۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ىب' به 'ىب') |
جز (جایگزینی متن - 'هر' به 'هر') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در روایت داریم: «الْمُؤمِنُ كسُنْبُلَة»؛ مؤمن در مقابل مشکلات، مثل خوشه گندم است. جاى دیگر هم مىفرماید: «الْمُؤمِنُ كالْجَبَلِ الرّاسِخِ»؛ مؤمن مثل کوه است؛ یعنى در مقابل بلا، استقامت دارد و هیچ طوفانى نمىتواند به او اذیت برساند. معناى دیگرش این است که در مقابل دشمن، مثل کوه است. در مقابل دشمن و نفس اماره و شیطان و رفیق بد و استثمار، مثل کوه پابرجاست. اما در مقابل حوادث و بلا و مصیبت، مثل سنبله است. | در روایت داریم: «الْمُؤمِنُ كسُنْبُلَة»؛ مؤمن در مقابل مشکلات، مثل خوشه گندم است. جاى دیگر هم مىفرماید: «الْمُؤمِنُ كالْجَبَلِ الرّاسِخِ»؛ مؤمن مثل کوه است؛ یعنى در مقابل بلا، استقامت دارد و هیچ طوفانى نمىتواند به او اذیت برساند. معناى دیگرش این است که در مقابل دشمن، مثل کوه است. در مقابل دشمن و نفس اماره و شیطان و رفیق بد و استثمار، مثل کوه پابرجاست. اما در مقابل حوادث و بلا و مصیبت، مثل سنبله است. | ||
دانه گندم اگر مىخواهد خوشه کند، باید صبر کند. وقتى هم که خوشه کرد، اول بلا و سختى است. باید زیر چرخ جدا کردن گندم از کاه، استقامت کند. بعد زیر سنگ آسیا آرد شود. باید با صبر در مقابل آتش نانوایى، نان شود و برود در دهان یک مؤمن و جویده شود. به معده او برود و در آن دیگ جوشان خرد و هضم شود. بعد برود در روده و جوهرش گرفته شود و مثل سنگ معدنى که در کوره ذوب آهن، فضولات خود را از دست مىدهد باید خالص شود. عاقبت این دانه گندم وارد خون شده و جزئى از بدن مؤمن شود، تا به آن مؤمن بگویند تو بالاتر از کعبهاى و بالاتر از ملک مقربى. لذا اگر از شما بپرسند آیا یک دانه گندم از کعبه بالاتر مىشود، مىگویید: بله. اما با صبر و استقامت و با چشیدن بلا روى بلا و الا هرجا استقامت و صبرش تمام شود، آنهم تمام شده و از بین رفته است. این عالم تکوین هم به ما مىگوید: صبر. علماى علم اخلاق مىگویند: صبر امالفضایل است؛ یعنى شما هر فضیلتى که مىخواهید پیدا کنید، متوقف بر صبر است؛ اگر بخواهید تهذیب نفس کنید، چهل سال خون جگر خوردن و | دانه گندم اگر مىخواهد خوشه کند، باید صبر کند. وقتى هم که خوشه کرد، اول بلا و سختى است. باید زیر چرخ جدا کردن گندم از کاه، استقامت کند. بعد زیر سنگ آسیا آرد شود. باید با صبر در مقابل آتش نانوایى، نان شود و برود در دهان یک مؤمن و جویده شود. به معده او برود و در آن دیگ جوشان خرد و هضم شود. بعد برود در روده و جوهرش گرفته شود و مثل سنگ معدنى که در کوره ذوب آهن، فضولات خود را از دست مىدهد باید خالص شود. عاقبت این دانه گندم وارد خون شده و جزئى از بدن مؤمن شود، تا به آن مؤمن بگویند تو بالاتر از کعبهاى و بالاتر از ملک مقربى. لذا اگر از شما بپرسند آیا یک دانه گندم از کعبه بالاتر مىشود، مىگویید: بله. اما با صبر و استقامت و با چشیدن بلا روى بلا و الا هرجا استقامت و صبرش تمام شود، آنهم تمام شده و از بین رفته است. این عالم تکوین هم به ما مىگوید: صبر. علماى علم اخلاق مىگویند: صبر امالفضایل است؛ یعنى شما هر فضیلتى که مىخواهید پیدا کنید، متوقف بر صبر است؛ اگر بخواهید تهذیب نفس کنید، چهل سال خون جگر خوردن و شبانهروز زحمت کشیدن مىخواهد. | ||
اگر بخواهید صفت حسد را ریشهکن کنید، خیلى خون جگر خوردن مىخواهد. اگر بخواهید بهجاى حسد، رأفت اسلامى را جایگزین کنید، صبر و فعالیت و استقامت مىخواهد. هر فضیلتى استقامت مىخواهد. تا صبر نداشته باشید، حتى ملکه صبر هم نمىتوانید پیدا کنید؛ لذا علماى علم اخلاق مىگویند: صبر ام الفضایل است. این ملکه، مادر همه ملکههاست. این حالت، مادر همه حالات است. لذا باید بهمرور زمان و با حوصله، این حالت صبر در همه پیدا شود؛ مخصوصاًً در جوانها. | اگر بخواهید صفت حسد را ریشهکن کنید، خیلى خون جگر خوردن مىخواهد. اگر بخواهید بهجاى حسد، رأفت اسلامى را جایگزین کنید، صبر و فعالیت و استقامت مىخواهد. هر فضیلتى استقامت مىخواهد. تا صبر نداشته باشید، حتى ملکه صبر هم نمىتوانید پیدا کنید؛ لذا علماى علم اخلاق مىگویند: صبر ام الفضایل است. این ملکه، مادر همه ملکههاست. این حالت، مادر همه حالات است. لذا باید بهمرور زمان و با حوصله، این حالت صبر در همه پیدا شود؛ مخصوصاًً در جوانها. |
ویرایش