پرش به محتوا

مجموعة الأسئلة و الأجوبة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ی' به 'ی‌ی'
جز (جایگزینی متن - 'ن‎گ' به 'ن‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ی' به 'ی‌ی')
خط ۴۵: خط ۴۵:
در آثار فلسفی، بحث از هریک از ادراکات جزئی، فصل خاصی را در مباحث علم ‎النفس به‎ خود‎ اختصاص‎ داده، اما بحث اِبصار مورد توجه بیشتری قرار گرفته؛ چنان‌که در‎ تبیین چگونگی دیدن (کیفیّت ابصار) کتاب‌های مستقلّی نگاشته شده است. آن‌گونه که از سخنان متفکّران یونان و روم بر‎می‌آید‎، درباره‎ چگونگی‎ دیدن آرای گوناگونی وجود داشته ‎است. فارابی در کتاب «الجمع بين رأيي‎ الحكيمين»‎، در گزارش اختلاف آرا در این مسئله، می‌گوید: چگونگی ابصار از دیرزمان در یونان، بین افلاطونیان‎ و ارسطوئیان‎ مورد‎ اختلاف بوده است: گفته‌اند: افلاطون دیدن را خروج شعاع از چشم و برخورد‎ آن‎ با‎ شیء مرئی دانسته، اما [[ارسطو]] دیدن را انفعال چشم، یعنی انطباع صورت شیء مرئی‎ در‎ چشم‎، بشمار آورده است و ازآن‌پس، نزاع علمی میان آن دو گروه بالا‎ گرفته‎ است. بدین‌سان، آنچه از آرای گوناگون‎ در‎ میان‎ فیلسوفان مسلمان شهرت یافته، دو دیدگاه است با نام‎های «خروج شعاع» و «انطباع».
در آثار فلسفی، بحث از هریک از ادراکات جزئی، فصل خاصی را در مباحث علم ‎النفس به‎ خود‎ اختصاص‎ داده، اما بحث اِبصار مورد توجه بیشتری قرار گرفته؛ چنان‌که در‎ تبیین چگونگی دیدن (کیفیّت ابصار) کتاب‌های مستقلّی نگاشته شده است. آن‌گونه که از سخنان متفکّران یونان و روم بر‎می‌آید‎، درباره‎ چگونگی‎ دیدن آرای گوناگونی وجود داشته ‎است. فارابی در کتاب «الجمع بين رأيي‎ الحكيمين»‎، در گزارش اختلاف آرا در این مسئله، می‌گوید: چگونگی ابصار از دیرزمان در یونان، بین افلاطونیان‎ و ارسطوئیان‎ مورد‎ اختلاف بوده است: گفته‌اند: افلاطون دیدن را خروج شعاع از چشم و برخورد‎ آن‎ با‎ شیء مرئی دانسته، اما [[ارسطو]] دیدن را انفعال چشم، یعنی انطباع صورت شیء مرئی‎ در‎ چشم‎، بشمار آورده است و ازآن‌پس، نزاع علمی میان آن دو گروه بالا‎ گرفته‎ است. بدین‌سان، آنچه از آرای گوناگون‎ در‎ میان‎ فیلسوفان مسلمان شهرت یافته، دو دیدگاه است با نام‎های «خروج شعاع» و «انطباع».
   
   
قائلان به‎ خروج‎ شعاع، باآنکه با یکدیگر اختلافاتی نیز داشتند، در این امر هم‎داستان بودند‎ که‎ وقتی‎ به اشیاء می‌نگریم، از چشم، پرتوهایی خارج می‌شوند و با اشیای دیدنی برخورد می‌کنند و در نتیجه‎ رؤیت‎ انجام می‌گیرد. در مقابل، اصحاب انطباع بر این باور بودند که چشم‎ در‎ دیدن‎، همانند آینه عمل می‌کند؛ یعنی هرگاه شیئی رنگین و روشن در مقابل چشم قرار گیرد و میان‎ این‎ دو‎، جسمی ‎شفّاف (هوا یا آب) واسطه باشد، صورتی (شبحی) از آن شیء در‎ عدسی‎ چشم (جلیدیّه) انطباع می‎یابد؛ به‌گونه‌ای که اگر آینه نیز دارای قوّه باصره می‌بود، صورتی را‎ که‎ در آن انطباع می‎یافت، درک می‌کرد<ref>ر.ک: توکلی، محمدهادی</ref>‏؛ لذا در کتاب حاضر با توجه به دو دیدگاه مشهور، سؤال درباره ادراک اشیائی که زیر آب قرار دارند - که در مسئله سوم از «ثمان مسائل أخر في الطبيعيات و أجوبتها» - پاسخ داده شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص111</ref>.  
قائلان به‎ خروج‎ شعاع، باآنکه با یکدیگر اختلافاتی نیز داشتند، در این امر هم‎داستان بودند‎ که‎ وقتی‎ به اشیاء می‌نگریم، از چشم، پرتوهایی خارج می‌شوند و با اشیای دیدنی برخورد می‌کنند و در نتیجه‎ رؤیت‎ انجام می‌گیرد. در مقابل، اصحاب انطباع بر این باور بودند که چشم‎ در‎ دیدن‎، همانند آینه عمل می‌کند؛ یعنی هرگاه شیئی رنگین و روشن در مقابل چشم قرار گیرد و میان‎ این‎ دو‎، جسمی ‎شفّاف (هوا یا آب) واسطه باشد، صورتی (شبحی) از آن شیء در‎ عدسی‎ چشم (جلیدیّه) انطباع می‌یابد؛ به‌گونه‌ای که اگر آینه نیز دارای قوّه باصره می‌بود، صورتی را‎ که‎ در آن انطباع می‌یافت، درک می‌کرد<ref>ر.ک: توکلی، محمدهادی</ref>‏؛ لذا در کتاب حاضر با توجه به دو دیدگاه مشهور، سؤال درباره ادراک اشیائی که زیر آب قرار دارند - که در مسئله سوم از «ثمان مسائل أخر في الطبيعيات و أجوبتها» - پاسخ داده شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص111</ref>.  


در ادامه مباحث، پاسخ‎های [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] از سوی [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] مورد نقد قرار گرفته است. سپس شاگرد [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] ابوسعید احمد بن علی در مقام پاسخ برآمده و کلام [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] را نقد کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎158-122</ref>.  
در ادامه مباحث، پاسخ‎های [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] از سوی [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] مورد نقد قرار گرفته است. سپس شاگرد [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] ابوسعید احمد بن علی در مقام پاسخ برآمده و کلام [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] را نقد کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎158-122</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش