پرش به محتوا

كتاب أبی الجعد أحمد بن عامر الطائي من أصحاب الرضا علیه‌السلام و كتاب نثر اللئالي و كتاب الطب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ابن بسطام، حسین بن بسطام بن سابور (شاپور) زيات واسطى' به 'ابن بسطام، حسين')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۳: خط ۵۳:
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
=== كتاب أبی الجعد ===
=== كتاب أبی الجعد ===
کتاب اول از این مجموعه، کتاب ابی الجعد [[طايي، احمد بن عامر|احمد بن عامر بن سلیمان طائی]] از اصحاب امام [[امام رضا(ع)|ابوالحسن علی بن موسی‌الرضا(ع)]] است. نجاشی در فهرستش در حرف همزه درباره [[طايي، احمد بن عامر|احمد بن عامر]] توضیح داده است. اشکالی در سند این کتاب نیست بلکه سندش دارای علو است؛ سندی که در این نسخه ذکر شده با شیخ ثقه امین [[طبرسی، فضل بن حسن|ابوعلی فضل بن حسن طبرسی]] آغاز می‌شود؛ [[طبرسی، فضل بن حسن|ابوعلی طبرسی]] نیز از علو خالی نیست؛ زیرا او از طبقه چهاردهم روات است و روایتش از [[طايي، احمد بن عامر|احمد بن عامر]] که از طبقه ششم است به پنج واسطه نقل شده است که آن‎ها نیز خالی از علو نیستند. منشأ این امر، طول عمر احمد بوده است. بااینکه نسخه این اثر اغلاط فراوانی دارد ولی به دلیل نایاب بودنش لازم است چاپ و از زوال حفظ گردد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صفحات الف و ب</ref>
کتاب اول از این مجموعه، کتاب ابی الجعد [[طايي، احمد بن عامر|احمد بن عامر بن سلیمان طائی]] از اصحاب امام [[امام رضا(ع)|ابوالحسن علی بن موسی‌الرضا(ع)]] است. نجاشی در فهرستش در حرف همزه درباره [[طايي، احمد بن عامر|احمد بن عامر]] توضیح داده است. اشکالی در سند این کتاب نیست بلکه سندش دارای علو است؛ سندی که در این نسخه ذکر شده با شیخ ثقه امین [[طبرسی، فضل بن حسن|ابوعلی فضل بن حسن طبرسی]] آغاز می‌شود؛ [[طبرسی، فضل بن حسن|ابوعلی طبرسی]] نیز از علو خالی نیست؛ زیرا او از طبقه چهاردهم روات است و روایتش از [[طايي، احمد بن عامر|احمد بن عامر]] که از طبقه ششم است به پنج واسطه نقل شده است که آن‌ها نیز خالی از علو نیستند. منشأ این امر، طول عمر احمد بوده است. بااینکه نسخه این اثر اغلاط فراوانی دارد ولی به دلیل نایاب بودنش لازم است چاپ و از زوال حفظ گردد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صفحات الف و ب</ref>


کتاب ابی الجعد مجموعه روایاتی است از پیامبر اکرم(ص) که به سند وی تا طبرسی رسیده و به دست ما رسیده است. اسناد کتاب چنین است: «اخبرنا الشیخ الامام الاجل العالم الزاهد امین‌الدین ثقة الاسلام امین الرؤسا ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی اطال الله بقاؤه یوم الخمیس غرة شهر الله الاصم رجب سنة تسع و عشرین و خمسمائة قال اخبرنا الشیخ الامام السید الزاهد ابوالفتح عبدالله ابن عبدالکریم بن هوازن قشیری ادام الله عزه قرائة علیه داخل القبة التی فیها قبر الرضا علیه السلام غرة شهر الله المبارک سنه احدی و خمسمائة قال حدثنی الشیخ الجلیل العالم ابوالحسن علی بن محمد بن علی الحاتمی الزوزنی قرائة علیه سنه اثنتین و خمسین و اربعمائة قال اخبرنا ابوالحسن احمد بن هارون الزوزنی قال اخبرنا ابونصر محمد ابن عبدالله بن محمد الحقده العباس بن حمزة النیشابوری سنه سبع و ثلثین و ثلثمائة قال حدثنا ابوالقاسم عبدالله بن احمد بن عامر الطائی بالبصرة قال حدثنی ابی سنة ستین و ماتین قال حدثنی علی بن موسی‌الرضا علیه السلام سنه اربع و تسعین و مائة قال حدثنی ابی موسی بن جعفر قال حدثنی جعفر بن محمد قال حدثنی ابی محمد بن علی قال حدثنی ابی علی بن الحسین قال حدثنی ابی ا لحسین بن علی قال حدثنی ابی علی بن ابی طالب علیه السلام قال قال رسول‎الله صلی الله علیه و سلم حدثنی جبرئیل علیه السلام عن الرب تعالی عز و جل یقول ا لله عز و جل لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی».<ref>متن کتاب، ص1</ref>
کتاب ابی الجعد مجموعه روایاتی است از پیامبر اکرم(ص) که به سند وی تا طبرسی رسیده و به دست ما رسیده است. اسناد کتاب چنین است: «اخبرنا الشیخ الامام الاجل العالم الزاهد امین‌الدین ثقة الاسلام امین الرؤسا ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی اطال الله بقاؤه یوم الخمیس غرة شهر الله الاصم رجب سنة تسع و عشرین و خمسمائة قال اخبرنا الشیخ الامام السید الزاهد ابوالفتح عبدالله ابن عبدالکریم بن هوازن قشیری ادام الله عزه قرائة علیه داخل القبة التی فیها قبر الرضا علیه السلام غرة شهر الله المبارک سنه احدی و خمسمائة قال حدثنی الشیخ الجلیل العالم ابوالحسن علی بن محمد بن علی الحاتمی الزوزنی قرائة علیه سنه اثنتین و خمسین و اربعمائة قال اخبرنا ابوالحسن احمد بن هارون الزوزنی قال اخبرنا ابونصر محمد ابن عبدالله بن محمد الحقده العباس بن حمزة النیشابوری سنه سبع و ثلثین و ثلثمائة قال حدثنا ابوالقاسم عبدالله بن احمد بن عامر الطائی بالبصرة قال حدثنی ابی سنة ستین و ماتین قال حدثنی علی بن موسی‌الرضا علیه السلام سنه اربع و تسعین و مائة قال حدثنی ابی موسی بن جعفر قال حدثنی جعفر بن محمد قال حدثنی ابی محمد بن علی قال حدثنی ابی علی بن الحسین قال حدثنی ابی ا لحسین بن علی قال حدثنی ابی علی بن ابی طالب علیه السلام قال قال رسول‎الله صلی الله علیه و سلم حدثنی جبرئیل علیه السلام عن الرب تعالی عز و جل یقول ا لله عز و جل لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی».<ref>متن کتاب، ص1</ref>
خط ۷۵: خط ۷۵:
در ابتدای کتاب الطب حکایتی از مریضی و درد سلمان فارسی و سؤال [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نقل شده که وقتی [[امام على(ع)|علی(ع)]] از سلمان درباره مریضی دیروزش پرسید: چگونه صبح کردی؟ او گفت خدا را شکر ولی خیلی درد کشیدم. [[امام على(ع)|علی(ع)]] به او گفت: هر دردی که به شیعیان ما می‌رسد کفاره گناهانشان است. در روایتی دیگر بیان شده که برای هر دردی دعایی وارد شده است. نویسنده، پس از بیان چند روایت درباره حکمت مریضی‎ها و دردها و بیان روایاتی درباره مقدار ثواب در هر ناراحتی و مرضی، با بیان دعاها درباره سردرد آغاز می‌کند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص33-35</ref>
در ابتدای کتاب الطب حکایتی از مریضی و درد سلمان فارسی و سؤال [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] نقل شده که وقتی [[امام على(ع)|علی(ع)]] از سلمان درباره مریضی دیروزش پرسید: چگونه صبح کردی؟ او گفت خدا را شکر ولی خیلی درد کشیدم. [[امام على(ع)|علی(ع)]] به او گفت: هر دردی که به شیعیان ما می‌رسد کفاره گناهانشان است. در روایتی دیگر بیان شده که برای هر دردی دعایی وارد شده است. نویسنده، پس از بیان چند روایت درباره حکمت مریضی‎ها و دردها و بیان روایاتی درباره مقدار ثواب در هر ناراحتی و مرضی، با بیان دعاها درباره سردرد آغاز می‌کند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص33-35</ref>


در روایتی در این بخش از قول سهل بن احمد از امام باقر(ع) آمده که آن امام(ع) فرمودند هرگاه سر کسی درد گرفت، دستش را بر آن بگذارد و هفت مرتبه بگوید «أعوذ بالله الذي سكن له ما في البر و البحر و ما في السموات و الأرض و هو السميع العليم» [یعنی پناه بر خداوندگاری که آنچه در خشکی و دریا و آسمان‎ها و زمین است به امر اوست؛ خدای شنوای دانا] تا درد سرش برطرف گردد.<ref>ر.ک: همان، ص35-36</ref>
در روایتی در این بخش از قول سهل بن احمد از امام باقر(ع) آمده که آن امام(ع) فرمودند هرگاه سر کسی درد گرفت، دستش را بر آن بگذارد و هفت مرتبه بگوید «أعوذ بالله الذي سكن له ما في البر و البحر و ما في السموات و الأرض و هو السميع العليم» [یعنی پناه بر خداوندگاری که آنچه در خشکی و دریا و آسمان‌ها و زمین است به امر اوست؛ خدای شنوای دانا] تا درد سرش برطرف گردد.<ref>ر.ک: همان، ص35-36</ref>


در پایان کتاب الطب درباره تاریخ پایان کتابت و میزان نشر آن آمده: کتاب طب الائمه امتثالا لامر [[بروجردی، حسین|حاج‌آقا حسین طباطبایی بروجردی]] به دست حاج محمدحسین کوشانپور در دوم شوال سال 1377 چاپ شد. از این کتاب هزار نسخه چاپ شده و تحت اشراف [[شعرانی، ابوالحسن|ابوالحسن شعرانی]] بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص142</ref>
در پایان کتاب الطب درباره تاریخ پایان کتابت و میزان نشر آن آمده: کتاب طب الائمه امتثالا لامر [[بروجردی، حسین|حاج‌آقا حسین طباطبایی بروجردی]] به دست حاج محمدحسین کوشانپور در دوم شوال سال 1377 چاپ شد. از این کتاب هزار نسخه چاپ شده و تحت اشراف [[شعرانی، ابوالحسن|ابوالحسن شعرانی]] بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص142</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش