پرش به محتوا

کلیات دیوان وهاج خوانساری: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ى‎ن' به 'ى‌ن'
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ى‎ن' به 'ى‌ن')
خط ۴۶: خط ۴۶:
# مقدّمه رسیدن به یار را در گرو بریدن از اغیار و شرط‍‎ سلوک الى اللّه را بریدن از امیال نفسانى مى‎داند.
# مقدّمه رسیدن به یار را در گرو بریدن از اغیار و شرط‍‎ سلوک الى اللّه را بریدن از امیال نفسانى مى‎داند.
# شریعت صرف را مجاز مى‎داند و براى رسیدن به حقیقت، گذر از طریقت را لازم مى‎داند.
# شریعت صرف را مجاز مى‎داند و براى رسیدن به حقیقت، گذر از طریقت را لازم مى‎داند.
# هنگامى که مراحل سلوک را طى مى‎نماید و باده از جام تجلّى صفات مى‎نوشد، از تعلیم و تعلّم دست کشیده و کتاب و درس را به کنار مى‎گذارد؛  
# هنگامى که مراحل سلوک را طى مى‌نماید و باده از جام تجلّى صفات مى‌نوشد، از تعلیم و تعلّم دست کشیده و کتاب و درس را به کنار مى‎گذارد؛  
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' به درس عشق تو مشغول و فارغم از زید''|2='' مرا چه کار که او ضارب است یا مضروب''}}
{{ب|'' به درس عشق تو مشغول و فارغم از زید''|2='' مرا چه کار که او ضارب است یا مضروب''}}
خط ۵۳: خط ۵۳:
ب)- شخصیت شاعرى:  
ب)- شخصیت شاعرى:  


«سید، بنده روزگار نبود، اگرچه دوره و عصر او از نظر توجه دربار به شاعران و نویسندگان با عصر سلطان محمود غزنوى مقایسه مى‎شود و بازار شعر و ادب در اوج گرمى بود، امّا او سروکارى با دربار شاهان و فرمانروایان زمانه نداشته است. او شعر را در خدمت عقاید دینى خود به‌کار گرفته است و مفاهیم متعالى عرفان اسلامى را در قالب اشعار ریخته است. [[وهاج خوانساری، محمد بن امير علی اصغر|وهّاج]] شعر خود را هم‎ردیف با اشعار «حسّان» مى‎داند؛ آن شاعرى که خاقانى خود را بدان منتسب مى‎سازد و لقب «حسّان‌العجم» را بر خود مى‎نهد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/25 همان، ص25]</ref>.
«سید، بنده روزگار نبود، اگرچه دوره و عصر او از نظر توجه دربار به شاعران و نویسندگان با عصر سلطان محمود غزنوى مقایسه مى‎شود و بازار شعر و ادب در اوج گرمى بود، امّا او سروکارى با دربار شاهان و فرمانروایان زمانه نداشته است. او شعر را در خدمت عقاید دینى خود به‌کار گرفته است و مفاهیم متعالى عرفان اسلامى را در قالب اشعار ریخته است. [[وهاج خوانساری، محمد بن امير علی اصغر|وهّاج]] شعر خود را هم‎ردیف با اشعار «حسّان» مى‎داند؛ آن شاعرى که خاقانى خود را بدان منتسب مى‎سازد و لقب «حسّان‌العجم» را بر خود مى‌نهد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/25 همان، ص25]</ref>.


ج)- معیشت و زندگى:
ج)- معیشت و زندگى:
خط ۶۶: خط ۶۶:
ب)- ‎قالب‌هاى شعرى:  
ب)- ‎قالب‌هاى شعرى:  


وى در قالب غزل، ‎قصیده، ‎مثنوى، ‎قطعه، ‎مسمّط و ‎رباعیات، طبع‎آزمایى کرده است، قصاید را با تغزل و تشبیب و یا وصف بهار و امثال اینها آغاز مى‎نماید و با حسن تخلّص دلپذیر به مدح مى‎پیوندد و از ممدوح وصفى اغراق‎آمیز دارد و در نهایت به دعاى ممدوح و ذکر مصیبت شهداى کربلا قصیده را پایان مى‎دهد.
وى در قالب غزل، ‎قصیده، ‎مثنوى، ‎قطعه، ‎مسمّط و ‎رباعیات، طبع‎آزمایى کرده است، قصاید را با تغزل و تشبیب و یا وصف بهار و امثال اینها آغاز مى‌نماید و با حسن تخلّص دلپذیر به مدح مى‎پیوندد و از ممدوح وصفى اغراق‎آمیز دارد و در نهایت به دعاى ممدوح و ذکر مصیبت شهداى کربلا قصیده را پایان مى‎دهد.


در غزل غالباً  از [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] و [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ‍‎]] پیروى نموده، اگرچه به پایه آنان نرسیده، لیکن لطف و زیبایى و مضمون‌آفرینى در سروده‌هاى وى مشهود است.
در غزل غالباً  از [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] و [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ‍‎]] پیروى نموده، اگرچه به پایه آنان نرسیده، لیکن لطف و زیبایى و مضمون‌آفرینى در سروده‌هاى وى مشهود است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش