۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') |
جز (جایگزینی متن - 'سا' به 'سا') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
عبارت نویسنده در مقدمه کتاب درباره وجه نگارش آن چنین است:... بعضی از دوستان وفاکیش در این روزگار که شهر رمضان المبارک سنه سته و خمسین بعد الف (سال 1056) است از این بیبضاعت التماس نموده که کتابی بسازد در اثبات واجبالوجود و صفات و کیفیت صدور موجودات از مبدأ اول وجود کل و چندی از مسائل متعلقه به فلسفه اولی به دستور حکماء تا ترا از خدا مزدی و ما را از تو یادگاری بود و مرا بهجای آوردن این بسیار مشکل نمود به چند وجه: اول قلت بضاعت که فقیر را مایه دانش چندان نبود، دیگر عدم موافقت اصول فلسفه با شریعت نبوی و عدم محفوظ بودن سخنان ایشان از ابحاث و انظاری که رد آن متعسر است، بلکه متعذر، یا به سبب اغلاط فلاسفه در امر مبدأ و معاد یا اگر ایشان را راه درست بوده است به ما نرسیده و به درازای روزگار اصول ایشان تحریف یافته و شارح سخنان ارسطوطالیس که مقتدای این طایفه است هرکه بهقدر طاقت شرح کردهاند و تناقض در میان سخنان ایشان چنانکه مجملی به آن اشاره شود. آخر گفتار به این قرار گرفته که شرح نوشته شود بر کتاب «فصوص» که منسوب است به استاد کل [[فارابی، محمد بن محمد|معلم ثانی ابونصر فارابی]] و آرای فلاسفه و متکلمان ذکر کرده شود و ابحاث ایشان و مناقضه با یکدیگر در معظم مسائل فلسفه اولی، نقل کرده شود این سخنان از کتابهای قوم، چون این مطالب فلسفه است و به اعتقادات دخلی ندارد. | عبارت نویسنده در مقدمه کتاب درباره وجه نگارش آن چنین است:... بعضی از دوستان وفاکیش در این روزگار که شهر رمضان المبارک سنه سته و خمسین بعد الف (سال 1056) است از این بیبضاعت التماس نموده که کتابی بسازد در اثبات واجبالوجود و صفات و کیفیت صدور موجودات از مبدأ اول وجود کل و چندی از مسائل متعلقه به فلسفه اولی به دستور حکماء تا ترا از خدا مزدی و ما را از تو یادگاری بود و مرا بهجای آوردن این بسیار مشکل نمود به چند وجه: اول قلت بضاعت که فقیر را مایه دانش چندان نبود، دیگر عدم موافقت اصول فلسفه با شریعت نبوی و عدم محفوظ بودن سخنان ایشان از ابحاث و انظاری که رد آن متعسر است، بلکه متعذر، یا به سبب اغلاط فلاسفه در امر مبدأ و معاد یا اگر ایشان را راه درست بوده است به ما نرسیده و به درازای روزگار اصول ایشان تحریف یافته و شارح سخنان ارسطوطالیس که مقتدای این طایفه است هرکه بهقدر طاقت شرح کردهاند و تناقض در میان سخنان ایشان چنانکه مجملی به آن اشاره شود. آخر گفتار به این قرار گرفته که شرح نوشته شود بر کتاب «فصوص» که منسوب است به استاد کل [[فارابی، محمد بن محمد|معلم ثانی ابونصر فارابی]] و آرای فلاسفه و متکلمان ذکر کرده شود و ابحاث ایشان و مناقضه با یکدیگر در معظم مسائل فلسفه اولی، نقل کرده شود این سخنان از کتابهای قوم، چون این مطالب فلسفه است و به اعتقادات دخلی ندارد. | ||
مقرر کرد که | مقرر کرد که پسازاین نامهای سازد در فن کلام و شبهات و سخنان فلاسفه را در خور طاقت و توان دفع نماید، هرچند در این نامه اعتضاد سخن کند بهقدر طاقت که رد سخنان این طایفه بعد از فهمیدن غرض ایشان معقول است و پیش از فهمیدن رد سخنی دیگر شود به مطلب فلسفی و چون این کتاب نگینی چند بود متفرق و آن را خاتمی چند بایستی تا نگین در آن خاتم قرار گیرد، لاجرم گفتاری چند در اول نوشتن گرفت بهمنزله مدخل کتاب و پسازآن آغاز نمود در شرح سخنان معلم بهقدر طاقت.<ref>متن کتاب، ص 1-2</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش