۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==ابن کیسان در نگاه دیگران== | ==ابن کیسان در نگاه دیگران== | ||
نویسندگان كهن در گرايش نحوى وى نظر واحدى ابراز نداشتهاند. سيرافى وى را از اصحاب [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] (يعنى پيرو مكتب بصره) معرفى كرده و پس از [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، او و زجاج را از بزرگترين نحوشناسان دانسته است. زبيدى نيز او را به مكتب بصره، متمايلتر مىداند؛ حالآنكه زجاجى او را كوفى خوانده و زبيدى وى را در دستهبندى علما، در شمار اصحاب ثعلب و در طبقه ششم نهاده است، اما اغلب منابع، او را از جمله نحویانى مىدانند كه دو مكتب را به هم آمیختند. شايد به همین دليل، محققان معاصر، وى را | نویسندگان كهن در گرايش نحوى وى نظر واحدى ابراز نداشتهاند. سيرافى وى را از اصحاب [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] (يعنى پيرو مكتب بصره) معرفى كرده و پس از [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، او و زجاج را از بزرگترين نحوشناسان دانسته است. زبيدى نيز او را به مكتب بصره، متمايلتر مىداند؛ حالآنكه زجاجى او را كوفى خوانده و زبيدى وى را در دستهبندى علما، در شمار اصحاب ثعلب و در طبقه ششم نهاده است، اما اغلب منابع، او را از جمله نحویانى مىدانند كه دو مكتب را به هم آمیختند. شايد به همین دليل، محققان معاصر، وى را پايذار مكتب بغداد دانسته و از او بهعنوان نماينده آن مكتب التقاطى ياد كردهاند. از سوى ديگر، بسيارى از معاصران معتقدند كه مكتب بغداد آنچنانكه پنداشتهاند، «مكتبى» نبوده است و شايد این عنوان خود، ساخته ذهن نحویان سدههاى بعد از ابن كيسان بوده است. | ||
بههرحال وى با هوشمندى و زيركى بسيار توانست در طريق دو مكتب گام زند و هيچیک را از سر تعصب نسبت به ديگرى، فرونگذارد و چنان شهرتى كسب كند كه ابن مجاهد، شيخ قرّاءِ بغداد، وى را از [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] و ثعلب نيز در نحو داناتر داند. غور و بررسى در آراءِ دو گروه كوفى و بصرى، وى را چنان به اختلاف میان آنان آگاه كرد كه توانست کتاب «المسائل على مذهب النحویين مما اختلف فيه البصريون و الكوفيون» را بنویسد. پيش از او ثعلب نيز کتابى با عنوان «اختلاف النحویين» نوشته بوده و اينك مقايسه میان عناوین دو کتاب، این امر را آشكار مىسازد كه ثعلب، از اختلاف میان نحویان سخن مىگوید، اما به «مكتبى» اشاره ندارد؛ حالآنكه در عنوان کتاب ابن كيسان، اختلاف میان دو مكتب كوفه و بصره تجزيه شده و ظاهراً این نخستين بار است كه لفظ «كوفى» در این باب به كار رفته است. پيش از او، [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] نيز كه شارح بزرگ «الکتاب» [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] است، مكرر از بصريان نام برده، اما به كوفيان اشاره نكرده است. | بههرحال وى با هوشمندى و زيركى بسيار توانست در طريق دو مكتب گام زند و هيچیک را از سر تعصب نسبت به ديگرى، فرونگذارد و چنان شهرتى كسب كند كه ابن مجاهد، شيخ قرّاءِ بغداد، وى را از [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] و ثعلب نيز در نحو داناتر داند. غور و بررسى در آراءِ دو گروه كوفى و بصرى، وى را چنان به اختلاف میان آنان آگاه كرد كه توانست کتاب «المسائل على مذهب النحویين مما اختلف فيه البصريون و الكوفيون» را بنویسد. پيش از او ثعلب نيز کتابى با عنوان «اختلاف النحویين» نوشته بوده و اينك مقايسه میان عناوین دو کتاب، این امر را آشكار مىسازد كه ثعلب، از اختلاف میان نحویان سخن مىگوید، اما به «مكتبى» اشاره ندارد؛ حالآنكه در عنوان کتاب ابن كيسان، اختلاف میان دو مكتب كوفه و بصره تجزيه شده و ظاهراً این نخستين بار است كه لفظ «كوفى» در این باب به كار رفته است. پيش از او، [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] نيز كه شارح بزرگ «الکتاب» [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] است، مكرر از بصريان نام برده، اما به كوفيان اشاره نكرده است. | ||
اطلاعات ما از زندگى و شيوه كار ابن كيسان سخت ناقص است. ياقوت در قطعهاى دلنشين از قول ابوحيان توحيدى، رواياتى آورده است كه جوانبى چند از زندگى وى را بر ما آشكار مىسازد؛ وى با صراحت مىگوید كه مجلسى همانند مجلس درس ابن كيسان كه گونههاى مختلف علوم در آن | اطلاعات ما از زندگى و شيوه كار ابن كيسان سخت ناقص است. ياقوت در قطعهاى دلنشين از قول ابوحيان توحيدى، رواياتى آورده است كه جوانبى چند از زندگى وى را بر ما آشكار مىسازد؛ وى با صراحت مىگوید كه مجلسى همانند مجلس درس ابن كيسان كه گونههاى مختلف علوم در آن جلور است و فايدههاى بسيار دارد، نديده است. سپس گوید: ابن كيسان ابتدا مجلس درس خود را با قرآن آغاز مىكرد، آنگاه به ذكر احاديث نبوى مىپرداخت و هنگامى كه خبرى غريب يا لفظى شاذ بر او خوانده مىشد، آن را تبيين مىكرد. در آغاز و انجام روز نيز «مجالسات» ثعلب را نزد وى مىخواندند. از مجالس درس وى آنچنان استقبال مىشد كه گفتهاند بر درِ مسجد وى، حدود 100 مركب بسته مىشد كه بيشتر، از آنِ بزرگان، كاتبان، اشراف و اعيان بود. بااينهمه وى ثروتمندان نیکوجامه را كه با خدمه خویش به مجلس مىآمدند با آن ژندهپوشان بينوا، به یک چشم مىنگريست. | ||
رواياتى كه بر هوشمندى و حاضرجوابى او دلالت مىكند، در میان منابع، فراوان است؛ مثلاً قاضى اسماعيل، سخت شيفته قياسسازىهاى او در نحو بود؛ به همین سبب روزهاى جمعه بعد از نماز ظهر در جامع منصور بغداد با وى مجلسى تشكيل مىداده است. مثال جالب ديگر، مجالسى است كه وى با [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] و ثعلب داشته و زجاجى در «مجالس العلماء» خویش بهتفصيل آنها را آورده است. گویا وى به «الکتاب» [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]]، عنايتى خاص داشت و آن را شايسته مقام و شهرتى كه يافته بود، مىدانست، اما لازم مىديد كه کتاب شرح و تفسير شود. خود او نيز زمانى، «الکتاب» را تدريس مىكرد، اما دانسته نيست كه وى از چه زمان، از تدريس آن سر باز زده است؛ زيرا هنگامى كه ابوبكر مَبْرَمان به قصد خواندن «الکتاب» نزد ابن كيسان رفت، او از تدريس آن امتناع كرده، وى را به خدمت زجاج راه نمود. | رواياتى كه بر هوشمندى و حاضرجوابى او دلالت مىكند، در میان منابع، فراوان است؛ مثلاً قاضى اسماعيل، سخت شيفته قياسسازىهاى او در نحو بود؛ به همین سبب روزهاى جمعه بعد از نماز ظهر در جامع منصور بغداد با وى مجلسى تشكيل مىداده است. مثال جالب ديگر، مجالسى است كه وى با [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] و ثعلب داشته و زجاجى در «مجالس العلماء» خویش بهتفصيل آنها را آورده است. گویا وى به «الکتاب» [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]]، عنايتى خاص داشت و آن را شايسته مقام و شهرتى كه يافته بود، مىدانست، اما لازم مىديد كه کتاب شرح و تفسير شود. خود او نيز زمانى، «الکتاب» را تدريس مىكرد، اما دانسته نيست كه وى از چه زمان، از تدريس آن سر باز زده است؛ زيرا هنگامى كه ابوبكر مَبْرَمان به قصد خواندن «الکتاب» نزد ابن كيسان رفت، او از تدريس آن امتناع كرده، وى را به خدمت زجاج راه نمود. |
ویرایش