۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هش' به 'هش') |
جز (جایگزینی متن - 'ما' به 'ما') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==خاندان== | ==خاندان== | ||
نصرالله خان دیبا، «از سادات طباطبایی دیبای تبریز بوده و پدرش میرزا رفیع رئیسالعلماء از چهرههای شناختهشده تبریز بوده است. این خاندان بیش از آنکه روحانی باشند، خاندانی اداری و وابسته به دولت قاجار بودند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/7 ر.ک: همان، ص7]</ref>. ناصرالسلطنه درباره خاندان و نسبش چنین مینویسد: «چون خانوادهام از طایفه طباطبا که الآن ثبت اسامی اجدادم در دفتر طباطباییهای زوالی موجود و بدین قرار است: پدرم میرزا رفیعالدین | نصرالله خان دیبا، «از سادات طباطبایی دیبای تبریز بوده و پدرش میرزا رفیع رئیسالعلماء از چهرههای شناختهشده تبریز بوده است. این خاندان بیش از آنکه روحانی باشند، خاندانی اداری و وابسته به دولت قاجار بودند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/7 ر.ک: همان، ص7]</ref>. ناصرالسلطنه درباره خاندان و نسبش چنین مینویسد: «چون خانوادهام از طایفه طباطبا که الآن ثبت اسامی اجدادم در دفتر طباطباییهای زوالی موجود و بدین قرار است: پدرم میرزا رفیعالدین نظامالعلماء بن حاج میرزا علیاصغر مستوفی بن... ابراهیم بن حسن مثنی بن امام حسن مجتبی بن امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) و از جمله خانوادههای معروف و طرف توجه و مرحمت اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاه مظفرالدین شاه هستند، لازم به شرح نمیدانم»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>. | ||
خانواده وی در دستگاه اداری و حکومتی قاجاریه نفوذ داشتند و همین مسئله عاملی برای پدید آمدن قدرتی برای آنان و درعینحال درگیری با دیگر دولتمردان قاجاری بود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/8 ر.ک: همان، ص8]</ref>. | خانواده وی در دستگاه اداری و حکومتی قاجاریه نفوذ داشتند و همین مسئله عاملی برای پدید آمدن قدرتی برای آنان و درعینحال درگیری با دیگر دولتمردان قاجاری بود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/8 ر.ک: همان، ص8]</ref>. | ||
میرزا اسدالله خان | میرزا اسدالله خان ناظمالدوله عموی ناصرالدوله و برادر نظامالعلماء در روسیه درس خوانده و مدتها در وزات خارجه کار کرده و مناصبی در سفارت ایران در سنپترزبورگ و تفلیس و اسلامبول داشت و اواخر عمرش رئیس دارالشورای کبرا بود و در سال 1319 درگذشت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/8 ر.ک: همان]</ref>. | ||
میرزا محمود خان علاءالملک، وزیر مختار ایران در اسلامبول نیز برادر دیگر | میرزا محمود خان علاءالملک، وزیر مختار ایران در اسلامبول نیز برادر دیگر نظامالعلماء و عموی دیگر ناصرالدوله است. وی شش سال سفیر ایران در عثمانی بود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/8 ر.ک: همان]</ref>. | ||
نظامالعلماء، پدر ناصرالسلطنه، هفت پسر و چهار دختر (یازده فرزند) داشت؛ یعنی نصرالله خان ناصرالسلطنه دارای شش برادر و چهار خواهر بوده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/8 ر.ک: همان]</ref>. | |||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
خود ناصرالسلطنه درباره تحصیلاتش چنین میگوید: «از سن هفت سالگی تا هزاروسیصد (1300) مشغول تحصیل علم ادبیه و فقه و اصول و بعضی علوم متداوله آن زمان بوده. آقای حاجی میرزا رفیع | خود ناصرالسلطنه درباره تحصیلاتش چنین میگوید: «از سن هفت سالگی تا هزاروسیصد (1300) مشغول تحصیل علم ادبیه و فقه و اصول و بعضی علوم متداوله آن زمان بوده. آقای حاجی میرزا رفیع نظامالعلماء، پدر بزرگوارم، میخواستند مثل خودشان در جزو اهل عمایم و علما باشم. اقوام دیگر مایل بودند که داخل سلک نوکر باب شوم...»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/9 ر.ک: همان، ص9]</ref>. | ||
در مجله الکترونیکی ویستا گفته شده: وی فرانسه را بهخوبی میدانست و علاوه بر ناصرالسلطنه، به دبیرالسلطنه نیز لقب داشت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/10 ر.ک: همان، ص10]</ref>. | در مجله الکترونیکی ویستا گفته شده: وی فرانسه را بهخوبی میدانست و علاوه بر ناصرالسلطنه، به دبیرالسلطنه نیز لقب داشت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/10 ر.ک: همان، ص10]</ref>. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
«او در 1317 با صدر اعظم وقت، یعنی امینالسلطان درگیر و از کار برکنار شده است. دلیل این امر مخالفت او با گرفتن قرض از روسیه بوده و تحریکات امینالسلطان نزد شاه، سبب مغضوب شدن و کنار گذاشته شدن او شده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/10 ر.ک: همان، ص9-10]</ref>. | «او در 1317 با صدر اعظم وقت، یعنی امینالسلطان درگیر و از کار برکنار شده است. دلیل این امر مخالفت او با گرفتن قرض از روسیه بوده و تحریکات امینالسلطان نزد شاه، سبب مغضوب شدن و کنار گذاشته شدن او شده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/10 ر.ک: همان، ص9-10]</ref>. | ||
«یکی از مناصبی که بعدها ناصرالسلطنه داشت، حکومت کرمانشاه بود. در آغاز جنگ جهانی اول وی در این شهر بود که شماری از ملیون که سید حسن مدرس هم در میانشان بود با نخستوزیری | «یکی از مناصبی که بعدها ناصرالسلطنه داشت، حکومت کرمانشاه بود. در آغاز جنگ جهانی اول وی در این شهر بود که شماری از ملیون که سید حسن مدرس هم در میانشان بود با نخستوزیری نظامالسلطنه در آنجا دولت موقت تشکیل دادند. ناصرالسلطنه با دیدن این وضع در سال 1334ق، از کرمانشاه به سمت همدان آمد. وی از طرف محمدولی خان تنکابنی، حکومت این شهر را در اختیار داشت و گزارشی نیز از همین زمان، از وضعیت معیشت مردم برای مرکز فرستاده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20784/1/8 ر.ک: همان، ص8-9]</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش