پرش به محتوا

دیوان کامل حضرت شاه نعمت‌الله ولی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ل‎ت' به 'ل‌ت'
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ح' به 'ن‌ح')
جز (جایگزینی متن - 'ل‎ت' به 'ل‌ت')
خط ۵۰: خط ۵۰:
#:[[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبدالله|شاه نعمت‌الله]] ولی، به دلیل گرایش‎های عرفانی و شیعی و ارادت خاصی که به خاندان نبوت و ولایت داشته، حجم قابل ملاحظه‌ای از اشعارش را به مضمون منقبت اختصاص داده و از این طریق، توانسته است نقش مهمی در رواج تصوف شیعی در قرن نهم و حتی پس از آن، ایفا کرده و مریدان بی‌شماری پیدا کند که بعدها، این گروه به سلسله «نعمت‌اللهیه» شهرت یافتند. نکته‌ای که در اشعار منقبتی [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبدالله|شاه نعمت‌الله]] ولی، چشمگیر بوده و سبب تمایز آنها از دیگر متشابهاتشان می‌گردد، روانی کلام و صداقتی است که در بیان احساسات و عواطف شاعر، مشاهده می‌شود و این ویژگی ما را به خلوص انگیزه شاعر در سرودن این مناقب، راهبری می‌کند. نعمت‌الله عمده مناقب خود را در بیان فضایل پیامبر(ص) و [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] سروده است و برای این مضمون، از قالب قصیده استفاده کرده است. اما ساختار قصاید او، تا حدودی با سایر قصاید فارسی متفاوت است؛ بدین معنی که قصاید او، عمدتاً عاری از تشبیب و تغزلند و تعداد ابیات آنها، چندان زیاد نبوده و در انتهای آنها، تخلص شعری شاعر که «نعمت‌الله» یا «سید» است، مشاهده می‌شود<ref>ر.ک: زرین واردی، ص507-‎509</ref>.
#:[[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبدالله|شاه نعمت‌الله]] ولی، به دلیل گرایش‎های عرفانی و شیعی و ارادت خاصی که به خاندان نبوت و ولایت داشته، حجم قابل ملاحظه‌ای از اشعارش را به مضمون منقبت اختصاص داده و از این طریق، توانسته است نقش مهمی در رواج تصوف شیعی در قرن نهم و حتی پس از آن، ایفا کرده و مریدان بی‌شماری پیدا کند که بعدها، این گروه به سلسله «نعمت‌اللهیه» شهرت یافتند. نکته‌ای که در اشعار منقبتی [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبدالله|شاه نعمت‌الله]] ولی، چشمگیر بوده و سبب تمایز آنها از دیگر متشابهاتشان می‌گردد، روانی کلام و صداقتی است که در بیان احساسات و عواطف شاعر، مشاهده می‌شود و این ویژگی ما را به خلوص انگیزه شاعر در سرودن این مناقب، راهبری می‌کند. نعمت‌الله عمده مناقب خود را در بیان فضایل پیامبر(ص) و [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] سروده است و برای این مضمون، از قالب قصیده استفاده کرده است. اما ساختار قصاید او، تا حدودی با سایر قصاید فارسی متفاوت است؛ بدین معنی که قصاید او، عمدتاً عاری از تشبیب و تغزلند و تعداد ابیات آنها، چندان زیاد نبوده و در انتهای آنها، تخلص شعری شاعر که «نعمت‌الله» یا «سید» است، مشاهده می‌شود<ref>ر.ک: زرین واردی، ص507-‎509</ref>.
# عرفان:
# عرفان:
#:[[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبدالله|شاه نعمت‌الله]] از جمله شعرای قرن نهم است که حجم زیادی از اشعار خود را به شرح مسائل عرفانی، اختصاص داده است. وی در عالم عرفان، از سرسپردگان و مروجان مکتب ابن ‎عربی است و هنگامی که به اشعار او می‌نگریم، درمی‎یابیم که اندیشه‌های حسین‎ بن منصور و ابن ‎عربی در اشعار او موج می‌زند. وی به‌خصوص به اصل «وحدت وجود» سخت معتقد است و عمده اشعار عرفانی‌اش، شرح مبادی وحدت وجود است. نکته ممتازی که در اشعار عرفانی وی مشاهده می‌شود، این است که سروده‌های عرفانی او بسیار منطقی‌تر، معتدل‎تر و تجربی‌تر و همه‎فهم‎تر از سایر شعراست و به مقدار زیادی با زندگی روزمره مطابقت و نزدیکی پیدا می‌کند و این امر، ناشی از آن است که وی در طول عمرش، با طبقات مختلف مردم معاشرت و گفتگو داشته و تصوف را خاص یک طبقه یا دسته معین از مردم نمی‌دانسته است. وی در اشعار عرفانی خود، علاوه بر وحدت وجود، از «عشق عرفانی و حقیقی» که معشوق آن، ذات مقدس خداوند است، فراوان سخن گفته است و از اصطلاحات و رموز عرفانی که در واقع، بازمانده سنن ادبی ادوار گذشته است، همچون دیر مغان، رند، مست، تجلی، مغ‎بچه، میخانه، درد، خرابات، ترسابچه و... به همان معنی عرفانی‌ا‎شان، مکرر استفاده کرده است. اشعار عرفانی او، بیشتر در قالب غزل است و در مواردی از قصیده، رباعی، ترجیع و مثنوی نیز برای سرودن اشعار عرفانی، بهره می‌جوید<ref>ر.ک: همان، ص511-‎512</ref>.
#:[[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبدالله|شاه نعمت‌الله]] از جمله شعرای قرن نهم است که حجم زیادی از اشعار خود را به شرح مسائل عرفانی، اختصاص داده است. وی در عالم عرفان، از سرسپردگان و مروجان مکتب ابن ‎عربی است و هنگامی که به اشعار او می‌نگریم، درمی‎یابیم که اندیشه‌های حسین‎ بن منصور و ابن ‎عربی در اشعار او موج می‌زند. وی به‌خصوص به اصل «وحدت وجود» سخت معتقد است و عمده اشعار عرفانی‌اش، شرح مبادی وحدت وجود است. نکته ممتازی که در اشعار عرفانی وی مشاهده می‌شود، این است که سروده‌های عرفانی او بسیار منطقی‌تر، معتدل‌تر و تجربی‌تر و همه‎فهم‎تر از سایر شعراست و به مقدار زیادی با زندگی روزمره مطابقت و نزدیکی پیدا می‌کند و این امر، ناشی از آن است که وی در طول عمرش، با طبقات مختلف مردم معاشرت و گفتگو داشته و تصوف را خاص یک طبقه یا دسته معین از مردم نمی‌دانسته است. وی در اشعار عرفانی خود، علاوه بر وحدت وجود، از «عشق عرفانی و حقیقی» که معشوق آن، ذات مقدس خداوند است، فراوان سخن گفته است و از اصطلاحات و رموز عرفانی که در واقع، بازمانده سنن ادبی ادوار گذشته است، همچون دیر مغان، رند، مست، تجلی، مغ‎بچه، میخانه، درد، خرابات، ترسابچه و... به همان معنی عرفانی‌ا‎شان، مکرر استفاده کرده است. اشعار عرفانی او، بیشتر در قالب غزل است و در مواردی از قصیده، رباعی، ترجیع و مثنوی نیز برای سرودن اشعار عرفانی، بهره می‌جوید<ref>ر.ک: همان، ص511-‎512</ref>.
# عشق مجازی:
# عشق مجازی:
#:یکی از موضوعاتی که از ابتدای شکل‎گیری شعر فارسی پیوسته در آن حضور داشته، «عشق مجازی» است که این موضوع بالطبع در شعر [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبدالله|شاه نعمت‌الله]] نیز مشاهده می‌شود. عشق مجازی در دیوان وی، از جنس عشق‌های زمینی قرون سوم تا ششم که با رفاه و تمتعات جسمانی توأم بوده، نیست و در واقع، دنباله عشق متعالی‌ای می‌باشد که بنیان آن را سنایی گذاشت و با حافظ و سعدی، به اوج رسید. عشق مطرح در شعر [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبدالله|نعمت‌الله]]، برخلاف عشق‌های سده‌های پیشین، توأم با کامیابی، شادی و رفاه بوده و پر از رنج و ناملایمات و غم‎هاست و شاعر به‌جای آنکه به توصیف ظاهر و صورت معشوق به شکل عینی بپردازد، در توصیف او تخیلات، اوهام و ذهن خود را دخیل کرده و توصیفاتش را از برون‎گرایی سوق می‌دهد و سعی می‌کند که معشوق خود را درعین‌حالی که زمینی است، با توصیفات معنوی و روحانی وصف کند و از اینجاست که معشوق او از جایگاه شایسته‌تری نسبت به سده‌های قبل برخوردار شده و تا حدودی دست نیافتنی است. وی اکثر اشعار عاشقانه خود را در قالب غزل سروده و گاهی نیز از قالب رباعی استفاده کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص513-‎514</ref>.
#:یکی از موضوعاتی که از ابتدای شکل‎گیری شعر فارسی پیوسته در آن حضور داشته، «عشق مجازی» است که این موضوع بالطبع در شعر [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبدالله|شاه نعمت‌الله]] نیز مشاهده می‌شود. عشق مجازی در دیوان وی، از جنس عشق‌های زمینی قرون سوم تا ششم که با رفاه و تمتعات جسمانی توأم بوده، نیست و در واقع، دنباله عشق متعالی‌ای می‌باشد که بنیان آن را سنایی گذاشت و با حافظ و سعدی، به اوج رسید. عشق مطرح در شعر [[نعمت الله ولي، نعمت الله بن عبدالله|نعمت‌الله]]، برخلاف عشق‌های سده‌های پیشین، توأم با کامیابی، شادی و رفاه بوده و پر از رنج و ناملایمات و غم‎هاست و شاعر به‌جای آنکه به توصیف ظاهر و صورت معشوق به شکل عینی بپردازد، در توصیف او تخیلات، اوهام و ذهن خود را دخیل کرده و توصیفاتش را از برون‎گرایی سوق می‌دهد و سعی می‌کند که معشوق خود را درعین‌حالی که زمینی است، با توصیفات معنوی و روحانی وصف کند و از اینجاست که معشوق او از جایگاه شایسته‌تری نسبت به سده‌های قبل برخوردار شده و تا حدودی دست نیافتنی است. وی اکثر اشعار عاشقانه خود را در قالب غزل سروده و گاهی نیز از قالب رباعی استفاده کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص513-‎514</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش