پرش به محتوا

كتاب المعتمد في أصول‌الدين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'المعتمد (ابهام زدایی)' به 'المعتمد (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - 'ش‎ه' به 'ش‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'المعتمد (ابهام زدایی)' به 'المعتمد (ابهام‌زدایی)')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR14627J1.jpg
| تصویر =NUR14627J1.jpg
| عنوان =كتاب المعتمد في أصول الدين
| عنوان =كتاب المعتمد في أصول‌الدين
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
خط ۱۱: خط ۱۱:
[[مادلونگ، ویلفرد]] (محقق)
[[مادلونگ، ویلفرد]] (محقق)


| زبان =عربي
| زبان =عربی
| کد کنگره =
| کد کنگره =
| موضوع =
| موضوع =
خط ۲۳: خط ۲۳:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =19484
| کتابخانۀ دیجیتال نور =14627
| کتابخوان همراه نور =14627
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر|المعتمد (ابهام‌زدایی)}}


'''كتاب المعتمد في أصول الدين'''، اثر [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|محمود بن محمد ملاحمی خوارزمی]]، کتابی است به زبان عربی با موضوع کلام معتزلی که به تحقیق [[مادلونگ، ویلفرد|ویلفرد مادلونگ]] و [[مکدرموت، مارتین|مارتین مکدرموت]]، رسیده است. قصد [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] در این کتاب، مناقشه در مبادی فرقه‌های (مسلمان یا غیر مسلمان) مخالف با توحید، مانند ثنویان، نصاری و مجوس و رد استدلال‎های آنان در همان قالب و به همان اندازه‌ای است که مشایخ معتزله در کتاب‌های مختصر و متوسطشان، انجام می‌دهند.
'''كتاب المعتمد في أصول‌الدين'''، اثر [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|محمود بن محمد ملاحمی خوارزمی]]، کتابی است به زبان عربی با موضوع کلام معتزلی که به تحقیق [[مادلونگ، ویلفرد|ویلفرد مادلونگ]] و [[مکدرموت، مارتین|مارتین مکدرموت]]، رسیده است. قصد [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] در این کتاب، مناقشه در مبادی فرقه‌های (مسلمان یا غیر مسلمان) مخالف با توحید، مانند ثنویان، نصاری و مجوس و رد استدلال‎های آنان در همان قالب و به همان اندازه‌ای است که مشایخ معتزله در کتاب‌های مختصر و متوسطشان، انجام می‌دهند.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب دارای مقدمه محقق و محتوای مطالب در سه جزء است و هر جزء در قالب ابواب و فصولی ارائه شده است. برخی منابع کتاب از این قرار است: الآراء و الديانات، كتاب الأدوات، تاريخ ابن أبي‎خيثمة، شرح الجمل و ال‎قود، المجسطي، تفسیرهای عباس بن یزید بحرانی و ولید بن ابان، جوابات التستريين، كتاب الدواعي و الصوارف، كتاب المحيط بالتكليف، كتاب من قال بالعدل من المحدثين، رسائل منسوبة إلی قابوس بن وشمکير و...
کتاب دارای مقدمه محقق و محتوای مطالب در سه جزء است و هر جزء در قالب ابواب و فصولی ارائه شده است. برخی منابع کتاب از این قرار است: الآراء و الديانات، كتاب الأدوات، تاريخ ابن أبي‎‌‌‌‌خيثمة، شرح الجمل و ال‎قود، المجسطي، تفسیرهای عباس بن یزید بحرانی و ولید بن ابان، جوابات التستريين، كتاب الدواعي و الصوارف، كتاب المحيط بالتكليف، كتاب من قال بالعدل من المحدثين، رسائل منسوبة إلی قابوس بن وشمکير و...


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۵: خط ۴۷:
مهم‎تر از همه استشهادات او با عباراتی ناشناخته از کتاب «الآراء و الديانات» حسن بن موسای نوبختی است. باارزش‎ترین نقل قول‎های وی، گزیده‌های طولانی از کتاب «المقالات» ابوعیسای ورّاق است. قصد [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] مناقشه در مبادی فرقه‌های مخالف با توحید مانند ثنویان، نصاری و مجوس و رد استدلال‎های آنان به همان اندازه و صورتی است که مشایخ معتزله در کتاب‌های مختصر و متوسطشان، انجام می‌دهند. نویسنده از کتاب ابوعیسای وراق که آن را «الديانات» نامیده، به‌عنوان یکی از مصادر اصلی خود استفاده کرده و در بخش‌هایی از کتاب المعتمد، با اصول مادی‌گرایی (الدهرية)، مانویت، دیهانیه، مرقیونیه [مذهب مارسیون] و برخی فرقه‌های دوگانه‌پرست (ثنوی) کوچک مناقشه کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/1/18 ر.ک: همان، صفحه یو]</ref>.
مهم‎تر از همه استشهادات او با عباراتی ناشناخته از کتاب «الآراء و الديانات» حسن بن موسای نوبختی است. باارزش‎ترین نقل قول‎های وی، گزیده‌های طولانی از کتاب «المقالات» ابوعیسای ورّاق است. قصد [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] مناقشه در مبادی فرقه‌های مخالف با توحید مانند ثنویان، نصاری و مجوس و رد استدلال‎های آنان به همان اندازه و صورتی است که مشایخ معتزله در کتاب‌های مختصر و متوسطشان، انجام می‌دهند. نویسنده از کتاب ابوعیسای وراق که آن را «الديانات» نامیده، به‌عنوان یکی از مصادر اصلی خود استفاده کرده و در بخش‌هایی از کتاب المعتمد، با اصول مادی‌گرایی (الدهرية)، مانویت، دیهانیه، مرقیونیه [مذهب مارسیون] و برخی فرقه‌های دوگانه‌پرست (ثنوی) کوچک مناقشه کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/1/18 ر.ک: همان، صفحه یو]</ref>.


[[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]]،در ابتدای کتاب، مطالبی را که در آن بیان کرده، چنین شرح می‌دهد: هدف ما از این کتاب، تصحیح ملت پیامبرمان محمد(ص) در کلیت و تفاصیل آن است. مخالفان ما دو قسم می‌شوند: برخی (دیگر فرقه‌های مسلمان) کلیت مورد قبول ما را قبول دارند و در تفاصیل با هم اختلاف داریم و برخی دیگر اساسا بر قبله ما نیستند که خودشان بر اقسامی هستند: برخی مانند اهل تعطیل و دهریون و... معتقد به هیچ مذهب و آئینی نیستند، برخی دیگر مانند ثنویون معتقد به مذهب خاصی هستند، ولی از اساس و در توحید با ما اختلاف دارند و برخی دیگر مانند براهمه، توحید و اثبات صانع و... را قبول دارند، ولی پیامبری را نمی‌پذیرند و برخی دیگر مانند یهودیان و نصرانیان فی‌الجمله توحید و عدل را قبول دارند، ولی در تفاصیل آن با ما اختلاف دارند؛ یااینکه اقرار به پیامبری دارند، ولی پیامبری حضرت محمد(ص) را نمی‌پذیرند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/7 ر.ک: متن کتاب، ص7]</ref>. اما اختلافات میان فرقه‌های مسلمان را نیز این‌گونه می‌توان بیان داشت که برخی معتقدند خداوند در صفات ذاتیه‌اش واحد است. برخی دیگر هستند که قائل به قدمایی در کنار خدا شده‌اند. برخی (مانند مشبهه) معتقدند خداوند جسم است. برخی مانند مجبره معتقدند خالق افعال بندگان خداست و..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/7 ر.ک: همان]</ref>.
[[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]]، در ابتدای کتاب، مطالبی را که در آن بیان کرده، چنین شرح می‌دهد: هدف ما از این کتاب، تصحیح ملت پیامبرمان محمد(ص) در کلیت و تفاصیل آن است. مخالفان ما دو قسم می‌شوند: برخی (دیگر فرقه‌های مسلمان) کلیت مورد قبول ما را قبول دارند و در تفاصیل با هم اختلاف داریم و برخی دیگر اساسا بر قبله ما نیستند که خودشان بر اقسامی هستند: برخی مانند اهل تعطیل و دهریون و... معتقد به هیچ مذهب و آئینی نیستند، برخی دیگر مانند ثنویون معتقد به مذهب خاصی هستند، ولی از اساس و در توحید با ما اختلاف دارند و برخی دیگر مانند براهمه، توحید و اثبات صانع و... را قبول دارند، ولی پیامبری را نمی‌پذیرند و برخی دیگر مانند یهودیان و نصرانیان فی‌الجمله توحید و عدل را قبول دارند، ولی در تفاصیل آن با ما اختلاف دارند؛ یااینکه اقرار به پیامبری دارند، ولی پیامبری حضرت محمد(ص) را نمی‌پذیرند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/7 ر.ک: متن کتاب، ص7]</ref>. اما اختلافات میان فرقه‌های مسلمان را نیز این‌گونه می‌توان بیان داشت که برخی معتقدند خداوند در صفات ذاتیه‌اش واحد است. برخی دیگر هستند که قائل به قدمایی در کنار خدا شده‌اند. برخی (مانند مشبهه) معتقدند خداوند جسم است. برخی مانند مجبره معتقدند خالق افعال بندگان خداست و..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/7 ر.ک: همان]</ref>.


وی در قسمتی از کتاب درباره دیصانیه می‌نویسد: اکثر عقایدشان با نظریات مانویان موافق است؛ فقط در برخی موارد با آنان مخالفند که از جمله این موارد است: اعتقاد به اینکه ظلمت، مرده و غیر حساس است و عالم و قادر نیست، بلکه راکد غیر متحرک است و افعالش به‌صورت طبعی از وی صادر می‌شود؛ [یعنی] علم و قدرت و حس و قصد و تحرک، فقط مختص به نور است. دلیل آنان در بیان این نکته این است که ظلمت ضد نور است و ازاین‌رو باید صفاتش نیز در تضاد با صفات نور باشد. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] قول آنان را با توضیح مطلبی که سابقا بر آن استدلال کرده، ابطال می‌کند؛ وی می‌نویسد: سابقا بیان کردیم که ظلمت، فقدان (نبود) نور است در چیزهایی که پذیرای آن هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/584 ر.ک: همان، ص584]</ref>.
وی در قسمتی از کتاب درباره دیصانیه می‌نویسد: اکثر عقایدشان با نظریات مانویان موافق است؛ فقط در برخی موارد با آنان مخالفند که از جمله این موارد است: اعتقاد به اینکه ظلمت، مرده و غیر حساس است و عالم و قادر نیست، بلکه راکد غیر متحرک است و افعالش به‌صورت طبعی از وی صادر می‌شود؛ [یعنی] علم و قدرت و حس و قصد و تحرک، فقط مختص به نور است. دلیل آنان در بیان این نکته این است که ظلمت ضد نور است و ازاین‌رو باید صفاتش نیز در تضاد با صفات نور باشد. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] قول آنان را با توضیح مطلبی که سابقا بر آن استدلال کرده، ابطال می‌کند؛ وی می‌نویسد: سابقا بیان کردیم که ظلمت، فقدان (نبود) نور است در چیزهایی که پذیرای آن هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/584 ر.ک: همان، ص584]</ref>.


وی درباره مرقیونیه نیز می‌نویسد: آنان معتقدند که خدای متعال حق است و کسی را یارای دفع و ابطال وی نیست. آنان همچنین معتقدند که شیطان نیز (بدون اینکه مخلوق خدا باشد) موجود است. پیروان مریقونیه معتقدند: در میان خدا و شیطان وجود ثالثی هست که از خدا پایین‎تر و از شیطان بالاتر است که در میان طبع سلیم انسانی به ودیعت نهاده شده است. شیطان و ظلمت بر آن می‌شورد و با آن می‌آمیزد و از این آمیزش، عالم پدیدار می‌شود. آمیزش شیطان با او به این دلیل است که از فعل او بهره ببرد، قبائحش را نیکو کند، مرگش را حیات بخشد و قساوتش را نرم کند. سپس، شیطان نیروها و دغدغه‌هایش را در عالم برپا می‌دارد تا به وسوسه بپردازد. از قوا و نیروهای او بروج دوازده‌گانه، ستارگان هفت‎گانه، خورشید و ماه و... هستند... هرچیز [زشتی] در دنیا، مانند حیوانات درنده‌ای که دیگران را شکار می‌کنند و می‌خورند و... از شیطان است و خدای بزرگ، آن را نیافریده است، بلکه خالقش شیطان رجس نجس است. نیروهای شیطان بر عالم تسلط یافته و وی به تدبیر در آن مشغول است. سازنده درختان مثمر و غیر مثمر اوست. اوست که زندگانی زمینیان را در فصل‎های چهارگانه ترتیب می‌بخشد..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/586 ر.ک: همان، ص586-587]</ref>.
وی درباره مرقیونیه نیز می‌نویسد: آنان معتقدند که خدای متعال حق است و کسی را یارای دفع و ابطال وی نیست. آنان همچنین معتقدند که شیطان نیز (بدون اینکه مخلوق خدا باشد) موجود است. پیروان مریقونیه معتقدند: در میان خدا و شیطان وجود ثالثی هست که از خدا پایین‎تر و از شیطان بالاتر است که در میان طبع سلیم انسانی به ودیعت نهاده شده است. شیطان و ظلمت بر آن می‌شورد و با آن می‌آمیزد و از این آمیزش، عالم پدیدار می‌شود. آمیزش شیطان با او به این دلیل است که از فعل او بهره ببرد، قبائحش را نیکو کند، مرگش را حیات بخشد و قساوتش را نرم کند. سپس، شیطان نیروها و دغدغه‌هایش را در عالم برپا می‌دارد تا به وسوسه بپردازد. از قوا و نیروهای او بروج دوازده‌گانه، ستارگان هفت‌گانه، خورشید و ماه و... هستند... هرچیز [زشتی] در دنیا، مانند حیوانات درنده‌ای که دیگران را شکار می‌کنند و می‌خورند و... از شیطان است و خدای بزرگ، آن را نیافریده است، بلکه خالقش شیطان رجس نجس است. نیروهای شیطان بر عالم تسلط یافته و وی به تدبیر در آن مشغول است. سازنده درختان مثمر و غیر مثمر اوست. اوست که زندگانی زمینیان را در فصل‎های چهارگانه ترتیب می‌بخشد..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/586 ر.ک: همان، ص586-587]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۵۷: خط ۵۹:


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۶۳: خط ۶۵:
   
   
==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[كتاب الفائق في أصول الدين]]
 
[[كتاب الفائق في أصول‌الدين]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
 
[[رده:آثار خاورشناسان]]
[[رده:25 خرداد الی 24 تیر]]
 
[[رده:سال97-1خرداد الی31]]
 
[[رده: تیر(98)]]