پرش به محتوا

جامی، عبدالرحمن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۰۸۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مدرک ه' به 'مدرکه')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR00776.jpg|بندانگشتی|جامی، عبدالرحمن بن احمد]]
[[پرونده:NUR00776.jpg|بندانگشتی|جامی، عبدالرحمن بن احمد]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|جامی، عبدالرحمن بن احمد
! نام!! data-type="authorName" |جامی، عبدالرحمن بن احمد
|-
|-
|نام‎های دیگر  
|نام‎های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'| جامی، نورالدین عبدالرحمن
| data-type="authorOtherNames" | جامی، نورالدین عبدالرحمن
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |احمد
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|
| data-type="authorbirthDate" |817
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
| data-type="authorBirthPlace" |خرجرد جام از نواحی هرات
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|898 ق
| data-type="authorDeathDate" |898 ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |سعد‌الدين كاشغرى
 
خواجه نصير‌الدين عبيدالله
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|
| data-type="authorWritings" |
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد مؤلف  
|کد مؤلف  
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE00776AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE00776AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>


'''عبدالرحمن جامی''' به سال 817 در خرجرد(يا خرگرد)جامى از نواحى هرات چشم به جهان گشود.پدر او نظام‌الدين احمد دشتى از دشت اصفهان به خرجرد مهاجرت كرده بود.
'''عبدالرحمن جامی''' (817-898ق)،  معروف به جامی و ملقب به خاتم الشعرا، شاعر، موسیقی‌دان، ادیب، منجم، و صوفی نام‌دار فارسی زبان سده ۹ قمری


== ولادت ==
او به سال 817 در خرجرد(يا خرگرد) جام از نواحى هرات چشم به جهان گشود. پدر جامی، شمس‌الدین محمد دشتی از محله دشت اصفهان بود و به موجب بیدادگری ترکان و آشوب زمان در سده ۸ قمری به خراسان کوچ کرد و در شهر جام با شهرت دشتی منصب قضاوت یافت و ماندگار شد و با دختر یک نفر از اعقاب امام محمد شیبانی ازدواج کرد و ثمره آن کودکی بود به نام احمد و او نیز در همان شهر ازدواج کرد که حاصل ازدواج او پسری به نام عبدالرحمان بود که بعد ها با نام جامی شهرت آفاق گشت.


==کسب علم و دانش==
==تحصیلات==


جامى در سنين كودكى همراه پدر خود به هرات رفت و در آنجا شروع به كسب علوم دينى و ادبى كرد.از اوايل حال استعداد عجيبى در فهم مسائل علمى از خود نشان مى‌داد و در طى چند سال در علوم نقلى و عقلى متبحر شد.صفى‌الدين على در رشحات عين الحيات، يكى از کتاب‌هاى معتبر در شرح حال جامى، نقل مى‌كند كه در جوانى حتى در علم نجوم با بزرگان نامدار عصر خود مثل قاضى‌زاده رومى همپايه شد.
جامى در سنين كودكى همراه پدر خود به هرات رفت و در آنجا شروع به كسب علوم دينى و ادبى كرد.از اوايل حال استعداد عجيبى در فهم مسائل علمى از خود نشان مى‌داد و در طى چند سال در علوم نقلى و عقلى متبحر شد. صفى‌الدين على در رشحات عين الحيات، يكى از کتاب‌هاى معتبر در شرح حال جامى، نقل مى‌كند كه در جوانى حتى در علم نجوم با بزرگان نامدار عصر خود مثل قاضى‌زاده رومى همپايه شد.


در مورد تبحر جامى در هيأت و نجوم [[لاری، عبدالغفور|عبدالغفور لارى]] راجع به على قوشچى (ف 879)، كه خود از بزرگان متأخر علم نجوم و مأمور تشكيل رصدخانه الغ‌بيگ در سمرقند بود و زيج الغ بيگ را به پايان رساند، چنين مى‌نويسد: مدتى قوشچى را «مسئله‌اى مشكل بوده است در علم هيأت...و از هيچ محل مشكل وى حل نمى‌گشته، تا آنكه اتفاقا به شرف صحبت حضرت ايشان (يعنى جامى) رسيده است و از ايشان استفسار نموده، و ايشان حل مشكل وى كرده است».
در مورد تبحر جامى در هيأت و نجوم [[لاری، عبدالغفور|عبدالغفور لارى]] راجع به على قوشچى (ف 879)، كه خود از بزرگان متأخر علم نجوم و مأمور تشكيل رصدخانه الغ‌بيگ در سمرقند بود و زيج الغ بيگ را به پايان رساند، چنين مى‌نويسد: مدتى قوشچى را «مسئله‌اى مشكل بوده است در علم هيأت...و از هيچ محل مشكل وى حل نمى‌گشته، تا آنكه اتفاقا به شرف صحبت حضرت ايشان (يعنى جامى) رسيده است و از ايشان استفسار نموده، و ايشان حل مشكل وى كرده است».


لارى قدرت قوه عقلى و تعمق جامى در علوم متعدد را معلول انتساب او به طريقه صوفيه نقشبندیه مى‌داند، كه آن «ممد تعقل و مقوى قوت مدرکه» او بوده است. شك نيست كه براى درك مقام علمى و شعرى جامى فهم اين نسبت در درجه اول اهميت است.خود جامى نيز اين نسبت را در زندگى و افكار خويش كاملا مؤثر مى‌دانست.تصوف از نظر او حقيقت اسلام بود، و از پرتو سير و سلوك صوفيانه بود كه به اعلا مراحل عرفان نظرى و عملى رسيده بود.مقصود از «عملى» اين است كه عرفان او فقط «علمى» و نظرى نبود، بلكه به حقايق اسلام از طريق ذوق نيز پى برده بود.حقيقت اسلام توحيد است، و توحيد براى اينكه در وجود انسان تحقق يابد نمى‌تواند ذهنى بماند، بلكه بايد در دل سالك سرايت كند.به قول جامى،«فرق است ميان يكتا گفتن و يكتا بودن»، و او خود بدون شك به مرحله «يكتا بودن» رسيده بود، چنانكه [[لاری، عبدالغفور|عبدالغفور لارى]] در ضمن شرح حال او مكرر به اين نكته اشاره كرده است.
لارى قدرت قوه عقلى و تعمق جامى در علوم متعدد را معلول انتساب او به طريقه صوفيه نقشبندیه مى‌داند، كه آن «ممد تعقل و مقوى قوت مدرکه» او بوده است. شك نيست كه براى درك مقام علمى و شعرى جامى فهم اين نسبت در درجه اول اهميت است.
 
استغراق و استهلاك جامى در حقيقت دين و عرفان ناچار در تمام آثار او متجلى شده است، چنانكه [[لاری، عبدالغفور|عبدالغفور لارى]] نقل مى‌كند كه جامى درباره خود گفته است، «سر وحدت و معنى توحيد چنان غالب شده است كه دفع وى را از خود نمى‌دانيم، و در اين هيچ اختيارى نيست.هيچ چيز قبل از اين معنى در خاطر نيايد.اين معنى پيش همه گرفته است.«ما رأيت شيئا الا و رأيت الله قبله.» پس از نظر عملى و ذوقى جامى مظهر مقام فناء و بقاء بود، زيرا خود به اين مرحله از سير و سلوك رسيده بود؛ و از نظر عقيده و رأى چون تابع مكتب شيخ اكبر بود، ناچار مقام وصال خود را به شيوه اين مكتب بيان مى‌كرد.


رابطه جامى با طريقه نقشبندیه يا «طريقه خواجگان» را [[لاری، عبدالغفور|عبدالغفور لارى]] به تفصيل شرح داده است، و تذكره او در اين مورد از جمله منابع موثق به شمار مى‌رود، زيرا وى خود مريد و شاگرد بلافصل جامى بوده و بنابر اين به آداب و شيوه سير و سلوك اين طريقه كاملا وارد بوده است.
رابطه جامى با طريقه نقشبندیه يا «طريقه خواجگان» را [[لاری، عبدالغفور|عبدالغفور لارى]] به تفصيل شرح داده است، و تذكره او در اين مورد از جمله منابع موثق به شمار مى‌رود، زيرا وى خود مريد و شاگرد بلافصل جامى بوده و بنابر اين به آداب و شيوه سير و سلوك اين طريقه كاملا وارد بوده است.
خط ۶۲: خط ۶۴:
«هيچ استاد سخن و گوينده فارسى زبان در تنوع موضوع و تفنن به فنون مختلفه به پايه كمال او نمى‌رسد، و اعجاب و تحسين معاصران وى نسبت به قريحه فروزان او بجا و سلطنت او در ملك سخن بسزاست».
«هيچ استاد سخن و گوينده فارسى زبان در تنوع موضوع و تفنن به فنون مختلفه به پايه كمال او نمى‌رسد، و اعجاب و تحسين معاصران وى نسبت به قريحه فروزان او بجا و سلطنت او در ملك سخن بسزاست».


جامى كه آفتاب سپهر كمال بود تصنيف كرد علم به هر نسخه بى‌حسيب رفت از جهان و خواند ميان سخنوران تاريخ فوت خويشتن «اشعار دلفريب»(898 در سن 81 سالگى)
== وفات ==
نورالدین عبدالرجمان جامی سرانجام در  ۲۷ آبان ۸۷۱ – ۱۷ محرم ۸۹۸ ق در سن ۸۱ سالگی در شهر هرات درگذشت. آرامگاه او در حال حاضر در شمال غربی شهر هرات واقع و زیارتگاه عام و خاص است است.


== آثار جامى ==
== آثار ==


به قول استاد حكمت در ميان شاعران و نويسندگان بزرگ ادبيات فارسى شخصيت ديگرى پيدا نمى‌شود كه به اندازه جامى زندگى و شرح حال او بر ما شناخته شده و راجع به او تا اين حد كتب معتبر نوشته شده باشد. استاد حكمت از بيشتر اين مآخذ در كتاب بسيار مفيد و هنوز بى‌نظير خود جامى استفاده كرده‌اند.تذكره‌هاى مختصرتر ولى در عين حال دقيق نيز به زبان فارسى و زبانهاى خارجى وجود دارد.
به قول استاد حكمت در ميان شاعران و نويسندگان بزرگ ادبيات فارسى شخصيت ديگرى پيدا نمى‌شود كه به اندازه جامى زندگى و شرح حال او بر ما شناخته شده و راجع به او تا اين حد كتب معتبر نوشته شده باشد. استاد حكمت از بيشتر اين مآخذ در كتاب بسيار مفيد و هنوز بى‌نظير خود جامى استفاده كرده‌اند.تذكره‌هاى مختصرتر ولى در عين حال دقيق نيز به زبان فارسى و زبانهاى خارجى وجود دارد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش