۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هک' به 'هک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'یب' به 'یب') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
از سوی دیگر، قواعد دلالت بر دو قسمند: قواعد خاصه دلالت لفظی که مربوط به الفاظ خاصی است و قواعد عامه دلالت که به الفاظ خاصی ارتباط ندارند. بدین جهت در این کتاب، مباحث دلالت لفظی، در دو بخش کلی قواعد «عامه» و «خاصه» دلالت لفظی، مورد بحث قرار گرفته است و قواعد عامه دلالت لفظی نیز خود در دو قسمت، بررسی شده است: قواعد عامه دلالت لفظی ناشی از وضع و استعمال<ref>ر.ک: همان</ref>. | از سوی دیگر، قواعد دلالت بر دو قسمند: قواعد خاصه دلالت لفظی که مربوط به الفاظ خاصی است و قواعد عامه دلالت که به الفاظ خاصی ارتباط ندارند. بدین جهت در این کتاب، مباحث دلالت لفظی، در دو بخش کلی قواعد «عامه» و «خاصه» دلالت لفظی، مورد بحث قرار گرفته است و قواعد عامه دلالت لفظی نیز خود در دو قسمت، بررسی شده است: قواعد عامه دلالت لفظی ناشی از وضع و استعمال<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
قسمت اول، به قواعد عامه دلالت ناشی از وضع اختصاص یافته است. در این قسمت، ابتدا درباره رکن اول دلالت، یعنی خود وضع و احکام و خصوصیات آن، بحث شده و سپس، به تبیین قواعد عامه دلالتی که ناشی از وضع | قسمت اول، به قواعد عامه دلالت ناشی از وضع اختصاص یافته است. در این قسمت، ابتدا درباره رکن اول دلالت، یعنی خود وضع و احکام و خصوصیات آن، بحث شده و سپس، به تبیین قواعد عامه دلالتی که ناشی از وضع میباشد، پرداخته شده است. در این خصوص، پیرامون «وضع»، ابتدا به دو مبحث زیر، پرداخته شده است: | ||
# تفسیر و تبیین منشأ رابطه دلالت لفظی؛ | # تفسیر و تبیین منشأ رابطه دلالت لفظی؛ | ||
# احکام و خصوصیات دلالت وضعی لفظی<ref>ر.ک: همان، ص101</ref>. | # احکام و خصوصیات دلالت وضعی لفظی<ref>ر.ک: همان، ص101</ref>. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
مقصود از «قواعد عامه دلالت لفظی استعمال»، آن دسته از قواعد دلالت لفظی است که به لفظ خاصی وابسته نیست و نتیجه استعمال و مربوط به آن است و از صرف وضع برای معنا نشأت نگرفته است. این قواعد، برگرفته از دو منبع اصلی است: عقل و عرف<ref>ر.ک: همان، ص307</ref>. | مقصود از «قواعد عامه دلالت لفظی استعمال»، آن دسته از قواعد دلالت لفظی است که به لفظ خاصی وابسته نیست و نتیجه استعمال و مربوط به آن است و از صرف وضع برای معنا نشأت نگرفته است. این قواعد، برگرفته از دو منبع اصلی است: عقل و عرف<ref>ر.ک: همان، ص307</ref>. | ||
مقصود از «عقل» در اینجا، «عقل عملی» است که حکم به حسن و قبح میکند؛ زیرا دلالتهای عقلی مبنی بر عقل نظری از مقوله دلالتهای وضعی لفظی خارجند و از دلالتهای معنا بر معنایند - که خارج از بحث کتاب است - و مقصود از «دلالت استعمالی ناشی از عقل»، دلالتی است که به سبب استعمال، در لفظ به وجود میآید، لکن منشأ آن، عقل است<ref>ر.ک: همان</ref>. مقصود از عرف نیز عرفی است که منشأ دلالت تصوری یا تصدیقی | مقصود از «عقل» در اینجا، «عقل عملی» است که حکم به حسن و قبح میکند؛ زیرا دلالتهای عقلی مبنی بر عقل نظری از مقوله دلالتهای وضعی لفظی خارجند و از دلالتهای معنا بر معنایند - که خارج از بحث کتاب است - و مقصود از «دلالت استعمالی ناشی از عقل»، دلالتی است که به سبب استعمال، در لفظ به وجود میآید، لکن منشأ آن، عقل است<ref>ر.ک: همان</ref>. مقصود از عرف نیز عرفی است که منشأ دلالت تصوری یا تصدیقی میباشد که میتوان از آن به عرف دلالتی نیز تعبیر کرد<ref>ر.ک: همان، ص310</ref>. | ||
در پایان میتوان چنین گفت که اثر حاضر، تلاشی است در نوپردازی بخشهایی از علم اصول، بهویژه آنچه مربوط به منطق دلالت لفظی و قواعد استدلال عقلی در حوزه استنباط است و ابداع منطق نوین استنباط فقه اجتماعی بهمنظور پاسخگویی به پرسشهای حوزه نظامهای اجتماعی و غنیسازی بنیه نظریهپردازی فقهی در رویارویی با چالشهای نوین در عرصههای گوناگون فقه و تلاشی نو در جهت بازپردازی مسائل علم اصول<ref>ر.ک: پیشدرآمد، ص13</ref>. | در پایان میتوان چنین گفت که اثر حاضر، تلاشی است در نوپردازی بخشهایی از علم اصول، بهویژه آنچه مربوط به منطق دلالت لفظی و قواعد استدلال عقلی در حوزه استنباط است و ابداع منطق نوین استنباط فقه اجتماعی بهمنظور پاسخگویی به پرسشهای حوزه نظامهای اجتماعی و غنیسازی بنیه نظریهپردازی فقهی در رویارویی با چالشهای نوین در عرصههای گوناگون فقه و تلاشی نو در جهت بازپردازی مسائل علم اصول<ref>ر.ک: پیشدرآمد، ص13</ref>. |
ویرایش