۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یه' به 'یه') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'یک' به 'یک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در این اثر هیچ اشارهای به نام نویسنده نشده است. همچنین با بررسیهای انجامشده هیچ ارجاعی به این کتاب در کتابهای دیگر نیست؛ علاوه بر این، هیچ اشارهای به کتابی با نام خلاصة النظر در فهارس به دست نیامد. بنابراین هیچ اطلاعی از شخصیت نویسنده در دست نیست و تنها راه پیش روی ما برای شناختن وی، تأمل در مطالب کتاب است. نویسنده این کتاب از متکلمان امامیه اثناعشری است و در این اثر به اثبات امامت ائمه(ع) پرداخته و از غیبت امام دوازدهم(ع) بحث کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | در این اثر هیچ اشارهای به نام نویسنده نشده است. همچنین با بررسیهای انجامشده هیچ ارجاعی به این کتاب در کتابهای دیگر نیست؛ علاوه بر این، هیچ اشارهای به کتابی با نام خلاصة النظر در فهارس به دست نیامد. بنابراین هیچ اطلاعی از شخصیت نویسنده در دست نیست و تنها راه پیش روی ما برای شناختن وی، تأمل در مطالب کتاب است. نویسنده این کتاب از متکلمان امامیه اثناعشری است و در این اثر به اثبات امامت ائمه(ع) پرداخته و از غیبت امام دوازدهم(ع) بحث کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | ||
با مطالعه کتاب درمییابیم که اندیشههای نویسنده با مقداری تندروی همراه است. او قائلین به «أکوان» را کافر میداند. این شیوه فکری و روش برخورد با اندیشهها، خواننده را به یاد ابن عودی میاندازد که او کسانی را که قائل به نظریه شیئیت شیء در عدم بودند، کافر میدانست و آنان را مستحق زکات نمیدانست. با توجه به اینکه نویسنده با برخی از آراء معتزلیان - همچون بحث وجوب اصلح - آشنا نبوده، منکر وجوب اصلح شده و قول به وجوب آن را به معتزله نسبت داده است. | با مطالعه کتاب درمییابیم که اندیشههای نویسنده با مقداری تندروی همراه است. او قائلین به «أکوان» را کافر میداند. این شیوه فکری و روش برخورد با اندیشهها، خواننده را به یاد ابن عودی میاندازد که او کسانی را که قائل به نظریه شیئیت شیء در عدم بودند، کافر میدانست و آنان را مستحق زکات نمیدانست. با توجه به اینکه نویسنده با برخی از آراء معتزلیان - همچون بحث وجوب اصلح - آشنا نبوده، منکر وجوب اصلح شده و قول به وجوب آن را به معتزله نسبت داده است. درحالیکه معتزله در این مسئله اختلاف نظر دارند؛ بهطوریکه معتزله بغداد قائل به وجوب اصلح شدند و در مقابل معتزله بصره منکر آن بودند. آنچه از شواهد پیداست، نویسنده کتاب از دسترسی به برخی کتابها محروم بوده است. به همین دلیل، نسبت قوله به تجرد نفس به [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] را منکر شده است. او با این استدلال که قول به تجرد نفس با عدل و اختیار انسان منافات دارد، قول به مادی بودن حقیقت انسان را به شیخ مفید نسبت داده است که اگر نویسنده کتاب به کتابهای [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]، مانند [[اوائل المقالات|أوائل المقالات]] یا [[المسائل السروية]] دسترسی داشت، چنین قضاوتهایی نمیکرد؛ زیرا نوعی نظریه تجرد نفس بهصراحت، در این دو کتاب پذیرفته شده و شیخ مفید در هیچکدام از آثار خود، به جسمانیت نفس نظر نداده است.<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | ||
در صفحه عنوان کتاب چنین آمده: «از نویسندهای شیعی و معتزلی». اصرار [[اشميتکه، زابينه|زابینه اشمیتکه]]، محقق کتاب بر پیروی نویسنده کتاب از ابوالحسین بصری یا دادن عنوان «معتزلی» به او روی جلد کتاب، به این دلیل نیست که نویسنده به اصول پنجگانه معتزله اعتقاد داشت یا امامت را همانند معتزله منکر بود، بلکه دلیل آن، این است که نویسنده کتاب در برخی مسائل کلامی - که بیشتر آن بر مسائلی از توحید و عدل متمرکز است - موضعی شبیه موضع ابوالحسین داشته است. بنا بر گزارش اشمیتکه در مقدمه انگلیسی خود بر کتاب، برخی از این مسائل عبارتند از: | در صفحه عنوان کتاب چنین آمده: «از نویسندهای شیعی و معتزلی». اصرار [[اشميتکه، زابينه|زابینه اشمیتکه]]، محقق کتاب بر پیروی نویسنده کتاب از ابوالحسین بصری یا دادن عنوان «معتزلی» به او روی جلد کتاب، به این دلیل نیست که نویسنده به اصول پنجگانه معتزله اعتقاد داشت یا امامت را همانند معتزله منکر بود، بلکه دلیل آن، این است که نویسنده کتاب در برخی مسائل کلامی - که بیشتر آن بر مسائلی از توحید و عدل متمرکز است - موضعی شبیه موضع ابوالحسین داشته است. بنا بر گزارش اشمیتکه در مقدمه انگلیسی خود بر کتاب، برخی از این مسائل عبارتند از: |
ویرایش