۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تگ' به 'تگ') |
جز (جایگزینی متن - 'لک' به 'لک') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
«پس از نقد آن مقاله، وی شرحی از رواج فرنگیمآبی در ایران را به دست میدهد... او از این که ایرانیان، اقبال مردم انگلستان را بهسوی خود، فوزی عظیم شمردهاند و از اینکه چگونه آنها مهام امر لشکری و کشوری خود را به دست آنها سپردهاند مینالد»<ref>همان، ص22-23</ref>. | «پس از نقد آن مقاله، وی شرحی از رواج فرنگیمآبی در ایران را به دست میدهد... او از این که ایرانیان، اقبال مردم انگلستان را بهسوی خود، فوزی عظیم شمردهاند و از اینکه چگونه آنها مهام امر لشکری و کشوری خود را به دست آنها سپردهاند مینالد»<ref>همان، ص22-23</ref>. | ||
«پس از این کلیات، وی به اصل مطلب، یعنی ثبت جریانات آغازین امتیاز تنباکو و رخدادهای پس از آن میپردازد. او با این کلیات بر آن است تا نشان دهد که پس از نفوذ فرنگیان، اقدام به تحریم، مهمترین حرکتی بوده که صورت گرفته و ضمن دفع سلطه خارجی، اعتبار اسلام را احیا کرده است... فاصله گرفتن روحانیت از نظام آموزشی جدید و انزوای فکری و فرهنگی، رها کردن قشر | «پس از این کلیات، وی به اصل مطلب، یعنی ثبت جریانات آغازین امتیاز تنباکو و رخدادهای پس از آن میپردازد. او با این کلیات بر آن است تا نشان دهد که پس از نفوذ فرنگیان، اقدام به تحریم، مهمترین حرکتی بوده که صورت گرفته و ضمن دفع سلطه خارجی، اعتبار اسلام را احیا کرده است... فاصله گرفتن روحانیت از نظام آموزشی جدید و انزوای فکری و فرهنگی، رها کردن قشر تحصیلکرده و نگه داشتن بخش سنتی جامعه، سبب شد تا سهم آنها در جامعه محدود شده و کانالهای قدرت در اختیار فرنگیمآبان قرار گیرد. شیخ حسن، پس از اشاره به گرفتن اصل امتیاز توسط خارجیها و نقش امینالسلطان و نیز ثبت متن امتیازنامه، مجددا به سراغ توسعه نفوذ فرنگیها در ایران پرداخته و فساد و تباهی را ناشی از حضور آنان دانسته است»<ref>همان، ص23</ref>. | ||
«شیخ حسن، در نهایت، از رواج دینداری در میان مردم سخن میگوید و حتی از تأثیر این جنبش بر منورالفکران که برخلاف گذشته، این بار تحت تأثیر قرار گرفته و از محاسن اسلام و موافق زمان بودن آن سخن میگفتند، مقالهای را آورده است»<ref>همان، ص24</ref>. | «شیخ حسن، در نهایت، از رواج دینداری در میان مردم سخن میگوید و حتی از تأثیر این جنبش بر منورالفکران که برخلاف گذشته، این بار تحت تأثیر قرار گرفته و از محاسن اسلام و موافق زمان بودن آن سخن میگفتند، مقالهای را آورده است»<ref>همان، ص24</ref>. |
ویرایش