۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به 'هگ') |
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
ز)- مصحح، از کسانی که نامشان را ذکر کرده (حجتالاسلام مهدوی، استاد جعفری، دکتر [[اذکایی، پرویز|اذکائی]]، دکتر [[جلالی نایینی، محمدرضا|سید محمدرضا جلالی نائینی]] و...) و مسئولین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که یاریگرانش در نشر بودهاند و سید جلیل شاهری لنگرودی، مصحح و فاطمه آقاجانی، حروفنگار کتاب، تشکر کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستوهفت</ref>. | ز)- مصحح، از کسانی که نامشان را ذکر کرده (حجتالاسلام مهدوی، استاد جعفری، دکتر [[اذکایی، پرویز|اذکائی]]، دکتر [[جلالی نایینی، محمدرضا|سید محمدرضا جلالی نائینی]] و...) و مسئولین پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که یاریگرانش در نشر بودهاند و سید جلیل شاهری لنگرودی، مصحح و فاطمه آقاجانی، حروفنگار کتاب، تشکر کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستوهفت</ref>. | ||
[[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] درباره کتاب چنین میگوید: همتهای مردم در دنیا مختلف است و سعی من بلکه وجود من وقف بر فایدهرسانی به دیگران نهاده است. لذت استفاده، از من گذشته است و این امر را از بزرگترین سعادتها میدانم. هرکه واقف بر حال باشد، مرا بر زحماتی که برای ترجمه این اثر از هندی به عربی کشیدهام سرزنش نمیکند و کسی که برخلاف آن باشد، نسبتهایی مانند جهالت و شقاوت به من میدهد و البته هرکسی، آنچه را داراست که نیت میکند. در میان نقل کتابهای حساب و نجوم هندی، به کتابی برخورد کردم که خواص آنان در حکمت و روش زاهدانشان در عبادت را نشان میداد و چون از محتوای آن آگاه شدم، سعی کردم مطالعه آن را با راغبین در این امر به اشتراک بگذارم؛ زیرا بخل در دانش از بدترین ظلمها و گناهان است و هیچ سیاهی بر سفیدی نمیآید (نوشتن)، مگر اینکه فایدهای دارد که شناخت آن، جلب خیر یا دفع شر میکند. گفتارهای این قوم، خالی از تناسخ و حلول و اتحاد و تولد (نه بر حکم ولادت) نیست؛ ازاینرو هنگامی که سخنانشان را شنیدم، از آن، ترکیبی از عقاید قدمای یونانیان و مسیحیان و صوفیه را برداشت کردم. | [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] درباره کتاب چنین میگوید: همتهای مردم در دنیا مختلف است و سعی من بلکه وجود من وقف بر فایدهرسانی به دیگران نهاده است. لذت استفاده، از من گذشته است و این امر را از بزرگترین سعادتها میدانم. هرکه واقف بر حال باشد، مرا بر زحماتی که برای ترجمه این اثر از هندی به عربی کشیدهام سرزنش نمیکند و کسی که برخلاف آن باشد، نسبتهایی مانند جهالت و شقاوت به من میدهد و البته هرکسی، آنچه را داراست که نیت میکند. در میان نقل کتابهای حساب و نجوم هندی، به کتابی برخورد کردم که خواص آنان در حکمت و روش زاهدانشان در عبادت را نشان میداد و چون از محتوای آن آگاه شدم، سعی کردم مطالعه آن را با راغبین در این امر به اشتراک بگذارم؛ زیرا بخل در دانش از بدترین ظلمها و گناهان است و هیچ سیاهی بر سفیدی نمیآید (نوشتن)، مگر اینکه فایدهای دارد که شناخت آن، جلب خیر یا دفع شر میکند. گفتارهای این قوم، خالی از تناسخ و حلول و اتحاد و تولد (نه بر حکم ولادت) نیست؛ ازاینرو هنگامی که سخنانشان را شنیدم، از آن، ترکیبی از عقاید قدمای یونانیان و مسیحیان و صوفیه را برداشت کردم. بههرحال تمامی اینان معتقدند که نفس انسانی که در عالم، به علایقش وابستگی دارد، به بقا نمیرسد، مگر اینکه نهایت سعی و اجتهاد را در این راه بهکار بگیرد. حال اگر از این حد نهایی، اندکی هم کوتاه بیاید، محکوم به بقای در عالم است و در آنجا در میان موجودات مردد میان خیر و شر است تا زمانی که تهذیب و تصفیه و خالص شود. کتابهای اینان بهصورت منظوم نوشته شده..<ref>ر.ک: مقدمه عربی، ص2-3</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش