۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
جز (جایگزینی متن - 'نه' به 'نه') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
«ماتریدیان در فقه پیرو ابوحنیفه و در کلام و عقاید پیرو ابومنصور ماتریدیاند که امروزه تقریبا نیمی از جماعت اهل سنت و جماعت را در بر میگیرند»<ref>درآمد کتاب، ص14</ref>. | «ماتریدیان در فقه پیرو ابوحنیفه و در کلام و عقاید پیرو ابومنصور ماتریدیاند که امروزه تقریبا نیمی از جماعت اهل سنت و جماعت را در بر میگیرند»<ref>درآمد کتاب، ص14</ref>. | ||
«هدف نگارنده در این تحقیق صرفا معطوف به معرفی ماتریدیان و اندیشههای آنان بوده و ازاینروی، جز در مواردی بسیار اندک، | «هدف نگارنده در این تحقیق صرفا معطوف به معرفی ماتریدیان و اندیشههای آنان بوده و ازاینروی، جز در مواردی بسیار اندک، آنهم به صورتی بسیار کوتاه و مختصر نقدی صورت نگرفته است... اساسا بنای نویسنده این بوده که با نگاه تقریبی به مسئله بنگرد و بر پذیرش ماتریدیه بهمنزله یک مکتب اسلامی هزار ساله در کنار دیگر مکاتب جهان اسلام تأکید داشته است... که این امر لزوما به مفهوم پذیرش دیدگاه و عقاید ماتریدیان نیست»<ref>همان، ص17-18</ref>. | ||
لطفالله جلالی، «در این تحقیق بهویژه از اطلاعات مقالات [[مادلونگ، ویلفرد|پرفسور مادلونگ]] و دکتر شمس سلفی در بخش اول کتاب، یعنی بخش تاریخ ماتریدیه و از کتاب دکتر حربی بهلحاظ طرح مباحث و شیوه چینش مطالب در بخش دوم کتاب سود برده است. اما نکته مهم این است که نگارنده بر این باور است که بیش از همه آثار پیشگفته، مسائل مربوط به تاریخ ماتریدیه را مطرح کرده و کانون مطالعه قرار داده است. ضمن اینکه در تنظیم شاکله اصلی و کلی این بخش، وی خود را نخستین فرد میداند. در بخش دوم و سوم نیز، وی در طرح و تنظیم مطالب ابتکار عمل داشته و تنها در مواردی خاص از کتابهای دیگر، بهویژه کتاب دکتر حربی بهره برده است. ازاینروی، [میتوان گفت] حاصل کار او، نوآوریهای فراوانی دارد... [وی] در هر سه بخش، در برداشت مطالب، مستقیما به منابع ماتریدیان مراجعه کرده است... این اثر در دنیای فارسیزبانان، در نوع خود، کاری بدیع است»<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>. | لطفالله جلالی، «در این تحقیق بهویژه از اطلاعات مقالات [[مادلونگ، ویلفرد|پرفسور مادلونگ]] و دکتر شمس سلفی در بخش اول کتاب، یعنی بخش تاریخ ماتریدیه و از کتاب دکتر حربی بهلحاظ طرح مباحث و شیوه چینش مطالب در بخش دوم کتاب سود برده است. اما نکته مهم این است که نگارنده بر این باور است که بیش از همه آثار پیشگفته، مسائل مربوط به تاریخ ماتریدیه را مطرح کرده و کانون مطالعه قرار داده است. ضمن اینکه در تنظیم شاکله اصلی و کلی این بخش، وی خود را نخستین فرد میداند. در بخش دوم و سوم نیز، وی در طرح و تنظیم مطالب ابتکار عمل داشته و تنها در مواردی خاص از کتابهای دیگر، بهویژه کتاب دکتر حربی بهره برده است. ازاینروی، [میتوان گفت] حاصل کار او، نوآوریهای فراوانی دارد... [وی] در هر سه بخش، در برداشت مطالب، مستقیما به منابع ماتریدیان مراجعه کرده است... این اثر در دنیای فارسیزبانان، در نوع خود، کاری بدیع است»<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>. |
ویرایش