۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مگ' به 'مگ') |
جز (جایگزینی متن - 'یج' به 'یج') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در جلد دوم، از اشاعره، بهتفصیل سخن گفته شده است. در سه فصل اول، به تبیین عقاید یکی از بزرگترین پیشوایان اهل سنت، یعنی [[اشعری، علی بن اسماعیل|شیخ ابوالحسن اشعری]] پرداخته شده و اندیشههای او را از دو کتاب وی، «[[الإبانة عن معاني القراءات|الإبانة]]» و «[[اللمع في التصوف|اللمع]]» برگرفته و در تأیید آنها مطالبی نیز از پیروان او نقل کرده است. مؤلف همچنین در مواضعی که خود اشعری در باب آنها مطلبی ندارد، نظیر مسائل مربوط به نبوت و معاد و خلافت، سخنی نگفته است. در این کتاب، اندیشههایی که برای مکتب اشعری، بنیادین بوده است، مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته شده است. گذشته از بخش اول این جلد که نحوه و جریان شکلگیری اشاعره گزارش میشود، در بخش دوم، از اصول اساسی حاکم بر سنت اشعری سخن به میان آمده است. جستار از صفات خبری در نزد اشاعره، آفریننده بودن خداوند نسبت به کارهای بندگان، اراده گسترده خدا نسبت به همه کائنات، تکلیف فراتر از قدرت و توان، مقارنت قدرت و انجام فعل، رؤیت خدا در روز رستاخیز، کلام نفسی خدا، حادث نبودن کلام خدا و انکار حُسن و قبح عقلی، از برجستهترین اصول اشاعره است که مؤلف محترم با تیزبینی و با رویکرد نقادانه بدانها پرداخته است. نظیر این گزارشها و رویکرد نقادانه را در مسئله انکار حُسن و قبح عقلی شاهد هستیم. انکار این مسئله، یکی از زیربناهای کلام اشاعره را تشکیل میدهد؛ آنان به پیروی از اهل حدیث و حنابله، خرد را کوچکتر از آن میدانند که حُسن و قبح اشیا را درک کند و یا اصلح را از غیر اصلح جدا سازد؛ بلکه ایشان میگویند: کسانی که عقل را بر درک حُسن و قبح افعال توانا میشمارند، مشیت الهی را محدود میسازند و از حریت و آزادی او میکاهند؛ زیرا پذیرفتن داوری عقل در این قلمرو، سبب میشود که خدا آنچه را که خرد خوب شمرده است، انجام دهد و آنچه را بد دانست، ترک کند و محدودیتی بالاتر و روشنتر از این نیست؛ بنابراین، برای حفظ اطلاق اراده خدا، چارهای جز این نیست که بگوییم خوب و بد آن است که خدا آن را خوب و بد بشمارد و هرگاه خدا کافری را به بهشت و مؤمنی را به دوزخ روانه کرد، خوب خواهد بود و اگر کودک معصومی را وارد آتش ساخت، کار خوبی به حساب خواهد آمد. | در جلد دوم، از اشاعره، بهتفصیل سخن گفته شده است. در سه فصل اول، به تبیین عقاید یکی از بزرگترین پیشوایان اهل سنت، یعنی [[اشعری، علی بن اسماعیل|شیخ ابوالحسن اشعری]] پرداخته شده و اندیشههای او را از دو کتاب وی، «[[الإبانة عن معاني القراءات|الإبانة]]» و «[[اللمع في التصوف|اللمع]]» برگرفته و در تأیید آنها مطالبی نیز از پیروان او نقل کرده است. مؤلف همچنین در مواضعی که خود اشعری در باب آنها مطلبی ندارد، نظیر مسائل مربوط به نبوت و معاد و خلافت، سخنی نگفته است. در این کتاب، اندیشههایی که برای مکتب اشعری، بنیادین بوده است، مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته شده است. گذشته از بخش اول این جلد که نحوه و جریان شکلگیری اشاعره گزارش میشود، در بخش دوم، از اصول اساسی حاکم بر سنت اشعری سخن به میان آمده است. جستار از صفات خبری در نزد اشاعره، آفریننده بودن خداوند نسبت به کارهای بندگان، اراده گسترده خدا نسبت به همه کائنات، تکلیف فراتر از قدرت و توان، مقارنت قدرت و انجام فعل، رؤیت خدا در روز رستاخیز، کلام نفسی خدا، حادث نبودن کلام خدا و انکار حُسن و قبح عقلی، از برجستهترین اصول اشاعره است که مؤلف محترم با تیزبینی و با رویکرد نقادانه بدانها پرداخته است. نظیر این گزارشها و رویکرد نقادانه را در مسئله انکار حُسن و قبح عقلی شاهد هستیم. انکار این مسئله، یکی از زیربناهای کلام اشاعره را تشکیل میدهد؛ آنان به پیروی از اهل حدیث و حنابله، خرد را کوچکتر از آن میدانند که حُسن و قبح اشیا را درک کند و یا اصلح را از غیر اصلح جدا سازد؛ بلکه ایشان میگویند: کسانی که عقل را بر درک حُسن و قبح افعال توانا میشمارند، مشیت الهی را محدود میسازند و از حریت و آزادی او میکاهند؛ زیرا پذیرفتن داوری عقل در این قلمرو، سبب میشود که خدا آنچه را که خرد خوب شمرده است، انجام دهد و آنچه را بد دانست، ترک کند و محدودیتی بالاتر و روشنتر از این نیست؛ بنابراین، برای حفظ اطلاق اراده خدا، چارهای جز این نیست که بگوییم خوب و بد آن است که خدا آن را خوب و بد بشمارد و هرگاه خدا کافری را به بهشت و مؤمنی را به دوزخ روانه کرد، خوب خواهد بود و اگر کودک معصومی را وارد آتش ساخت، کار خوبی به حساب خواهد آمد. | ||
مؤلف، ادله ایشان را نقل و نقد نموده است؛ آنگاه از ملاک درک و قضاوت عقل درباره حسن و قبح، | مؤلف، ادله ایشان را نقل و نقد نموده است؛ آنگاه از ملاک درک و قضاوت عقل درباره حسن و قبح، پیجویی نموده است<ref>ر.ک: همان، ص75</ref>. | ||
بخشهای پایانی، از پیشوایان و بزرگان اشاعره سخن گفته است. در این موضع، از بارزترین پیشوایان اشاعره نام برده شده و از آرا و آثار آنان سخن گفته شده است. این افراد عبارتند از: [[باقلانی، محمد بن طیب|قاضی ابوبکر باقلانی]]، [[بغدادی، عبدالقادر بن عمر|ابومنصور عبدالقاهر بغدادی]]، امامالحرمین جوینی، [[غزالی، محمد بن محمد|حجتالاسلام غزالی]]، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|محمد بن عبدالکریم شهرستانی]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]]، سیفالدین آمدی، عضدالدین ایجی، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|سعدالدین تفتازانی]]، میر سید شریف جرجانی و [[قوشچی، علی بن محمد|قوشچی]]. آشنایی با افکار این افراد که تأثیرگذاری فراوانی نیز در اندیشه دوره اسلامی داشتند، در وضوح و روشنگری عقاید علمی نیز دارای اهمیت بسزایی است.<ref>همان</ref>. | بخشهای پایانی، از پیشوایان و بزرگان اشاعره سخن گفته است. در این موضع، از بارزترین پیشوایان اشاعره نام برده شده و از آرا و آثار آنان سخن گفته شده است. این افراد عبارتند از: [[باقلانی، محمد بن طیب|قاضی ابوبکر باقلانی]]، [[بغدادی، عبدالقادر بن عمر|ابومنصور عبدالقاهر بغدادی]]، امامالحرمین جوینی، [[غزالی، محمد بن محمد|حجتالاسلام غزالی]]، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|محمد بن عبدالکریم شهرستانی]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]]، سیفالدین آمدی، عضدالدین ایجی، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|سعدالدین تفتازانی]]، میر سید شریف جرجانی و [[قوشچی، علی بن محمد|قوشچی]]. آشنایی با افکار این افراد که تأثیرگذاری فراوانی نیز در اندیشه دوره اسلامی داشتند، در وضوح و روشنگری عقاید علمی نیز دارای اهمیت بسزایی است.<ref>همان</ref>. |
ویرایش