پرش به محتوا

رسائل ابن سینا: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ن‎س' به 'ن‌س')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ه' به 'ن‌ه')
خط ۳۸: خط ۳۸:
این رساله در پاسخ به سؤال شخصی که معنای قدَر را از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] سؤال کرد نوشته شده است. شخصی معنای کلام صوفیه «من عرف سر القدر فقد الحد» را از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] پرسید. وی از پاسخ به این سؤال به جهت آن‎که بسیاری از افراد استعداد فهم آن را ندارند خودداری کرد تا این‎که پس از سه بار پرسش به تبیین این موضوع پرداخت و آن را در ضمن سه مقدمه مطرح کرد<ref>ر.ک: همان، ص69</ref>.
این رساله در پاسخ به سؤال شخصی که معنای قدَر را از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] سؤال کرد نوشته شده است. شخصی معنای کلام صوفیه «من عرف سر القدر فقد الحد» را از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] پرسید. وی از پاسخ به این سؤال به جهت آن‎که بسیاری از افراد استعداد فهم آن را ندارند خودداری کرد تا این‎که پس از سه بار پرسش به تبیین این موضوع پرداخت و آن را در ضمن سه مقدمه مطرح کرد<ref>ر.ک: همان، ص69</ref>.
# رساله فیض الهى: [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] در این رساله، اقسام وحى و کرامات و اصناف آیات و معجزات و فنون الهامات و منامات و انواع سحر و شعب نیرنجات و طلسمات را با بیانى واضح ذکر فرموده و حق را از باطل جدا ساخته است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص78</ref>. مترجم برخی مطالب مانند انواع سحر<ref>ر.ک: همان، ص87، پاورقی 2</ref> و طلسمات<ref>ر.ک: همان، ص93، پاورقی 1</ref> را در پاورقی توضیح داده است.
# رساله فیض الهى: [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] در این رساله، اقسام وحى و کرامات و اصناف آیات و معجزات و فنون الهامات و منامات و انواع سحر و شعب نیرنجات و طلسمات را با بیانى واضح ذکر فرموده و حق را از باطل جدا ساخته است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص78</ref>. مترجم برخی مطالب مانند انواع سحر<ref>ر.ک: همان، ص87، پاورقی 2</ref> و طلسمات<ref>ر.ک: همان، ص93، پاورقی 1</ref> را در پاورقی توضیح داده است.
# رساله عشق: در این رساله موضوع عشق در تمام موجودات در هفت فصل مورد بررسی قرار گرفته است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] معتقد است: هریک از ممکنات به‎واسطه جنبه وجودى که در اوست همیشه مشتاق به کمالات و خیرات می‎باشند و برحسب فطرت و ذات از شرور و نقصان که لازمه جنبه ماهیت و هیولا است متنفر و گریزانند. همین‏ اشتیاق ذاتى و ذوق فطرى و جبلى که سبب بقاء وجود آن‎ها است ما آن را عشق می‌نامیم<ref>ر.ک: همان، ص102-101</ref>.
# رساله عشق: در این رساله موضوع عشق در تمام موجودات در هفت فصل مورد بررسی قرار گرفته است. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] معتقد است: هریک از ممکنات به‎واسطه جنبه وجودى که در اوست همیشه مشتاق به کمالات و خیرات می‎باشند و برحسب فطرت و ذات از شرور و نقصان که لازمه جنبه ماهیت و هیولا است متنفر و گریزانند. همین‏ اشتیاق ذاتى و ذوق فطرى و جبلى که سبب بقاء وجود آن‌ها است ما آن را عشق می‌نامیم<ref>ر.ک: همان، ص102-101</ref>.
هفت فصل عشق مشتمل است در بیان سریان عشق در هریک از موجودات، وجود عشق در جواهر بسیطه غیر حیه، وجود عشق در موجوداتی که صاحب قوه تعذیه‌اند، وجود عشق در جواهر حیوانی از جهت قوای حیوانیه، عشق ظرفا و صاحبان ذوق سلیم نسبت به صور حسنه و وجود عشق در نفوس الهیه<ref>ر.ک: همان، ص132-131</ref>.
هفت فصل عشق مشتمل است در بیان سریان عشق در هریک از موجودات، وجود عشق در جواهر بسیطه غیر حیه، وجود عشق در موجوداتی که صاحب قوه تعذیه‌اند، وجود عشق در جواهر حیوانی از جهت قوای حیوانیه، عشق ظرفا و صاحبان ذوق سلیم نسبت به صور حسنه و وجود عشق در نفوس الهیه<ref>ر.ک: همان، ص132-131</ref>.
# رساله اسرار نماز: این رساله مشتمل بر یک مقدمه و سه فصل است. فصول این رساله به ترتیب در بیان ماهیت نماز، تقسیم نماز به‎ظاهر و باطن و بیان آن است که هر یک از دو قسم نماز بر چه کسانی واجب است.<ref>ر.ک: همان، ص132</ref>.
# رساله اسرار نماز: این رساله مشتمل بر یک مقدمه و سه فصل است. فصول این رساله به ترتیب در بیان ماهیت نماز، تقسیم نماز به‎ظاهر و باطن و بیان آن است که هر یک از دو قسم نماز بر چه کسانی واجب است.<ref>ر.ک: همان، ص132</ref>.
#رساله تفسیر سوره مبارکه توحید و معوذتین: مترجم در ابتدای این رساله به روایاتی در فضیلت سوره مبارکه توحید اشاره کرده است. در انتهای این رساله چنین می‌خوانیم: «از اول سوره تا (الله الصمد) در بیان کردن ماهیت و لوازم آن و بیان وحدت حقیقیه است و اینکه مرکب از چیزی نیست و از لم یلد تا آخر سوره در بیان آن است که چیزی در نوع و جنس مساوی با او نیست. نه غیری از او متولد شده است و نه او از غیر؛ و همچنین بیان فرمود که کسی موازی و مشابه با او در وجود نیست و کفوی برای او متصور نمی‌شود. سپس می‌گوید: همین سوره کفایت است براى کسى که بخواهد دانا شود به صفات و ذات حق‎تعالی؛ زیرا که بر سبیل تعریض و اشاره شامل است جمیع آن علومی که متعلق به این مورد است. محض همین نکته است که فرموده‏‌اند: خواندن سوره توحید ثوابش معادل است با خواندن ثلث قرآن و بهترین سوره‌ای است که در نمازهاى واجبى باید خوانده شود»<ref>ر.ک: همان، ص163-162</ref>.
#رساله تفسیر سوره مبارکه توحید و معوذتین: مترجم در ابتدای این رساله به روایاتی در فضیلت سوره مبارکه توحید اشاره کرده است. در انتهای این رساله چنین می‌خوانیم: «از اول سوره تا (الله الصمد) در بیان کردن ماهیت و لوازم آن و بیان وحدت حقیقیه است و اینکه مرکب از چیزی نیست و از لم یلد تا آخر سوره در بیان آن است که چیزی در نوع و جنس مساوی با او نیست. نه غیری از او متولد شده است و نه او از غیر؛ و همچنین بیان فرمود که کسی موازی و مشابه با او در وجود نیست و کفوی برای او متصور نمی‌شود. سپس می‌گوید: همین سوره کفایت است براى کسى که بخواهد دانا شود به صفات و ذات حق‎تعالی؛ زیرا که بر سبیل تعریض و اشاره شامل است جمیع آن علومی که متعلق به این مورد است. محض همین نکته است که فرموده‏‌اند: خواندن سوره توحید ثوابش معادل است با خواندن ثلث قرآن و بهترین سوره‌ای است که در نمازهاى واجبى باید خوانده شود»<ref>ر.ک: همان، ص163-162</ref>.
#:مترجم در ابتدای تفسیر معوذتین نیز چنین می‌نویسد: چون شیخ علیه‌الرحمه در ذیل تفسیر این آیه مبارکه بدو مطلب مهم علمى به‎طور اجمال اشاره فرموده که فهمش براى کسانی که چندان عالم به‌اصطلاح نیستند خالى از اشکال نیست، لذا لازم است که ابتدا آن دو مطلب را اندکى توضیح بدهم پس‎ازآن شروع به تفسیر آیه نمایم. مطلب اول مسئله قضاوقدر است؛ مطلب دوم مسئله خیر و شر است.<ref>ر.ک: همان، ص163</ref>.
#:مترجم در ابتدای تفسیر معوذتین نیز چنین می‌نویسد: چون شیخ علیه‌الرحمه در ذیل تفسیر این آیه مبارکه بدو مطلب مهم علمى به‎طور اجمال اشاره فرموده که فهمش براى کسانی که چندان عالم به‌اصطلاح نیستند خالى از اشکال نیست، لذا لازم است که ابتدا آن دو مطلب را اندکى توضیح بدهم پس‎ازآن شروع به تفسیر آیه نمایم. مطلب اول مسئله قضاوقدر است؛ مطلب دوم مسئله خیر و شر است.<ref>ر.ک: همان، ص163</ref>.
#:مترجم در تتمه این رسائل پاسخ [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] به ابوسعید ابوالخیر را ضمیمه کرده است: «چون جناب شیخ ابوسعید بن ابوالخیر رحمت‎الله که از بزرگان عرفای زمان حضرت [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ‎الرئیس علیه‌الرحمه]] بوده، کیفیت استجابت دعا و چگونگى زیارت و حقیقت و تأثیر آن را از شیخ سؤال نموده؛ آن‎هم جواب ابوسعید را به طریق موجز بیان فرموده است. نگارنده هم آن را براى کسب فیض و ذخیره روز جزا ترجمه کرده و ضمیمه رسائل چهارگانه قرار داده‏ است»<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>.
#:مترجم در تتمه این رسائل پاسخ [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] به ابوسعید ابوالخیر را ضمیمه کرده است: «چون جناب شیخ ابوسعید بن ابوالخیر رحمت‎الله که از بزرگان عرفای زمان حضرت [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ‎الرئیس علیه‌الرحمه]] بوده، کیفیت استجابت دعا و چگونگى زیارت و حقیقت و تأثیر آن را از شیخ سؤال نموده؛ آن‌هم جواب ابوسعید را به طریق موجز بیان فرموده است. نگارنده هم آن را براى کسب فیض و ذخیره روز جزا ترجمه کرده و ضمیمه رسائل چهارگانه قرار داده‏ است»<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>.
# «رساله تحفه»: این رساله از رسائل بسیار خوب شیخ است که در آن تجرد و جوهریت نفس ناطقه و بقای آن را ثابت نموده و راه سعادت را بیان کرده است. همچنین حالات نفس انسان را پس از مفارقت از بدن و چگونگى آن را ذکر کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص182</ref>.
# «رساله تحفه»: این رساله از رسائل بسیار خوب شیخ است که در آن تجرد و جوهریت نفس ناطقه و بقای آن را ثابت نموده و راه سعادت را بیان کرده است. همچنین حالات نفس انسان را پس از مفارقت از بدن و چگونگى آن را ذکر کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص182</ref>.
در سبب تألیف این رساله چنین می‌خوانیم: گویا هنگامی‌که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ علیه‌الرحمه]] از امور دولتى کناره گرفته و از شواغل دنیوى دورى جسته یکى از دوستان صمیمى که او را به نام برادر، خوانده حضرت شیخ را نصیحت کرده و براى به دست آوردن ریاست و ذخیره کردن اموال ترغیب و تحریصش نموده است. شیخ این رساله‏ را در جواب آن دوست تألیف فرموده و در ابتدا معنى سعادت حقیقى و ریاست واقعى را براى او بیان کرده و آن را رساله تحفه نام نهاده و چندین مسئله مهم فلسفى را در آن گنجانیده و در اطراف آن مسائل بحث شافى وافى کرده‏ است.<ref>ر.ک: همان، ص183-182</ref>.
در سبب تألیف این رساله چنین می‌خوانیم: گویا هنگامی‌که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ علیه‌الرحمه]] از امور دولتى کناره گرفته و از شواغل دنیوى دورى جسته یکى از دوستان صمیمى که او را به نام برادر، خوانده حضرت شیخ را نصیحت کرده و براى به دست آوردن ریاست و ذخیره کردن اموال ترغیب و تحریصش نموده است. شیخ این رساله‏ را در جواب آن دوست تألیف فرموده و در ابتدا معنى سعادت حقیقى و ریاست واقعى را براى او بیان کرده و آن را رساله تحفه نام نهاده و چندین مسئله مهم فلسفى را در آن گنجانیده و در اطراف آن مسائل بحث شافى وافى کرده‏ است.<ref>ر.ک: همان، ص183-182</ref>.


[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] در ابتدای این رساله تأکید می‌کند که احسانی بالاتر از راهنمایی دوستان به سعادت ابدی و حیات سرمدی سراغ ندارد چراکه موجب تقرب به‎حق و رسیدن به نعیم دائمی و خلاصی از هموم و غموم دنیوی است.<ref>ر.ک: همان، ص188-187</ref>. سپس پیش از ذکر ده دلیل بر تجرد نفس ناطقه انسانی، در اثبات این‎که سعادت غایت است چنین استدلال می‌کند: «هرگاه غایاتى سواى سعادت تصور شود و انسان طلب نماید آن‎ها را و گمان کند که آن غایات باعث خیریت او است و یا حقیقتاً بر سنن خیریت باشد، محقق است که مقصود و منظور از آن‎ها همان سعادت است و بس. به‎عبارت‎دیگر تحصیل آن‎ها بر سبیل مقدمه است؛ مقصود بالذات همان سعادت است و اما اگر کسى بخواهد خود سعادت را وسیله قرار دهد براى رسیدن به چیز دیگرى مسلم است که آن چیز آخر سعادت است نه آنکه آن را وسیله و مقدمه قرار داده است؛ مگر آنکه بگویى غایات امور غیرمتناهى است و این‎هم که محال است»<ref>ر.ک: همان، ص188</ref>. ‏
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] در ابتدای این رساله تأکید می‌کند که احسانی بالاتر از راهنمایی دوستان به سعادت ابدی و حیات سرمدی سراغ ندارد چراکه موجب تقرب به‎حق و رسیدن به نعیم دائمی و خلاصی از هموم و غموم دنیوی است.<ref>ر.ک: همان، ص188-187</ref>. سپس پیش از ذکر ده دلیل بر تجرد نفس ناطقه انسانی، در اثبات این‎که سعادت غایت است چنین استدلال می‌کند: «هرگاه غایاتى سواى سعادت تصور شود و انسان طلب نماید آن‌ها را و گمان کند که آن غایات باعث خیریت او است و یا حقیقتاً بر سنن خیریت باشد، محقق است که مقصود و منظور از آن‌ها همان سعادت است و بس. به‎عبارت‎دیگر تحصیل آن‌ها بر سبیل مقدمه است؛ مقصود بالذات همان سعادت است و اما اگر کسى بخواهد خود سعادت را وسیله قرار دهد براى رسیدن به چیز دیگرى مسلم است که آن چیز آخر سعادت است نه آنکه آن را وسیله و مقدمه قرار داده است؛ مگر آنکه بگویى غایات امور غیرمتناهى است و این‌هم که محال است»<ref>ر.ک: همان، ص188</ref>. ‏
# مترجم «رساله ترغیب بر دعا» را ضمیمه رساله تحفه نموده است. او سبب این امر را این‎گونه توضیح می‌دهد: برای ازدیاد روشن نمودن قلوب طالبین و تتمیم سخنان پیشین، رساله دیگر او ([[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]]) را که تحریص و ترغیب است براى راهنمایی واصلین به‎حق ترجمه نموده و ضمیمه رساله تحفه بلکه متمم آن قرار دهیم تا نفعش تام و ثمره‏‎اش عام کردد<ref>ر.ک: همان، ص237</ref>. ‏
# مترجم «رساله ترغیب بر دعا» را ضمیمه رساله تحفه نموده است. او سبب این امر را این‎گونه توضیح می‌دهد: برای ازدیاد روشن نمودن قلوب طالبین و تتمیم سخنان پیشین، رساله دیگر او ([[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]]) را که تحریص و ترغیب است براى راهنمایی واصلین به‎حق ترجمه نموده و ضمیمه رساله تحفه بلکه متمم آن قرار دهیم تا نفعش تام و ثمره‏‎اش عام کردد<ref>ر.ک: همان، ص237</ref>. ‏
#رساله اقسام نفوس: این رساله که به رساله شانزده فصل و رساله نفس و رساله ماهیت نفس مشهور است، ترجمه‏‎ای است از کتاب المعاد شیخ که در غالب نسخ موجود، متن فارسى آن نیز به [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] نسبت داده شده است. از این رساله، نسخ متعدد در کتابخانه‌هاى ایران و خارج از ایران موجود است و دو بار در ایران به دست استادان محترم [[شهابی، محمود|محمود شهابى]] و [[عمید، موسی|موسى عمید]] به طبع رسیده است. مترجم در ابتدای رساله انتساب متن فارسی مذکور به [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] را رد کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص241</ref>. ‏
#رساله اقسام نفوس: این رساله که به رساله شانزده فصل و رساله نفس و رساله ماهیت نفس مشهور است، ترجمه‏‎ای است از کتاب المعاد شیخ که در غالب نسخ موجود، متن فارسى آن نیز به [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] نسبت داده شده است. از این رساله، نسخ متعدد در کتابخانه‌هاى ایران و خارج از ایران موجود است و دو بار در ایران به دست استادان محترم [[شهابی، محمود|محمود شهابى]] و [[عمید، موسی|موسى عمید]] به طبع رسیده است. مترجم در ابتدای رساله انتساب متن فارسی مذکور به [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] را رد کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص241</ref>. ‏


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
در پاورقی‎های کتاب توضیح برخی عبارات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] ذکر شده است. برخی عبارات عربی نیز در متن ذکر شده و ترجمه آن‎ها به پاورقی منتقل شده است. فهرست مطالب در ابتدای کتاب ذکر شده است.
در پاورقی‎های کتاب توضیح برخی عبارات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] ذکر شده است. برخی عبارات عربی نیز در متن ذکر شده و ترجمه آن‌ها به پاورقی منتقل شده است. فهرست مطالب در ابتدای کتاب ذکر شده است.


==پانویس==
==پانویس==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش