۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یب' به 'یب') |
جز (جایگزینی متن - 'حب' به 'حب') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
{{شعر}}{{ب|''روز و شب دل ناله بیاختیاری میکند''|2=''یاد شیرینروزگار وصل یاری میکند''}}{{ب|''دل ز عشق ماهرویی شب همه شب تا سحر ''|2=''ناله چون بلبل ز عشق گلعذاری میکند''}}{{ب|''در قفس چندی است محبوسم ز بیداد سپهر''|2=''طایر قدسم هوای لالهزاری میکند''}}{{ب|''ذکر من شب تا سحر چون مرغ حق فریاد هوست ''|2=''یاد مشکینزلف او در شام تاری میکند''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>. | {{شعر}}{{ب|''روز و شب دل ناله بیاختیاری میکند''|2=''یاد شیرینروزگار وصل یاری میکند''}}{{ب|''دل ز عشق ماهرویی شب همه شب تا سحر ''|2=''ناله چون بلبل ز عشق گلعذاری میکند''}}{{ب|''در قفس چندی است محبوسم ز بیداد سپهر''|2=''طایر قدسم هوای لالهزاری میکند''}}{{ب|''ذکر من شب تا سحر چون مرغ حق فریاد هوست ''|2=''یاد مشکینزلف او در شام تاری میکند''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>. | ||
نمونهای نیز از اشعار وی، در زمینه مواعظ و پندها و نصایح به قرار زیر میباشد:{{شعر}}{{ب|''بشکن این قفس را و پر زن ای دل''|2=''خیمه در جهان دگر زن ای دل''}}{{ب|''تکیه بر سریر قضا کن ای دوست ''|2='' پنجه با حریف قدر زن ای دل''}}{{ب|''بر براق همت نشین و یک شب''|2=''حلقه مهر و مه را به در زن ای دل''}}{{ب|''از صفای انفاس | نمونهای نیز از اشعار وی، در زمینه مواعظ و پندها و نصایح به قرار زیر میباشد:{{شعر}}{{ب|''بشکن این قفس را و پر زن ای دل''|2=''خیمه در جهان دگر زن ای دل''}}{{ب|''تکیه بر سریر قضا کن ای دوست ''|2='' پنجه با حریف قدر زن ای دل''}}{{ب|''بر براق همت نشین و یک شب''|2=''حلقه مهر و مه را به در زن ای دل''}}{{ب|''از صفای انفاس روحبخشت ''|2='' طعنه بر نسیم سحر زن ای دل''}}{{پایان شعر}} <ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در اشعار برخی از شاعران، دیده میشود که به مدد الفاظ و کلمات و بهصورت کنایی و رمزی، سعی در بیان ویژگیهای محبوب را داشته و ویژگیهای محبوب را که بیشتر ظاهری است، بیان میکنند و از صفات درونی محبوب سخنی نمیگویند؛ درحالیکه با توجه به غزل زیر، [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]، ضمن بیان حسن و زیبایی محبوب، از وصال محبوب که بدان امید داشته است، نیز سخن میگوید. او معتقد است برای عاشقان بهشت چیزی نیست جز وصال محبوب و جهنم همان فراق محبوب است و بس:{{شعر}}{{ب|''نازم آن حسن کز آن بر رخ عالم خالی است''|2=''عکس هر ذره او مهر بلنداقبالی است''}}{{ب|''دیدهام دوش به خوابش چه مبارکخوابی''|2=''زدهام فال به وصلش چه مبارکفالی است''}}{{ب|''جنت از عشرت ایام وصال ایمایی''|2=''دوزخ از محنت دوران فراق اجمالی است''}}{{ب|''گفتمش جوهر فرد است دهانت خندید''|2=''یعنی ای خواجه در این نکته هنوز اشکالی است''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص94</ref>. | در اشعار برخی از شاعران، دیده میشود که به مدد الفاظ و کلمات و بهصورت کنایی و رمزی، سعی در بیان ویژگیهای محبوب را داشته و ویژگیهای محبوب را که بیشتر ظاهری است، بیان میکنند و از صفات درونی محبوب سخنی نمیگویند؛ درحالیکه با توجه به غزل زیر، [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]، ضمن بیان حسن و زیبایی محبوب، از وصال محبوب که بدان امید داشته است، نیز سخن میگوید. او معتقد است برای عاشقان بهشت چیزی نیست جز وصال محبوب و جهنم همان فراق محبوب است و بس:{{شعر}}{{ب|''نازم آن حسن کز آن بر رخ عالم خالی است''|2=''عکس هر ذره او مهر بلنداقبالی است''}}{{ب|''دیدهام دوش به خوابش چه مبارکخوابی''|2=''زدهام فال به وصلش چه مبارکفالی است''}}{{ب|''جنت از عشرت ایام وصال ایمایی''|2=''دوزخ از محنت دوران فراق اجمالی است''}}{{ب|''گفتمش جوهر فرد است دهانت خندید''|2=''یعنی ای خواجه در این نکته هنوز اشکالی است''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص94</ref>. |
ویرایش