پرش به محتوا

مجموعه رسائل و مقالات فلسفی علامه رفیعی قزوینی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ب' به 'ی‌ب')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
خط ۴۴: خط ۴۴:
در اینکه معراج پیامبر(ص) جسمانى یا روحانى و یا هر دو باهم بوده است، در میان اهل اسلام اختلاف است؛ لیکن همه فرقه‏‌هاى مسلمانان آن را به هر وجه از ضروریات دانسته‏‌اند. حقیقت این است که طبق نص این آیه شریفه: '''سُبْحانَ الذِي أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَيلًا...''' (الإسراء: 1)، معراج هم جسمانى بوده و هم روحانى؛ زیرا «عبد» عبارت از مجموع هویت مبارک آن حضرت از روح و بدن شریف است و انحصار معراج در یکى از دو قسم روحانى و یا جسمانى برخلاف نص آیه شریفه می‌باشد و استناد برخى از ناآگاهان به معارف الهى به مفهوم فقره‏‌اى از دعاى ندبه بدین عبارت: «و عرجت بروحه إلى السماء» و استفاده روحانى بودن معراج آن حضرت، دلیل بر منحصر بودن معراج به روحانى نیست؛ زیرا پس از صراحت آیه، هر حدیث یا خبر و اثرى را که ظاهرا مخالف آن به نظر آید، باید توجیه یا تأویل کرد<ref>ر.ک: همان، صفحه سی‎وهشت - سی‎ونه</ref>.
در اینکه معراج پیامبر(ص) جسمانى یا روحانى و یا هر دو باهم بوده است، در میان اهل اسلام اختلاف است؛ لیکن همه فرقه‏‌هاى مسلمانان آن را به هر وجه از ضروریات دانسته‏‌اند. حقیقت این است که طبق نص این آیه شریفه: '''سُبْحانَ الذِي أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَيلًا...''' (الإسراء: 1)، معراج هم جسمانى بوده و هم روحانى؛ زیرا «عبد» عبارت از مجموع هویت مبارک آن حضرت از روح و بدن شریف است و انحصار معراج در یکى از دو قسم روحانى و یا جسمانى برخلاف نص آیه شریفه می‌باشد و استناد برخى از ناآگاهان به معارف الهى به مفهوم فقره‏‌اى از دعاى ندبه بدین عبارت: «و عرجت بروحه إلى السماء» و استفاده روحانى بودن معراج آن حضرت، دلیل بر منحصر بودن معراج به روحانى نیست؛ زیرا پس از صراحت آیه، هر حدیث یا خبر و اثرى را که ظاهرا مخالف آن به نظر آید، باید توجیه یا تأویل کرد<ref>ر.ک: همان، صفحه سی‎وهشت - سی‎ونه</ref>.


نویسنده براى رفع اشکال مزبور، حرف باء را در کلمه: «بروحه»، باء سببى دانسته و عقیده دارد که به سبب قوت روحى آن حضرت، بدن مبارکش نیز به تبعیت روح، معراج فرمود و بالمآل معنى جمله مزبور چنین خواهد بود: «و تو بدن رسول خود را به سبب قوت روحش به آسمان عروج دادى» و نکته دیگر اینکه معراج در بیدارى بوده و روح و جسد مبارک آن حضرت به معیت یکدیگر معراج فرموده است. آنگاه نویسنده، براى اثبات معراج جسمانى و روحانى به آوردن ادله‏‌اى مبادرت کرده، مى‎گوید: پیروى بدن از احکام روح در همه اشخاص برابر نیست؛ زیرا در برخى از مردم عادى روح متوجه به امرى است که ایجاد آن را می‌خواهد، ولى بدن آنها به نافرمانى از روح پرداخته و از احکام آن تمکین نمی‌کند؛ ولى در خصوص بدن مبارک آن حضرت موضوع برعکس است؛ بدین دلیل که جسد مبارکش در غایت لطافت بوده و نظیر آن را در اجسام نمی‌توان یافت و طبق قاعده «اشتراک معنوى وجود» که از امهات قواعد عقلى و حکمى در شمار می‌آید، افق هر بدنى از حیث مرتبه وجود، مرتبط و متصل به افق وجودى روح بوده و تناسب مستقیمى در میان جسم و روح یک شخص حکم‏فرما می‌باشد؛ به‎علاوه به جهت قوت روح حضرت ختمى‎مرتبت و تسلط او بر بدن مبارکش، به محض عروج روح به عالم ملکوت و آسمان‎هاى عقلى و جبروت، بدن وى نیز با حرکت جسمانى به همان عوالمى که مقصد روح آن حضرت بوده، عروج و انتقال یافته است<ref>ر.ک: همان، صفحه سی‎ونه - چهل</ref>.
نویسنده براى رفع اشکال مزبور، حرف باء را در کلمه: «بروحه»، باء سببى دانسته و عقیده دارد که به سبب قوت روحى آن حضرت، بدن مبارکش نیز به تبعیت روح، معراج فرمود و بالمآل معنى جمله مزبور چنین خواهد بود: «و تو بدن رسول خود را به سبب قوت روحش به آسمان عروج دادى» و نکته دیگر اینکه معراج در بیدارى بوده و روح و جسد مبارک آن حضرت به معیت یکدیگر معراج فرموده است. آنگاه نویسنده، براى اثبات معراج جسمانى و روحانى به آوردن ادله‏‌اى مبادرت کرده، مى‎گوید: پیروى بدن از احکام روح در همه اشخاص برابر نیست؛ زیرا در برخى از مردم عادى روح متوجه به امرى است که ایجاد آن را می‌خواهد، ولى بدن آنها به نافرمانى از روح پرداخته و از احکام آن تمکین نمی‌کند؛ ولى در خصوص بدن مبارک آن حضرت موضوع برعکس است؛ بدین دلیل که جسد مبارکش در غایت لطافت بوده و نظیر آن را در اجسام نمی‌توان یافت و طبق قاعده «اشتراک معنوى وجود» که از امهات قواعد عقلى و حکمى در شمار می‌آید، افق هر بدنى از حیث مرتبه وجود، مرتبط و متصل به افق وجودى روح بوده و تناسب مستقیمى در میان جسم و روح یک شخص حکم‏فرما می‌باشد؛ به‎علاوه به جهت قوت روح حضرت ختمى‎مرتبت و تسلط او بر بدن مبارکش، به محض عروج روح به عالم ملکوت و آسمان‌هاى عقلى و جبروت، بدن وى نیز با حرکت جسمانى به همان عوالمى که مقصد روح آن حضرت بوده، عروج و انتقال یافته است<ref>ر.ک: همان، صفحه سی‎ونه - چهل</ref>.


«تقریر ادله حرکت جوهریه و رد اشکالات بوعلى و لاهیجى»:
«تقریر ادله حرکت جوهریه و رد اشکالات بوعلى و لاهیجى»:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش