۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نک' به 'نک') |
جز (جایگزینی متن - 'نب' به 'نب') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
لازم به ذکر است اهمیت نماز جمعه به این دلیل بوده که این عمل عبادی و اقامه آن، سیره عملی پیامبر و خلفا بوده و با حاکمیت پیوند دارد و روایات چندی نیز در این باب آمده که این عمل باید همراه با امام برگزار شود. بحث در این مسئله ادامه یافته و برخی اقامه آن را مشروط به اذن معصوم و برخی دیگر اجرای آن را به دست فقیه کافی دانستهاند؛ حتی برخی از آنان هیچ نوع شرطی را دراینارتباط نپذیرفتند<ref>ر.ک: همان، ص132</ref>. | لازم به ذکر است اهمیت نماز جمعه به این دلیل بوده که این عمل عبادی و اقامه آن، سیره عملی پیامبر و خلفا بوده و با حاکمیت پیوند دارد و روایات چندی نیز در این باب آمده که این عمل باید همراه با امام برگزار شود. بحث در این مسئله ادامه یافته و برخی اقامه آن را مشروط به اذن معصوم و برخی دیگر اجرای آن را به دست فقیه کافی دانستهاند؛ حتی برخی از آنان هیچ نوع شرطی را دراینارتباط نپذیرفتند<ref>ر.ک: همان، ص132</ref>. | ||
مروری بر گزیده منابع فکر و فقه سیاسی شیعه در دوره صفوی، عنوان مبحث بعدی کتاب است. در این موضوع، دیدگاههای سیاسی شیعه تاکنون بهصورت متمرکز و منضبط عرضه نشده است، بلکه در میان مباحث مختلف اعتقادی، فقهی، تاریخی و نیز فلسفی مباحثی در | مروری بر گزیده منابع فکر و فقه سیاسی شیعه در دوره صفوی، عنوان مبحث بعدی کتاب است. در این موضوع، دیدگاههای سیاسی شیعه تاکنون بهصورت متمرکز و منضبط عرضه نشده است، بلکه در میان مباحث مختلف اعتقادی، فقهی، تاریخی و نیز فلسفی مباحثی در اینباره مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص183</ref>. | ||
یکی از مسائل مهمی که فقها را به بحث از مسائل سیاسی در فقه کشانده، همکاری و یا عدم همکاری با سلاطین جور است. همچنین گرفتن یا نگرفتن هدایا و جوایز پادشاهان، زمینه مناسبی را برای بحث از حکومت فراهم آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص184</ref>. در واقع رشتهای که این مباحث را در فقه به هم پیوند میدهد، مسئله نیابت فقیه است که خود کمکم بابی مستقل شده و در حال حاضر، دهها رساله درباره آن به نگارش درآمده است... علاوه بر فقه، تاریخ نیز قالبی دیگر برای بررسی دیدگاههای سیاسی شیعه در زمینه برخوردهای فقهی با تکیه بر فکر سیاسی شیعه است. مقصود از تاریخ، سیر برخورد عالمان و فقیهان شیعه با حاکمان و سلاطین غیر شیعه است که شیعیان، آنان را «حاکم جور» میدانند<ref>ر.ک: همان، ص185</ref>. | یکی از مسائل مهمی که فقها را به بحث از مسائل سیاسی در فقه کشانده، همکاری و یا عدم همکاری با سلاطین جور است. همچنین گرفتن یا نگرفتن هدایا و جوایز پادشاهان، زمینه مناسبی را برای بحث از حکومت فراهم آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص184</ref>. در واقع رشتهای که این مباحث را در فقه به هم پیوند میدهد، مسئله نیابت فقیه است که خود کمکم بابی مستقل شده و در حال حاضر، دهها رساله درباره آن به نگارش درآمده است... علاوه بر فقه، تاریخ نیز قالبی دیگر برای بررسی دیدگاههای سیاسی شیعه در زمینه برخوردهای فقهی با تکیه بر فکر سیاسی شیعه است. مقصود از تاریخ، سیر برخورد عالمان و فقیهان شیعه با حاکمان و سلاطین غیر شیعه است که شیعیان، آنان را «حاکم جور» میدانند<ref>ر.ک: همان، ص185</ref>. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
نویسنده در این بحث با مرور بر برخی آثار همچون رسالههای خراجیه، روضة الأنوار، رساله آئینه شاهی و ترجمه و شرحهای عهدنامه مالک اشتر، برخی از نکات درباره فکر سیاسی شیعه را استخراج و عرضه نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص190</ref>. | نویسنده در این بحث با مرور بر برخی آثار همچون رسالههای خراجیه، روضة الأنوار، رساله آئینه شاهی و ترجمه و شرحهای عهدنامه مالک اشتر، برخی از نکات درباره فکر سیاسی شیعه را استخراج و عرضه نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص190</ref>. | ||
یکی از مباحثی که در این اثر به چشم میخورد، رویارویی فقیهان و صوفیان در دوره صفوی است که نویسنده این مسئله را در عنوانی جداگانه بحث نموده است. صفویان قدرت سیاسی خویش را با کمک قزلباشان و صوفیان به دست آورده و زمانی که به قدرت سیاسی دست یافتند، تنها پایگاه مستحکم آنها همین دسته بودند. آنان به دلایل سیاسی و اعتقادی بهتدریج عناصر ایرانی را ازیکطرف و فقها و علمای شیعه امامیه را از طرف دیگر، سهیم در قدرت سیاسی کردند. کمکم ظهور فقهای بزرگی چون محقق کرکی و به دست آوردن مقام دینی - سیاسی مهم شیخالاسلامی توسط آنان باعث شد تا جبهه فقاهت در برابر تصوف، دقیقاً تحکیم شده و شکل رسمی به خود بگیرد و باعث تضاد شود... این تضاد ازیکطرف صوفیان بودند که شاه را «مرشد کل» تلقی میکرده و خود انجام مراسم ویژه خویش را داشتند، از طرف دیگر فقیهان که علاوه برداشتن زمینه اجتماعی و شرعی در فقه، از سوی شاهان صفوی نیز تقویت میشدند... | یکی از مباحثی که در این اثر به چشم میخورد، رویارویی فقیهان و صوفیان در دوره صفوی است که نویسنده این مسئله را در عنوانی جداگانه بحث نموده است. صفویان قدرت سیاسی خویش را با کمک قزلباشان و صوفیان به دست آورده و زمانی که به قدرت سیاسی دست یافتند، تنها پایگاه مستحکم آنها همین دسته بودند. آنان به دلایل سیاسی و اعتقادی بهتدریج عناصر ایرانی را ازیکطرف و فقها و علمای شیعه امامیه را از طرف دیگر، سهیم در قدرت سیاسی کردند. کمکم ظهور فقهای بزرگی چون محقق کرکی و به دست آوردن مقام دینی - سیاسی مهم شیخالاسلامی توسط آنان باعث شد تا جبهه فقاهت در برابر تصوف، دقیقاً تحکیم شده و شکل رسمی به خود بگیرد و باعث تضاد شود... این تضاد ازیکطرف صوفیان بودند که شاه را «مرشد کل» تلقی میکرده و خود انجام مراسم ویژه خویش را داشتند، از طرف دیگر فقیهان که علاوه برداشتن زمینه اجتماعی و شرعی در فقه، از سوی شاهان صفوی نیز تقویت میشدند... دراینبین عالمانی نیز وجود داشتند که تعلقخاطری به فرق صوفی یا اعمال صوفیان از خود نشان دادند و گاه بهصورت یک عارف نظری و حتی عملی خود را معرفی کردند و باعث اختلاف میان علمای شیعه شدند<ref>ر.ک: همان، ص221-222</ref>. | ||
نویسنده با آوردن نمونههایی از نوشتهها فتاوا و اقدامات علمای آن زمان از جمله علامه مجلسی، علیه صوفیه، به شرح و توضیح این بخش از کتاب میپردازد. | نویسنده با آوردن نمونههایی از نوشتهها فتاوا و اقدامات علمای آن زمان از جمله علامه مجلسی، علیه صوفیه، به شرح و توضیح این بخش از کتاب میپردازد. |
ویرایش