۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هک' به 'هک') |
جز (جایگزینی متن - 'ما' به 'ما') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
مجاهد در تفسیر و تأویل آیات دارای سبک خاص و منحصربهفرد است. نیز مؤسس مکتب نوینی در تفسیر قرآن کریم است. کار خویش را در تفسیر خویش بیشتر بر چهار اصل پایه گذارده است: | مجاهد در تفسیر و تأویل آیات دارای سبک خاص و منحصربهفرد است. نیز مؤسس مکتب نوینی در تفسیر قرآن کریم است. کار خویش را در تفسیر خویش بیشتر بر چهار اصل پایه گذارده است: | ||
# قاعده: القرآن یفسّر بعضه بعضا. مثال: هنگام تفسیر آیه 13 سوره مبارکه عنکبوت «وَ لَيَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَ أَثْقَالاً مَعَ أَثْقَالِهِمْ وَ لَيُسْأَلُنَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَمَّا کَانُوا يَفْتَرُونَ» به آیه 25 سوره مبارکه نحل تفسیر میکند و مینویسد کقوله: «لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاءَ مَا يَزِرُونَ». | # قاعده: القرآن یفسّر بعضه بعضا. مثال: هنگام تفسیر آیه 13 سوره مبارکه عنکبوت «وَ لَيَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَ أَثْقَالاً مَعَ أَثْقَالِهِمْ وَ لَيُسْأَلُنَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَمَّا کَانُوا يَفْتَرُونَ» به آیه 25 سوره مبارکه نحل تفسیر میکند و مینویسد کقوله: «لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاءَ مَا يَزِرُونَ». | ||
# روایات: در تفسیر آیات با استناد به گفتارهای [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب]] و اهلبیت | # روایات: در تفسیر آیات با استناد به گفتارهای [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب]] و اهلبیت علیهمالسلام و استادش ابن عباس، به شیوه موافق با عقل به تفسیر و تأویل میپردازد. | ||
# عقل: مجاهد نخستین کس از تابعین و بنیادگذار مکتب نوینی در تفسیر قرآن کریم است. مکتبی که بهکلی با تفسیرنویس قرن اول هجری تفاوت دارد. همواره آشکارا باب اجتهاد و اعتماد و اتکای بسیار به عقل در فهم خواسته خدا و استنباط معنی و تفسیر آیه را باز میگذارد و شیوه احیای تفکر و انطباق آن با مبانی عقلی در بیان مقصود خویش در تفسیر و تأویل آیه را پاس میدارد. این پدیده در دهه سوم قرن اول هجری غریب نیست زیرا این همان استمرار مکتب [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام]] است که بنیادگذار مدرسه تفکر و اجتهاد و تعقل است و پس از شهادت امام علیهالسلام در سال 40ق بر دست فرزندانش امتداد یافت. در عصر حضرت ابوجعفر امام محمد باقر علیهالسلام و فرزندش ابوعبدالله جعفر صادق علیهالسلام به اوج عالی شکوفایی خود رسید. مجاهد میگفت: افضل العبادة الرأی الحسن. | # عقل: مجاهد نخستین کس از تابعین و بنیادگذار مکتب نوینی در تفسیر قرآن کریم است. مکتبی که بهکلی با تفسیرنویس قرن اول هجری تفاوت دارد. همواره آشکارا باب اجتهاد و اعتماد و اتکای بسیار به عقل در فهم خواسته خدا و استنباط معنی و تفسیر آیه را باز میگذارد و شیوه احیای تفکر و انطباق آن با مبانی عقلی در بیان مقصود خویش در تفسیر و تأویل آیه را پاس میدارد. این پدیده در دهه سوم قرن اول هجری غریب نیست زیرا این همان استمرار مکتب [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام]] است که بنیادگذار مدرسه تفکر و اجتهاد و تعقل است و پس از شهادت امام علیهالسلام در سال 40ق بر دست فرزندانش امتداد یافت. در عصر حضرت ابوجعفر امام محمد باقر علیهالسلام و فرزندش ابوعبدالله جعفر صادق علیهالسلام به اوج عالی شکوفایی خود رسید. مجاهد میگفت: افضل العبادة الرأی الحسن. | ||
# جلوههای ادبی: مجاهد در فنون ادب، در تفسیر ابتکاری عجیب از خود نشان داده است. یکی از پایههای بنیادی او پژوهشهای ادبی وی در فرهنگ قرآن کریم است. او در فنون ادب و لغت و فصاحت و بلاغت روش نوینی را بنیاد گذارده است و مباحثی منحصربهفرد از خود باقی گذاشته و از تکرار مکررات فراوانی که در سایر تفاسیر ملاحظه میگردد، نشانی بهجا نگذاشته است. اهمیت بسیار به مباحث ادبی و لغوی میدهد و میگوید: فمن لم یکن عالما بلغات العرب لا یحل له التفسیر. ذوق و سلیقه بینظیری در باب توجیه ادبی آیات و تفسیر دشوارترین معضلات و کلمات غریب و الفاظ غامض نشان داده است که تبحر او در فنون ادب و لغت میرساند. گفتارهای ادبی وی را در هیچیک از تفسیرها نمیتوان یافت. بزرگترین نوگرایی در ادبیات قرآن مجید را او پایهگذاری کرد بهگونهای که هر خوانندهای را سخت تحت تأثیر ابتکار و سلیقه خود میگذارد. مکتب نوینی به شیفتگان تفسیر ادبی قرآن کریم تقدیم داشته است که قدرت ادبی و ژرفکاوی او را در لغت و آشنایی با کلام عرب و سبک زبان و اصطلاحات آنان میرساند. <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/517/39 ر.ک: شهیدی صالحی، عبدالحسین، ص38-40]</ref> | # جلوههای ادبی: مجاهد در فنون ادب، در تفسیر ابتکاری عجیب از خود نشان داده است. یکی از پایههای بنیادی او پژوهشهای ادبی وی در فرهنگ قرآن کریم است. او در فنون ادب و لغت و فصاحت و بلاغت روش نوینی را بنیاد گذارده است و مباحثی منحصربهفرد از خود باقی گذاشته و از تکرار مکررات فراوانی که در سایر تفاسیر ملاحظه میگردد، نشانی بهجا نگذاشته است. اهمیت بسیار به مباحث ادبی و لغوی میدهد و میگوید: فمن لم یکن عالما بلغات العرب لا یحل له التفسیر. ذوق و سلیقه بینظیری در باب توجیه ادبی آیات و تفسیر دشوارترین معضلات و کلمات غریب و الفاظ غامض نشان داده است که تبحر او در فنون ادب و لغت میرساند. گفتارهای ادبی وی را در هیچیک از تفسیرها نمیتوان یافت. بزرگترین نوگرایی در ادبیات قرآن مجید را او پایهگذاری کرد بهگونهای که هر خوانندهای را سخت تحت تأثیر ابتکار و سلیقه خود میگذارد. مکتب نوینی به شیفتگان تفسیر ادبی قرآن کریم تقدیم داشته است که قدرت ادبی و ژرفکاوی او را در لغت و آشنایی با کلام عرب و سبک زبان و اصطلاحات آنان میرساند. <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/517/39 ر.ک: شهیدی صالحی، عبدالحسین، ص38-40]</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مفسرین از صحابه کل قرآن را تفسیر نکردهاند و هرکدام به تفسیر تعدادی از آیات پرداختهاند. آنان معمولاً بر توضیح معنی لغوی با الفاظی موجز، بسنده کردهاند و بهندرت احکام را از آیات استنباط کردهاند یا سبب نزول آیات را ذکر کردهاند و یا اینکه از اهل کتاب چیزی را اخذ کردهاند تا در تفسیرشان به کار ببندند. شیوه ابن عباس، بزرگ مفسران صحابه نیز چنین بوده است و طبعاً مجاهد نیز باید این شیوه را برگزیده باشد. البته در مجاهد، علاوه بر این موارد زیاداتی را نیز شاهدیم؛ وی در تعداد آیاتی که تفسیر کرده بر ابن عباس پیشی گرفته، همچنین در بسیاری از موارد، به استنباط احکام از آیات پرداخته است. بذر مکاتب فقهی و کلامی بعدی را باید در مکتب او جست، مثلاً شافعی در فقهش بر مجاهد بر فقه مجاهد تکیه میکند و معتزله نیز در قول به عدم رؤیت خداوند، بر وی اعتماد کردهاند. وی در اتصال به اهل کتاب و سؤال از آنان نیز زیاد بهره برده است. البته این امر را میتوان توجیه کرد و گفت مجاهد از شیوه ابن عباس عدول نکرده بلکه اقتضای زمان و مکانی که وی در آن بوده این بوده که چنین کارهایی را بکند؛ زیرا دانش مردم در دوران مجاهد کمتر از علم آنان در دوره ابن عباس بوده است و ازاینرو مفسران در توضیح و تفسیر محتاج به مواردی میشدهاند که مفسران دورههای پیشتر بینیاز از آن بودهاند. درباره کثرت استنباط احکام از آیات توسط مجاهد نیز همین سخن را میتوان گفت. بههرحال ابن عباس راه را برای مجاهد گشوده و این حق مجاهد است که کاری بیش از آنکه استادش انجام داده، انجام داده باشد. درباره کثرت اختلاط با اهل کتاب و سؤال از آنان نیز، باید گفت پس از فتوحات اسلامی، ارتباط و اختلاط مسلمانان با اهل کتاب زیاد شد و در توضیح بسیاری از مجملات قرآن نیاز به توضیح اهل کتاب بوده است و بااینحال، مجاهد در تفسیرش مقدار کمی از آرای اهل کتاب استفاده کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص139-140</ref> | مفسرین از صحابه کل قرآن را تفسیر نکردهاند و هرکدام به تفسیر تعدادی از آیات پرداختهاند. آنان معمولاً بر توضیح معنی لغوی با الفاظی موجز، بسنده کردهاند و بهندرت احکام را از آیات استنباط کردهاند یا سبب نزول آیات را ذکر کردهاند و یا اینکه از اهل کتاب چیزی را اخذ کردهاند تا در تفسیرشان به کار ببندند. شیوه ابن عباس، بزرگ مفسران صحابه نیز چنین بوده است و طبعاً مجاهد نیز باید این شیوه را برگزیده باشد. البته در مجاهد، علاوه بر این موارد زیاداتی را نیز شاهدیم؛ وی در تعداد آیاتی که تفسیر کرده بر ابن عباس پیشی گرفته، همچنین در بسیاری از موارد، به استنباط احکام از آیات پرداخته است. بذر مکاتب فقهی و کلامی بعدی را باید در مکتب او جست، مثلاً شافعی در فقهش بر مجاهد بر فقه مجاهد تکیه میکند و معتزله نیز در قول به عدم رؤیت خداوند، بر وی اعتماد کردهاند. وی در اتصال به اهل کتاب و سؤال از آنان نیز زیاد بهره برده است. البته این امر را میتوان توجیه کرد و گفت مجاهد از شیوه ابن عباس عدول نکرده بلکه اقتضای زمان و مکانی که وی در آن بوده این بوده که چنین کارهایی را بکند؛ زیرا دانش مردم در دوران مجاهد کمتر از علم آنان در دوره ابن عباس بوده است و ازاینرو مفسران در توضیح و تفسیر محتاج به مواردی میشدهاند که مفسران دورههای پیشتر بینیاز از آن بودهاند. درباره کثرت استنباط احکام از آیات توسط مجاهد نیز همین سخن را میتوان گفت. بههرحال ابن عباس راه را برای مجاهد گشوده و این حق مجاهد است که کاری بیش از آنکه استادش انجام داده، انجام داده باشد. درباره کثرت اختلاط با اهل کتاب و سؤال از آنان نیز، باید گفت پس از فتوحات اسلامی، ارتباط و اختلاط مسلمانان با اهل کتاب زیاد شد و در توضیح بسیاری از مجملات قرآن نیاز به توضیح اهل کتاب بوده است و بااینحال، مجاهد در تفسیرش مقدار کمی از آرای اهل کتاب استفاده کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص139-140</ref> | ||
مجاهد از دوستداران اهلبیت | مجاهد از دوستداران اهلبیت علیهمالسلام است. روایات بسیاری را در فضایل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی علیهالسلام]] یاد میکند. در تفسیر آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» چنین میگوید: فان لعلّی سابقته و فضیلته لانه سبقهم الی الاسلام و هنگام تفسیر آیه 274 سوره بقره: «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ سِرّاً وَ عَلاَنِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ»، میگوید: نزلت فی علی بن ابیطالب علیهالسلام. کانت لعلی اربع دراهم فتصدق بدرهم سرّا و بدرهم علانیة و بدرهم باللیل و بدرهم بالنهار. | ||
جلوه عقلی در تفسیر مجاهد: مجاهد را میتوان نخستین بنیادگذار مکتب نوین در تفسیر قرآن کریم دانست که همواره باب اجتهاد و بهرهگیری از عقل را به گونه گسترده در تفسیر آیات قرآن مجید به کار گرفته است. حتی گاه مشاهده میگردد که در بسیاری از موارد با استادش ابن عباس در روایات و تفسیر آیات اختلاف در لفظ و معنی دارد و ابتکار جالبی در تفسیر آیات به کار میبرد و اعتماد بسیاری به عقل در فهم خواسته خدا از خود نشان میدهد. بر پایه نصوص تاریخی، روش او در عصر خود جنجالی به راه انداخت. فرزندش عبدالوهاب بن مجاهد میگوید: روزی مردی به پدرم رسید و گفت: تو هستی که قرآن را به رأی خویش تفسیر میکنی؟ پدرم گریست و گفت: من تفسیر قرآن کریم نزد بیش از ده نفر از اصحاب رسول خدا صلیالله علیه و اله و سلم رضیاللهعنهم فرا گرفتهام. | جلوه عقلی در تفسیر مجاهد: مجاهد را میتوان نخستین بنیادگذار مکتب نوین در تفسیر قرآن کریم دانست که همواره باب اجتهاد و بهرهگیری از عقل را به گونه گسترده در تفسیر آیات قرآن مجید به کار گرفته است. حتی گاه مشاهده میگردد که در بسیاری از موارد با استادش ابن عباس در روایات و تفسیر آیات اختلاف در لفظ و معنی دارد و ابتکار جالبی در تفسیر آیات به کار میبرد و اعتماد بسیاری به عقل در فهم خواسته خدا از خود نشان میدهد. بر پایه نصوص تاریخی، روش او در عصر خود جنجالی به راه انداخت. فرزندش عبدالوهاب بن مجاهد میگوید: روزی مردی به پدرم رسید و گفت: تو هستی که قرآن را به رأی خویش تفسیر میکنی؟ پدرم گریست و گفت: من تفسیر قرآن کریم نزد بیش از ده نفر از اصحاب رسول خدا صلیالله علیه و اله و سلم رضیاللهعنهم فرا گرفتهام. |
ویرایش