۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'لد' به 'لد') |
جز (جایگزینی متن - 'نگ' به 'نگ') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
توصیف [[درويش، عبدالله محمد|عبدالله محمد درویش]] از این اثر در استفاده کردن آن از دیگران، چنین است: این کتاب، صریح در نصوصی است که از قرآن کریم و سنت و اقوال پیشینیان ارائه کرده، ضمنی است در روش برخورد با این نصوص و استنباط از آنها، فعلی حقیقی است در مواردی که نویسنده از عباراتی مانند «قال أصحابنا» و «كذلك استدل فلان» استفاده میکند و فعلی ذهنی است در نقد نویسنده از فرقههای متعددی که مستقیما متعرض ذکرشان نمیشود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18416/1/23 ر.ک: همان، ص23]</ref>. | توصیف [[درويش، عبدالله محمد|عبدالله محمد درویش]] از این اثر در استفاده کردن آن از دیگران، چنین است: این کتاب، صریح در نصوصی است که از قرآن کریم و سنت و اقوال پیشینیان ارائه کرده، ضمنی است در روش برخورد با این نصوص و استنباط از آنها، فعلی حقیقی است در مواردی که نویسنده از عباراتی مانند «قال أصحابنا» و «كذلك استدل فلان» استفاده میکند و فعلی ذهنی است در نقد نویسنده از فرقههای متعددی که مستقیما متعرض ذکرشان نمیشود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18416/1/23 ر.ک: همان، ص23]</ref>. | ||
[[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]]، شیوه واضحی را در این کتاب در پیش گرفته است. او هر باب از مطالب را با آیات دال بر آن شروع میکند. سپس آیات را با احادیث نبوی مؤید یا شارح مضامین آنها مقایسه و مقابله میکند. سپس معانی حدیث و مورد شاهد در آیه و دلالت احادیث بر معانی مورد نظر را نشان میدهد. او در این رابطه روایتی که مؤید نظریات اوست را انتخاب میکند و روایات دیگر را بهعنوان مؤید پس از این روایات ذکر مینماید. او در انتخاب روایات، احادیث خالی از ضعف را بر روایاتی که ضعف و علتی در آنهاست مقدم میدارد... همچنین برای رعایت اختصار، تنها بخش مورد نظرش از روایات را ذکر میکند و مابقی آن را ذکر نمیکند. او در باب ذکر اسانید هم | [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]]، شیوه واضحی را در این کتاب در پیش گرفته است. او هر باب از مطالب را با آیات دال بر آن شروع میکند. سپس آیات را با احادیث نبوی مؤید یا شارح مضامین آنها مقایسه و مقابله میکند. سپس معانی حدیث و مورد شاهد در آیه و دلالت احادیث بر معانی مورد نظر را نشان میدهد. او در این رابطه روایتی که مؤید نظریات اوست را انتخاب میکند و روایات دیگر را بهعنوان مؤید پس از این روایات ذکر مینماید. او در انتخاب روایات، احادیث خالی از ضعف را بر روایاتی که ضعف و علتی در آنهاست مقدم میدارد... همچنین برای رعایت اختصار، تنها بخش مورد نظرش از روایات را ذکر میکند و مابقی آن را ذکر نمیکند. او در باب ذکر اسانید هم اینگونه عمل میکند؛ یعنی هنگامی که مشاهده کند، ذکر سند مطلب را طولانی میکند، برخی اسانید را ذکر میکند و شناخت سایر اسانید را به دیگر کتابهای مسند حواله میدهد. [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]]، در ذکر روایات، به برخی نقاط ضعف آنها مثل تفرد یکی از راویان در فلان مطلب روایت، هم اشاره میکند و برخی نقاط ضعف را هم از دیگران نقل میکند. البته وی این مورد را بهگونهای نقل میکند که گویا خودش به نقطه ضعفی که از دیگران نقل کرده، معتقد نیست و خلاف آن را اعتقاد دارد؛ زیرا این مطلب را با عباراتی مانند «زعم بعض أهل العلم بالحديث» و... ذکر میکند. البته [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] در برخی موارد در این کتاب برای رد یک حدیث به مدعیات دیگر محدثانی که با آنان موافق نیست (زیرا شواهدی از کتاب و سنت و دلالت نص برخلاف نظر آنان دارد) اعتماد میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18416/1/24 ر.ک: همان، ص24]</ref>. | ||
هنگامی که [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] در این کتاب، اسناد به کسی را بهصورت تعلیقی آغاز میکند و پس از آن اسناد آن را ادامه میدهد، اشاره به وجود ضعف و علتی در آن شخص میکند و خواستار این است که بگوید تمام طرق این روایت بر مدار این شخص دور میزند. او در تعریف طرق تحملی که روایات و آثار و غیره را از طریق آن نقل میکند، دقیق است و عبارات واضح و روشنی را در بیان اخذ علوم از دیگران بهکار میبرد؛ مثلاًدر املاء از همان عبارت املاء، در قرائت بر او از «عرض»، در سماع از «سمعت» و در وجاده، از «قرأت في كتاب» استفاده میکند. وی مواردی را که از شیوخش شنیده، با عبارت «حدثنا» و «أخبرنا» ذکر میکند و هرگاه، در نصی که نقل میکند دارای اجازه از کسی باشد با عبارت «بلغني إجازة...» به این امر تذکر میدهد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18416/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref>. | هنگامی که [[بیهقی، احمد بن حسین|بیهقی]] در این کتاب، اسناد به کسی را بهصورت تعلیقی آغاز میکند و پس از آن اسناد آن را ادامه میدهد، اشاره به وجود ضعف و علتی در آن شخص میکند و خواستار این است که بگوید تمام طرق این روایت بر مدار این شخص دور میزند. او در تعریف طرق تحملی که روایات و آثار و غیره را از طریق آن نقل میکند، دقیق است و عبارات واضح و روشنی را در بیان اخذ علوم از دیگران بهکار میبرد؛ مثلاًدر املاء از همان عبارت املاء، در قرائت بر او از «عرض»، در سماع از «سمعت» و در وجاده، از «قرأت في كتاب» استفاده میکند. وی مواردی را که از شیوخش شنیده، با عبارت «حدثنا» و «أخبرنا» ذکر میکند و هرگاه، در نصی که نقل میکند دارای اجازه از کسی باشد با عبارت «بلغني إجازة...» به این امر تذکر میدهد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18416/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref>. |
ویرایش