۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سا' به 'سا') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هط' به 'هط') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
و سمع منهما: عبدالغنی بن عبدالواحد بن علی بن سرور المقدسی.<ref>ر.ک: همان، ص7</ref> | و سمع منهما: عبدالغنی بن عبدالواحد بن علی بن سرور المقدسی.<ref>ر.ک: همان، ص7</ref> | ||
در روایت دوازدهم کتاب چنین میخوانیم: «حدثنا عبدالله بن احمد حدثنی ابی ثنا ابن ادریس ثنا اللیث عن نافع ان عبدالله طلق امرأته و هی حائض تطلیقة واحدة علی عهد رسولالله(ص) فقال عمر: یا رسولالله إن عبدالله طرق امرأته الیوم و هی حائض تطلیقة واحدة، فأمر رسولالله(ص) أن یراجعها و یمسکها حتی تطهر ثم تحیض عنده حیضة أخری ثم یمهلها حتی تطهر من حیضتها فإن أراد أن یطلقها طلقها حین تطهر قبل أن یجامعها فتلک العدّة التی أمر الله أن تطلّق لها النساء، و کان عبدالله إذا سئل عن ذلک قال لأحدهم أما انت طلّقت امرأتک مرة أو مرتین فإن رسولالله(ص) أمرنی بها فإن کنت طلقتها ثلاثا قفد حرمت علیک حتی تنکح زوجا غیرک و عصیت الله فیما أمرک من طلاق امرأتک.» در این روایت عبدالله بن احمد به چند واسطه از نافع نقل کرده که: عبدالله (ابن عمر) در زمان رسول خدا(ص) زنش را در حالت طلاق داد (یک طلاقه) عمر عرض کرد: ای پیامبر خدا عبدالله امروز زنش را در حالت حیض طلاق واحد داده است. پیامبر اکرم(ص) دستور دادند که وی به زنش رجوع کند و این زن را نگه دارد تا پاک شود سپس یک حیض دیگر نزد او ببیند و سپس به وی مهلت دهد تا از این حیض هم پاک شود، در این هنگام اگر خواست او را در این حالت پاکی طلاق دهد این کار را قبل از اینکه با او مجامعت کند، انجام دهد؛ این همان عدهای است که خداوند امر کرده زنان در آن طلاق داده شوند و درباره این مسئله از عبدالله سؤال میشد و او در یکزمان به یکی از سؤالکنندگان گفت: البته تو زنت را یک یا دومرتبه طلاق دادهای و رسول خدا من را (چون یک طلاق داده بودم) بر این حکم امر فرمودند ولی اگر | در روایت دوازدهم کتاب چنین میخوانیم: «حدثنا عبدالله بن احمد حدثنی ابی ثنا ابن ادریس ثنا اللیث عن نافع ان عبدالله طلق امرأته و هی حائض تطلیقة واحدة علی عهد رسولالله(ص) فقال عمر: یا رسولالله إن عبدالله طرق امرأته الیوم و هی حائض تطلیقة واحدة، فأمر رسولالله(ص) أن یراجعها و یمسکها حتی تطهر ثم تحیض عنده حیضة أخری ثم یمهلها حتی تطهر من حیضتها فإن أراد أن یطلقها طلقها حین تطهر قبل أن یجامعها فتلک العدّة التی أمر الله أن تطلّق لها النساء، و کان عبدالله إذا سئل عن ذلک قال لأحدهم أما انت طلّقت امرأتک مرة أو مرتین فإن رسولالله(ص) أمرنی بها فإن کنت طلقتها ثلاثا قفد حرمت علیک حتی تنکح زوجا غیرک و عصیت الله فیما أمرک من طلاق امرأتک.» در این روایت عبدالله بن احمد به چند واسطه از نافع نقل کرده که: عبدالله (ابن عمر) در زمان رسول خدا(ص) زنش را در حالت طلاق داد (یک طلاقه) عمر عرض کرد: ای پیامبر خدا عبدالله امروز زنش را در حالت حیض طلاق واحد داده است. پیامبر اکرم(ص) دستور دادند که وی به زنش رجوع کند و این زن را نگه دارد تا پاک شود سپس یک حیض دیگر نزد او ببیند و سپس به وی مهلت دهد تا از این حیض هم پاک شود، در این هنگام اگر خواست او را در این حالت پاکی طلاق دهد این کار را قبل از اینکه با او مجامعت کند، انجام دهد؛ این همان عدهای است که خداوند امر کرده زنان در آن طلاق داده شوند و درباره این مسئله از عبدالله سؤال میشد و او در یکزمان به یکی از سؤالکنندگان گفت: البته تو زنت را یک یا دومرتبه طلاق دادهای و رسول خدا من را (چون یک طلاق داده بودم) بر این حکم امر فرمودند ولی اگر سهطلاقه کرده باشی، آن زن بر تو حرام میشود تا اینکه پسازآن با مرد دیگری ازدواج کند و از او جدا شود تا دومرتبه بر تو حلال شود و در این مورد تو در موردی که به طلاق زنت مأمور شدهای خداوند را عصیان کردهای.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص56</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش