۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مخصوصا' به 'مخصوصاً') |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به '') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
سپس حمیدالدین در هریک از فصلهای باب اول کتاب طب روحانی، یکی از اصول مهم تفکر رازی را مورد نقض و جرح قرار میدهد و مهمتر از همه، ایراد و اعتراض وی بر مفهوم «عقل» نزد رازی است. وی عبارت رازی را در مورد عقل، دقیقا نقل میکند و پس از نقل گفتار وی، آن را نقض میکند<ref>ر.ک: همان، صفحه پانزده و شانزده</ref>. | سپس حمیدالدین در هریک از فصلهای باب اول کتاب طب روحانی، یکی از اصول مهم تفکر رازی را مورد نقض و جرح قرار میدهد و مهمتر از همه، ایراد و اعتراض وی بر مفهوم «عقل» نزد رازی است. وی عبارت رازی را در مورد عقل، دقیقا نقل میکند و پس از نقل گفتار وی، آن را نقض میکند<ref>ر.ک: همان، صفحه پانزده و شانزده</ref>. | ||
در سه فصل بعدی، حمیدالدین یکیک فصول کتاب طب روحانی را مورد بحث قرار میدهد و قطعاتی را که مورد ایراد وی است، نقل میکند. مخصوصاً گفتار افلاطون را در مورد تقسیم | در سه فصل بعدی، حمیدالدین یکیک فصول کتاب طب روحانی را مورد بحث قرار میدهد و قطعاتی را که مورد ایراد وی است، نقل میکند. مخصوصاً گفتار افلاطون را در مورد تقسیم سانه نفس، به نفس عاقله، غضبیه و شهوانیه، مورد رد و نقض قرار میدهد. در اینجا آنچه شایسته ذکر است، این است که ایراد حمیدالدین بر افلاطون در مورد تقسیم سانه نفس، بیشتر از آنجا ناشی میشود که رازی خود را پیرو عقاید افلاطون میداند؛ چنانکه در کتاب «أعلام النبوة»، سخنان افلاطون را (مثلا در باب زمان و مکان و دهر) نقل و از آنها دفاع میکند. نفس به نظر وی، وجودی واحد است که به اعتبار وحدت، افعال متکثر از آن صادر میشود و به تعبیر صدرالمتألهین «النفس في وحدته كل القوی». نفس، وجودی واحد و سنخی فارد است، ولی به اعتبارات مختلف، افعال گوناگون از آن صادر میشود؛ به اعتباری میشنود و به اعتبار دیگر، سخن میگوید و به اعتباری، حرکت میکند؛ درست مانند نجاری که آلات و افزارهای گوناگون را بهکار میگیرد، ولی علیرغم این تعدد افعال و آثار، وجودی واحد دارد<ref>ر.ک: همان، صفحه هجده و نوزده</ref>. | ||
یکی از نکات دیگری که سخت مورد اعتراض کرمانی است، مسئله تناسخ است. رازی چنانکه از اشاراتی که در کتاب «أعلام النبوة» (مثلا در خصوص تعلم فلسفه) برمیآید، قائل به تناسخ بوده است و به همین جهت، نویسندگان اسماعیلی بخشی از نوشتههای خود را به رد این نظریه اختصاص دادهاند؛ چنان که حکیم ناصرخسرو، فصلی از کتاب معروف «زاد المسافرين» را به ابطال مسئله تناسخ اختصاص داده است. حمیدالدین نیز به رد این نظریه پرداخته و اعتقاد به آن را باطل و فاسد شمرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده</ref>. | یکی از نکات دیگری که سخت مورد اعتراض کرمانی است، مسئله تناسخ است. رازی چنانکه از اشاراتی که در کتاب «أعلام النبوة» (مثلا در خصوص تعلم فلسفه) برمیآید، قائل به تناسخ بوده است و به همین جهت، نویسندگان اسماعیلی بخشی از نوشتههای خود را به رد این نظریه اختصاص دادهاند؛ چنان که حکیم ناصرخسرو، فصلی از کتاب معروف «زاد المسافرين» را به ابطال مسئله تناسخ اختصاص داده است. حمیدالدین نیز به رد این نظریه پرداخته و اعتقاد به آن را باطل و فاسد شمرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده</ref>. |
ویرایش