۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
جز (جایگزینی متن - 'هط' به 'هط') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
«علاءالدین»، پس از تکمیل تحصیلات و تبحّر در علوم عقلی و نقلی در بلاد ایران، راهی عثمانی شد و در نزد دو تن از سلاطین عثمانی، سلطان مراد خان (824-855ق) و سلطان محمد فاتح (855-886ق) مورد اکرام و احترام فوقالعاده قرار گرفت و از جانب سلطان به سمت مدرسی مدرسه بروسه و مدرسه زیرک برگزیده شد؛ ولی سرانجام از سلطان محمد فاتح رنجیدهخاطر گشت و با دلی آزرده، اسلامبول و کشور ترک را بهقصد ایران ترک گفت. از تمام مشاغل و علائق دنیوی کناره گرفت و قدم در راه فقر و تصوف گذاشت. او بنا به قولی در سال 860 یا 877 ق، در سمرقند و به روایت دیگر در سال 885ق، در تبریز یا در خراسان چشم از جهان فروبست<ref>ر.ک: معینیان، علیاصغر، ص998-997</ref>. | «علاءالدین»، پس از تکمیل تحصیلات و تبحّر در علوم عقلی و نقلی در بلاد ایران، راهی عثمانی شد و در نزد دو تن از سلاطین عثمانی، سلطان مراد خان (824-855ق) و سلطان محمد فاتح (855-886ق) مورد اکرام و احترام فوقالعاده قرار گرفت و از جانب سلطان به سمت مدرسی مدرسه بروسه و مدرسه زیرک برگزیده شد؛ ولی سرانجام از سلطان محمد فاتح رنجیدهخاطر گشت و با دلی آزرده، اسلامبول و کشور ترک را بهقصد ایران ترک گفت. از تمام مشاغل و علائق دنیوی کناره گرفت و قدم در راه فقر و تصوف گذاشت. او بنا به قولی در سال 860 یا 877 ق، در سمرقند و به روایت دیگر در سال 885ق، در تبریز یا در خراسان چشم از جهان فروبست<ref>ر.ک: معینیان، علیاصغر، ص998-997</ref>. | ||
بهطور قطع و یقین مولانا علاءالدین علی طوسی بعد از رنجش خاطر از سلطان عثمانی، از شهر اسلامبول عازم ماوراءالنهر شده و در شهر سمرقند که در آن زمان پایتخت ماوراءالنهر و شهری امن و آرام بوده، رحل اقامت افکنده و از علائق دنیائی حتی درس و بحث نیز کناره گرفته و در سلک یاران و معتقدان خواجه عبیدللّه احرار که در حوزه ماوراءالنهر حتی خراسان نفوذ معنوی فوقالعاده داشته منسلک گشته است<ref>ر.ک: همان، ص999-998</ref>. | |||
بااینکه مولانا طوسی غالباً ً در مجالس صحبت خواجه احرار حاضر میشده، معهذا کمتر سخن میگفته و بیشتر خاموش بوده و این خاموشی گزیدن و دامن صحبت فراهم چیدن، نشانه آن است که حقشکنی و کافرماجرائی و بیانصافی سلطان عثمانی تا چه مایه در روح حساس و زودرنج این دانشمند آواره اثر بد و ناگوار گذاشته و درعینحال خواجه احرار و دیگر بزرگان به کمال فضل و دانش اعتراف داشتهاند و همواره لوازم احترام و بزرگداشت او را بهجا میآوردند<ref>ر.ک: همان، ص999</ref>. | بااینکه مولانا طوسی غالباً ً در مجالس صحبت خواجه احرار حاضر میشده، معهذا کمتر سخن میگفته و بیشتر خاموش بوده و این خاموشی گزیدن و دامن صحبت فراهم چیدن، نشانه آن است که حقشکنی و کافرماجرائی و بیانصافی سلطان عثمانی تا چه مایه در روح حساس و زودرنج این دانشمند آواره اثر بد و ناگوار گذاشته و درعینحال خواجه احرار و دیگر بزرگان به کمال فضل و دانش اعتراف داشتهاند و همواره لوازم احترام و بزرگداشت او را بهجا میآوردند<ref>ر.ک: همان، ص999</ref>. | ||
علاءالدین علی بن محمد طوسی، با یکی دیگر از مشاهیر علمای ریاضی و حکمت و کلام در قرن نهم، معاصر و | علاءالدین علی بن محمد طوسی، با یکی دیگر از مشاهیر علمای ریاضی و حکمت و کلام در قرن نهم، معاصر و بهطور شگفتانگیزی در نام و لقب و نام پدر با یکدیگر مشترک است. از قضای اتفاق هر دو تن نیز مدتی از عمر خود را در دربار عثمانی گذراندهاند. این شخصیت همان علاءالدین علی بن محمد سمرقندی معروف به ملا علی قوشچی است و همان است که در کتاب جامی از وی نام برده شده تااینکه در سال 879 در همان شهر درگذشت<ref>ر.ک: همان، ص997</ref>. | ||
==وفات== | ==وفات== |
ویرایش