۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نه' به 'نه') |
جز (جایگزینی متن - 'ىن' به 'ىن') |
||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
# مقدّمه رسیدن به یار را در گرو بریدن از اغیار و شرط سلوک الى اللّه را بریدن از امیال نفسانى مىداند. | # مقدّمه رسیدن به یار را در گرو بریدن از اغیار و شرط سلوک الى اللّه را بریدن از امیال نفسانى مىداند. | ||
# شریعت صرف را مجاز مىداند و براى رسیدن به حقیقت، گذر از طریقت را لازم مىداند. | # شریعت صرف را مجاز مىداند و براى رسیدن به حقیقت، گذر از طریقت را لازم مىداند. | ||
# هنگامى که مراحل سلوک را طى | # هنگامى که مراحل سلوک را طى مىنماید و باده از جام تجلّى صفات مىنوشد، از تعلیم و تعلّم دست کشیده و کتاب و درس را به کنار مىگذارد؛ | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|'' به درس عشق تو مشغول و فارغم از زید''|2='' مرا چه کار که او ضارب است یا مضروب''}} | {{ب|'' به درس عشق تو مشغول و فارغم از زید''|2='' مرا چه کار که او ضارب است یا مضروب''}} | ||
| خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
ب)- شخصیت شاعرى: | ب)- شخصیت شاعرى: | ||
«سید، بنده روزگار نبود، اگرچه دوره و عصر او از نظر توجه دربار به شاعران و نویسندگان با عصر سلطان محمود غزنوى مقایسه مىشود و بازار شعر و ادب در اوج گرمى بود، امّا او سروکارى با دربار شاهان و فرمانروایان زمانه نداشته است. او شعر را در خدمت عقاید دینى خود بهکار گرفته است و مفاهیم متعالى عرفان اسلامى را در قالب اشعار ریخته است. [[وهاج خوانساری، محمد بن امير علی اصغر|وهّاج]] شعر خود را همردیف با اشعار «حسّان» مىداند؛ آن شاعرى که خاقانى خود را بدان منتسب مىسازد و لقب «حسّانالعجم» را بر خود | «سید، بنده روزگار نبود، اگرچه دوره و عصر او از نظر توجه دربار به شاعران و نویسندگان با عصر سلطان محمود غزنوى مقایسه مىشود و بازار شعر و ادب در اوج گرمى بود، امّا او سروکارى با دربار شاهان و فرمانروایان زمانه نداشته است. او شعر را در خدمت عقاید دینى خود بهکار گرفته است و مفاهیم متعالى عرفان اسلامى را در قالب اشعار ریخته است. [[وهاج خوانساری، محمد بن امير علی اصغر|وهّاج]] شعر خود را همردیف با اشعار «حسّان» مىداند؛ آن شاعرى که خاقانى خود را بدان منتسب مىسازد و لقب «حسّانالعجم» را بر خود مىنهد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35558/1/25 همان، ص25]</ref>. | ||
ج)- معیشت و زندگى: | ج)- معیشت و زندگى: | ||
| خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
ب)- قالبهاى شعرى: | ب)- قالبهاى شعرى: | ||
وى در قالب غزل، قصیده، مثنوى، قطعه، مسمّط و رباعیات، طبعآزمایى کرده است، قصاید را با تغزل و تشبیب و یا وصف بهار و امثال اینها آغاز | وى در قالب غزل، قصیده، مثنوى، قطعه، مسمّط و رباعیات، طبعآزمایى کرده است، قصاید را با تغزل و تشبیب و یا وصف بهار و امثال اینها آغاز مىنماید و با حسن تخلّص دلپذیر به مدح مىپیوندد و از ممدوح وصفى اغراقآمیز دارد و در نهایت به دعاى ممدوح و ذکر مصیبت شهداى کربلا قصیده را پایان مىدهد. | ||
در غزل غالباً از [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] و [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] پیروى نموده، اگرچه به پایه آنان نرسیده، لیکن لطف و زیبایى و مضمونآفرینى در سرودههاى وى مشهود است. | در غزل غالباً از [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] و [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] پیروى نموده، اگرچه به پایه آنان نرسیده، لیکن لطف و زیبایى و مضمونآفرینى در سرودههاى وى مشهود است. | ||
ویرایش