۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ره)' به '(ره)') |
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سهگانه') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
#نویسنده، نظر سيد على قادرى درباره انديشه سياسى [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى]](ره) و طبقهبندى معرفتهاى سياسى را نقد كرده و افزوده است تقسيم معرفت سياسى به حوزههاى پنجگانه مذكور، امرى سليقهاى و فاقد مبناى روششناختى منطقى و قابل دفاع است. از همينرو به عنوان مثال معلوم نيست حوزه علم سياست چرا از حوزه تحليل سياسى جدا شده است!... و سرانجام تأكيد كرده است كه هر فرهنگ و تمدنى بايد علوم انسانى بومى متناسب با خودش را داشته باشد و بنا بر نظر [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى]](ره) مسلمانان بايد سياست اسلامى مأخوذ از كتاب و سنت را سرلوحه زندگى سياسى خودشان قرار دهند<ref>همان، ص 38- 42</ref> | #نویسنده، نظر سيد على قادرى درباره انديشه سياسى [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى]](ره) و طبقهبندى معرفتهاى سياسى را نقد كرده و افزوده است تقسيم معرفت سياسى به حوزههاى پنجگانه مذكور، امرى سليقهاى و فاقد مبناى روششناختى منطقى و قابل دفاع است. از همينرو به عنوان مثال معلوم نيست حوزه علم سياست چرا از حوزه تحليل سياسى جدا شده است!... و سرانجام تأكيد كرده است كه هر فرهنگ و تمدنى بايد علوم انسانى بومى متناسب با خودش را داشته باشد و بنا بر نظر [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى]](ره) مسلمانان بايد سياست اسلامى مأخوذ از كتاب و سنت را سرلوحه زندگى سياسى خودشان قرار دهند<ref>همان، ص 38- 42</ref> | ||
#نویسنده نكته جالبى را در مورد نقش پيامبران الهى در فعالیتهای سياسى [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى]](ره) يادآور شده است: گفتنى است كه [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]] بارها و بارها داستان موسى(ع) و فرعون را مطرح كرده و از آن نتيجه گرفته است كه رهبران الهى در هر عصر و زمانى بايد در مقابل طواغيت قيام و مبارزه كنند. انبيا الگوهاى زندگى [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى]](ره) بهويژه زندگى مبارزاتى ايشان بودهاند<ref>همان، ص 91- 92</ref> | #نویسنده نكته جالبى را در مورد نقش پيامبران الهى در فعالیتهای سياسى [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى]](ره) يادآور شده است: گفتنى است كه [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]] بارها و بارها داستان موسى(ع) و فرعون را مطرح كرده و از آن نتيجه گرفته است كه رهبران الهى در هر عصر و زمانى بايد در مقابل طواغيت قيام و مبارزه كنند. انبيا الگوهاى زندگى [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى]](ره) بهويژه زندگى مبارزاتى ايشان بودهاند<ref>همان، ص 91- 92</ref> | ||
#نویسنده يادآور شده است كه مبارزه با موانع كمال اگر در سطح فردى باشد جهاد اكبر ناميده مىشود. جهاد اكبر تلاشى است كه از سوى تكتك | #نویسنده يادآور شده است كه مبارزه با موانع كمال اگر در سطح فردى باشد جهاد اكبر ناميده مىشود. جهاد اكبر تلاشى است كه از سوى تكتك انسهگانها در جهت جايگزينى فضايل به جاى رذايل صورت مىگيرد.... ولى جهاد اصغر تلاشى است كه از سوى حكومت با همراهى مردم در جهت مبارزه با موانع كمال در سطح اجتماع چه در داخل يك كشور و چه در سطح بينالمللى و ميان چند كشور صورت مىگيرد. انقلاب اسلامى، مبارزهاى بود كه [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى]](ره) براى مبارزه با موانع كمالطلبى مردم مسلمان ايران به راه انداخت. دولت استبدادى شاه، مهمترين مانع بيرونى كمالطلبى مردم ايران بود. چنانكه مبارزه با آمريكا به عنوان ديكتاتور و مستبدّ جهانى با همين منطق قابل توجيه است.<ref>همان، ص 126</ref> | ||
#نویسنده تأكيد كرده است كه نظريه مشروعيت اسلامى و شيعى [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]](ره) كه مبتنى بر آموزههاى قرآنى است از نوع نظريههاى مشروعيت الهى است. در اين نظريه | #نویسنده تأكيد كرده است كه نظريه مشروعيت اسلامى و شيعى [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]](ره) كه مبتنى بر آموزههاى قرآنى است از نوع نظريههاى مشروعيت الهى است. در اين نظريه انسهگانها هيچ يك بر ديگرى ولايت و حق سلطه سياسى ندارند. تنها خدا به عنوان خالق انسان حق ذاتى براى فرمان دادن به انسان را دارد. خداوند از طريق انبيا، امامان و فقهاى واجد شرايط (شرط فقاهت و عدالت) دستورهاى خود را در اختيار انسانها قرار داده است... حكومت دينى دو پايه دارد: از سويى مشروعيت خود را از خدا و از سوى ديگر قدرت خود را جهت تحقق عينى از مردم مىگيرد<ref>همان، ص 164</ref> | ||
#پژوهش نویسنده در اثر حاضر در مورد غايت نظام سياسى اسلام به اين نتيجه رسيده است كه مهمترين هدف نظام سياسى اسلام كه براى تحقق آن حركت مىكند تكامل انسان و سير الى الله است. ساير اهداف كمككننده آن هدف مهم است چرا كه هدف از آمدن انبيا و رهبرى الهى و تحقق نظام دينى، تربيت و تهذيب انسان براى رسيدن به مقام قرب است: ''' «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاَقِيهِ» '''<ref>انشقاق/ 6</ref><ref>همان، ص 184- 185</ref> | #پژوهش نویسنده در اثر حاضر در مورد غايت نظام سياسى اسلام به اين نتيجه رسيده است كه مهمترين هدف نظام سياسى اسلام كه براى تحقق آن حركت مىكند تكامل انسان و سير الى الله است. ساير اهداف كمككننده آن هدف مهم است چرا كه هدف از آمدن انبيا و رهبرى الهى و تحقق نظام دينى، تربيت و تهذيب انسان براى رسيدن به مقام قرب است: ''' «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاَقِيهِ» '''<ref>انشقاق/ 6</ref><ref>همان، ص 184- 185</ref> | ||
#نویسنده در پايان مطالبش، به نتيجهگيرى پرداخته و از جمله چنين نوشته است: [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى]](ره) به پرسشهاى فرازمانى حوزه فلسفه سياسى پاسخهايى داده است كه تماماً مبتنى بر آموزههاى قرآنى است. هدف نظام سياسى اسلامى نيز متفاوت با ديگر نظامها است. نظام سياسى اسلامى در برخى كارويژهها با ديگر نظامهاى سياسى اشتراك دارد از قبيل تأمين امنيت، رفاه، نظم، بهداشت، گسترش تعليم و تربيت و ساير امور مربوط به زندگى دنيوى. اما تفاوت آنجا است كه نظام اسلامى موظف است زمينههاى عبادت را فراهم كند. نظام اسلامى نظم، امنيت، رفاه، بهداشت و تعليم و تربيت را برقرار و تأمين مىكند تا مردم بدون هيچ مشكلى به عبادت خداوند متعال بپردازند: ''' "الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِى الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاَة وَ آتَوُا الزَّكَاة وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عَاقِبَة الْأُمُورِ» '''<ref>حج/ 41</ref><ref>همان، ص 187- 190</ref> | #نویسنده در پايان مطالبش، به نتيجهگيرى پرداخته و از جمله چنين نوشته است: [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى]](ره) به پرسشهاى فرازمانى حوزه فلسفه سياسى پاسخهايى داده است كه تماماً مبتنى بر آموزههاى قرآنى است. هدف نظام سياسى اسلامى نيز متفاوت با ديگر نظامها است. نظام سياسى اسلامى در برخى كارويژهها با ديگر نظامهاى سياسى اشتراك دارد از قبيل تأمين امنيت، رفاه، نظم، بهداشت، گسترش تعليم و تربيت و ساير امور مربوط به زندگى دنيوى. اما تفاوت آنجا است كه نظام اسلامى موظف است زمينههاى عبادت را فراهم كند. نظام اسلامى نظم، امنيت، رفاه، بهداشت و تعليم و تربيت را برقرار و تأمين مىكند تا مردم بدون هيچ مشكلى به عبادت خداوند متعال بپردازند: ''' "الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِى الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاَة وَ آتَوُا الزَّكَاة وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عَاقِبَة الْأُمُورِ» '''<ref>حج/ 41</ref><ref>همان، ص 187- 190</ref> |
ویرایش