۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
جز (جایگزینی متن - 'هص' به 'هص') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
# اگر حقیقتی از حقایق وجودیه در عالم مادون عوالم عالیه متحقق شود و وجود او بهقدر همان عالم باشد، احاطه به عوالم فوق ندارد؛ ولی هرگاه آن حقیقت در وعاء و عالم محیط بر عوالم نازله، موجودیت و هستی داشته باشد، قهرا نسبت به عوالم نازله مستولی است و میتواند خود را در آن عوالم، ظاهر و متجلی سازد<ref>ر.ک: همان، ص22-23</ref>. | # اگر حقیقتی از حقایق وجودیه در عالم مادون عوالم عالیه متحقق شود و وجود او بهقدر همان عالم باشد، احاطه به عوالم فوق ندارد؛ ولی هرگاه آن حقیقت در وعاء و عالم محیط بر عوالم نازله، موجودیت و هستی داشته باشد، قهرا نسبت به عوالم نازله مستولی است و میتواند خود را در آن عوالم، ظاهر و متجلی سازد<ref>ر.ک: همان، ص22-23</ref>. | ||
در فصل دوم، شبهاتی پیرامون مسئله رجعت، | در فصل دوم، شبهاتی پیرامون مسئله رجعت، بهصورت سؤال مطرح گردیده و بدان، پاسخ داده شده است؛ از جمله آنکه رجوع کردن ارواح پاک ائمه(ع) به عالم عنصری و بدنهای مادی خودشان، مقتضی است که در وجود خود، سیر نزولی کنند و بعد از وداع دنیا و خلاصی از زندان طبع، دومرتبه عود به گرفتاری این عالم نمایند و در نهاد هر عقلی هویداست که بعد از تمام شدن دور طبیعی وجود، عود به ابتدای امر، صحیح نیست. | ||
نویسنده در پاسخ به این شبهه، به این نکته اشاره دارد که سیر نزولی قهقرائی، وقتی لازم میآید که ارواح ائمه(ع) در رجعت هم مثل زمان اول، ممنوع از کمال و بروز تمام حقیقت خود باشند، لیکن چنین نیست؛ چه، آنکه دور رجعت، دوری است که موانع و قواسر، مرتفع و نفوس شریره، مغلوب و نفس کلیه الهیه، مستقل در حکومت بر نفوس مستعده و بهنحوه اتم، مشغول به نمودن و ابراز خواص تعلیمی و ارشاد عمومی خواهد بود و این حیثیت در ابتدای امر نبود تا رجوع، عود به حالت اولیه باشد<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. | نویسنده در پاسخ به این شبهه، به این نکته اشاره دارد که سیر نزولی قهقرائی، وقتی لازم میآید که ارواح ائمه(ع) در رجعت هم مثل زمان اول، ممنوع از کمال و بروز تمام حقیقت خود باشند، لیکن چنین نیست؛ چه، آنکه دور رجعت، دوری است که موانع و قواسر، مرتفع و نفوس شریره، مغلوب و نفس کلیه الهیه، مستقل در حکومت بر نفوس مستعده و بهنحوه اتم، مشغول به نمودن و ابراز خواص تعلیمی و ارشاد عمومی خواهد بود و این حیثیت در ابتدای امر نبود تا رجوع، عود به حالت اولیه باشد<ref>ر.ک: همان، ص24</ref>. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به رهآورد پیامبر(ص) از معراج که مهمترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص41-45</ref>. | در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به رهآورد پیامبر(ص) از معراج که مهمترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص41-45</ref>. | ||
فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن میباشد؛ از جمله آنکه جانهای مسلمین در عالم معنی یک نوع وحدت و اتحادی دارند؛ زیراکه نفوس مسلمین تمام | فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن میباشد؛ از جمله آنکه جانهای مسلمین در عالم معنی یک نوع وحدت و اتحادی دارند؛ زیراکه نفوس مسلمین تمام بهصورت اعتقادات و تصورات دینیه و تصدیقات به حقایق واقعه متصور و یک نقش معنوی بر روی همه نفوس فعلیت دارد؛ زیراکه واقع و حقیقت توحید و نبوت و معاد و سایر عقاید، یکی است و همچنین اخلاق فاضله و صفات حمیده یکی بیشتر نیست و بدیهی است که مقام واقع و نفسالامر هر امری، تعدد ندارد... در نماز جماعت که مسلمین به هیئت متحده متصلبههم عبادت مینمایند، صورت اتحاد معنوی نفوس تحقق مییابد و اتحاد صوری و صنعی تأیید و تأکید اتحاد معنوی را که منظور اصلی است میکند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>. | ||
در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. | در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>. |
ویرایش