش كه «آيا | #نویسنده در پاسخ به اين پرسش كه «آيا افسهگانه غرانيق صحت دارد؟» نوشته است: اين افسهگانه را هيچ يك از محققان علماى اسلام نپذيرفته و آن را خرافهاى بيش ندانستهاند و دلايلى عقلى، قرآنى و روايى بر نادرست بودن آن آوردهاند. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در ذيل آيه 52 حج، پس از نقل اين داستان و تصريح به واقعيت نداشتن آن، هفت آيه بر نادرستى آن ذكر میكند و پس از ذكر آيات، روايات و دلايل عقلى نيز بر نادرستى اين داستان مىآورد<ref>همان، ص 183- 184</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش