۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ىن' به 'ىن') |
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در اولین مقاله عربی، موضوع احاطه علم خداوند به معلومات و کیفیت تعلق آن به کلیات و جزئیات که از مسائل اختلافی فلاسفه است، مطرح شده است؛ مثلاً کسانی مانند شاگردان ارسطو معتقدند خداوند به کلیات عالم است، نه به جزئیات. نویسنده دیدگاههای مختلف را در این رابطه مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص39</ref>. | در اولین مقاله عربی، موضوع احاطه علم خداوند به معلومات و کیفیت تعلق آن به کلیات و جزئیات که از مسائل اختلافی فلاسفه است، مطرح شده است؛ مثلاً کسانی مانند شاگردان ارسطو معتقدند خداوند به کلیات عالم است، نه به جزئیات. نویسنده دیدگاههای مختلف را در این رابطه مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص39</ref>. | ||
در رساله «عدة العقول» که هشتمین رساله کتاب است، چگونگى بحث در زمینه وحدانیت بارى تعالى، حدوث عالم و مقوله معاد حاکى از آن است که نویسنده به اصل استدلال منطقى و فلسفى در اثبات نکات کلامى واقف بوده و همچون غزالى در «الاقتصاد في الاعتقاد» و یا چونان شهرستانى در «نهاية الإقدام» وحدانیت را تثبیت کرده و حدوث عالم را تبیین نموده و معاد را تعلیل کرده است. این نشان میدهد که مؤلّف رسالههاى حاضر | در رساله «عدة العقول» که هشتمین رساله کتاب است، چگونگى بحث در زمینه وحدانیت بارى تعالى، حدوث عالم و مقوله معاد حاکى از آن است که نویسنده به اصل استدلال منطقى و فلسفى در اثبات نکات کلامى واقف بوده و همچون غزالى در «الاقتصاد في الاعتقاد» و یا چونان شهرستانى در «نهاية الإقدام» وحدانیت را تثبیت کرده و حدوث عالم را تبیین نموده و معاد را تعلیل کرده است. این نشان میدهد که مؤلّف رسالههاى حاضر بههیچوجه نهضت کلامى قرون میانه را - که مفاهیم و مصادیق فلسفى بهوضوح وارد علم کلام شده - درک نکرده است<ref>ر.ک: پیشگفتار مصحح، صفحه بیست</ref>. | ||
مهمترین و چشمگیرترین نکتهاى که فضل بن احمد در طرح مسائل و مباحث به آن اهمیت داده، تخصّصى کار کردن اوست. از رسالههاى موجود او برمیآید که وى در تحقیق فلسفه و کلام به کلیات نمیپرداخته و قصد فراهم ساختن دانشنامه را نداشته است. این روش که در میان معاصران او کمتر دیده میشود، میتواند یکى از امتیازات هویت فکرى و فرهنگى او محسوب گردد. عبارت او در آغاز رساله «عدة العقول» حاکى از این است که او در مباحث فلسفه و کلام، خود صاحب رأى و نظر بوده و به اخذ و نقل این مباحث از دیگران بسنده نمىکرده است. تعریض و انتقادهایى نیز که در مورد فلاسفه متقّدم (یونانیان) و جدلیان متأخّر دارد و به همین جهت رساله «عدة العقول» را املا مىکند یا مینویسد و در آن وجود صانع، حدوث عالم، بقاى نفس و معاد را اثبات مىکند و فهم و استداراک حشویه و دهریه را مزیف و نبهره مىنماید و طرزى را که در نقد و ردّ نظریه ازلیت عالم مطرح میدارد، همه از تأمّل و تدبر او در زمینه فلسفه و کلام و تطبیق مقولات فلسفى با ادله شرعى و یا تفریق آنها از موازین و قواعد شریعت حکایت مىکند<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستویک و بیستودو</ref>. | مهمترین و چشمگیرترین نکتهاى که فضل بن احمد در طرح مسائل و مباحث به آن اهمیت داده، تخصّصى کار کردن اوست. از رسالههاى موجود او برمیآید که وى در تحقیق فلسفه و کلام به کلیات نمیپرداخته و قصد فراهم ساختن دانشنامه را نداشته است. این روش که در میان معاصران او کمتر دیده میشود، میتواند یکى از امتیازات هویت فکرى و فرهنگى او محسوب گردد. عبارت او در آغاز رساله «عدة العقول» حاکى از این است که او در مباحث فلسفه و کلام، خود صاحب رأى و نظر بوده و به اخذ و نقل این مباحث از دیگران بسنده نمىکرده است. تعریض و انتقادهایى نیز که در مورد فلاسفه متقّدم (یونانیان) و جدلیان متأخّر دارد و به همین جهت رساله «عدة العقول» را املا مىکند یا مینویسد و در آن وجود صانع، حدوث عالم، بقاى نفس و معاد را اثبات مىکند و فهم و استداراک حشویه و دهریه را مزیف و نبهره مىنماید و طرزى را که در نقد و ردّ نظریه ازلیت عالم مطرح میدارد، همه از تأمّل و تدبر او در زمینه فلسفه و کلام و تطبیق مقولات فلسفى با ادله شرعى و یا تفریق آنها از موازین و قواعد شریعت حکایت مىکند<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستویک و بیستودو</ref>. |
ویرایش