پرش به محتوا

مصقل صفا در نقد کلام مسیحیت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ها' به 'ه‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎گ' به 'ه‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ها' به 'ه‌ها')
خط ۳۸: خط ۳۸:
در پى نگارش این اثر، نسخه‌اى از آن از دربار پادشاه هند به دارالحکومه وقت ایران فرستاده شد. این اثر - که از استحکام خاصّى برخوردار بود – اندیشه‌گران ایرانى و غیر ایرانى را بر آن داشت که پاسخى بر آن بنگارند که بهترین پاسخ، همین کتاب مصقل صفا از [[علوی عاملی، احمد بن زین‌العابدین|مرحوم سید احمد عاملى]] است<ref>ر.ک: سبحانی، محمدتقی</ref>.
در پى نگارش این اثر، نسخه‌اى از آن از دربار پادشاه هند به دارالحکومه وقت ایران فرستاده شد. این اثر - که از استحکام خاصّى برخوردار بود – اندیشه‌گران ایرانى و غیر ایرانى را بر آن داشت که پاسخى بر آن بنگارند که بهترین پاسخ، همین کتاب مصقل صفا از [[علوی عاملی، احمد بن زین‌العابدین|مرحوم سید احمد عاملى]] است<ref>ر.ک: سبحانی، محمدتقی</ref>.


در واقع احیاى این کتاب تا حدودى مرهون شرق‎شناس معاصر، پرفسور [[کربن، هانری|هانرى کربن]] است. وى سال‎ها پیش در دانشگاه سوربن در مورد اهمیّت این کتاب یک سخنرانى ایراد کرد و سپس در همان دانشگاه به تدریس آن پرداخت. متن سخنرانى [[کربن، هانری|کوربن]] همراه با ترجمه فارسى آن در مقدمه کتاب مصقل به چاپ رسیده است. گذشته از این مقدمه، کتاب شامل مقدمه‌اى نسبتاً طولانى درباره زمینه‎هاى تاریخى تألیف کتاب، کتاب‎شناسیِ ردیّه‎هاى دانشمندان اسلامى بر اندیشه‎هاى مسیحیت، خلاصه‌اى از آراى میر سید احمد و شرحى بر زندگانى، آثار و اجازات این مرد بزرگ است<ref>ر.ک: همان</ref>.
در واقع احیاى این کتاب تا حدودى مرهون شرق‎شناس معاصر، پرفسور [[کربن، هانری|هانرى کربن]] است. وى سال‎ها پیش در دانشگاه سوربن در مورد اهمیّت این کتاب یک سخنرانى ایراد کرد و سپس در همان دانشگاه به تدریس آن پرداخت. متن سخنرانى [[کربن، هانری|کوربن]] همراه با ترجمه فارسى آن در مقدمه کتاب مصقل به چاپ رسیده است. گذشته از این مقدمه، کتاب شامل مقدمه‌اى نسبتاً طولانى درباره زمینه‌هاى تاریخى تألیف کتاب، کتاب‎شناسیِ ردیّه‌هاى دانشمندان اسلامى بر اندیشه‌هاى مسیحیت، خلاصه‌اى از آراى میر سید احمد و شرحى بر زندگانى، آثار و اجازات این مرد بزرگ است<ref>ر.ک: همان</ref>.


فصل اوّل کتاب به مسئله تثلیث و الوهیّت مسیح اختصاص دارد و مؤلّف با بهره‌گیرى از ادلّه برهانى و شیوه‎هاى جدلى، به ابطال مدّعاى خصم مى‎پردازد؛ چنان‎که مى‎دانیم در قرآن کریم تثلیثى که به مسیحیان نسبت داده شده، عبارت است از سه اقنوم خدا، مسیح و مریم. امّا بیشتر مسیحیان، مخصوصاًً در قرون اخیر، اقنوم سوم را روح‎القدس مى‎دانند.
فصل اوّل کتاب به مسئله تثلیث و الوهیّت مسیح اختصاص دارد و مؤلّف با بهره‌گیرى از ادلّه برهانى و شیوه‌هاى جدلى، به ابطال مدّعاى خصم مى‎پردازد؛ چنان‎که مى‎دانیم در قرآن کریم تثلیثى که به مسیحیان نسبت داده شده، عبارت است از سه اقنوم خدا، مسیح و مریم. امّا بیشتر مسیحیان، مخصوصاًً در قرون اخیر، اقنوم سوم را روح‎القدس مى‎دانند.
   
   
مضافاً اینکه آباى کلیسا به‎تدریج تحت تأثیر اندیشه‎هاى نوافلاطونى، از تثلیث پولس رسول، تفسیرى وجودشناختى ارائه کردند و اتحاد اقنوم دوم و سوم را با خدا به‎صورت اتحاد صفات با ذات الهى مطرح ساختند. مؤلف در این فصل نشان داده است که به‎خوبى بر کلام مسیحیّت وقوف دارد و گریزگاه‎هاى بحث را کاملاً مى‎شناسد. در قدم نخست با مقدمات و براهین دقیق عقلى، هرگونه تعدّدى را از ذات واجب الوجود نفى مى‎کند و اثبات مى‎کند که تثلیث با بساطت و وحدت واجب در تنافى است.
مضافاً اینکه آباى کلیسا به‎تدریج تحت تأثیر اندیشه‌هاى نوافلاطونى، از تثلیث پولس رسول، تفسیرى وجودشناختى ارائه کردند و اتحاد اقنوم دوم و سوم را با خدا به‎صورت اتحاد صفات با ذات الهى مطرح ساختند. مؤلف در این فصل نشان داده است که به‎خوبى بر کلام مسیحیّت وقوف دارد و گریزگاه‌هاى بحث را کاملاً مى‎شناسد. در قدم نخست با مقدمات و براهین دقیق عقلى، هرگونه تعدّدى را از ذات واجب الوجود نفى مى‎کند و اثبات مى‎کند که تثلیث با بساطت و وحدت واجب در تنافى است.


سپس به کتاب مقدس بازمى‎گردد و اوصاف انسانى مسیح را بیرون مى‎کشد تا از این طریق، تغایر و عدم امکان اتّحاد عیسى مسیح با واجب الوجود را اثبات کند. نویسنده «آئینه حق‎نما»، براى جمع بین الوهیّت و فرزند بودن عیسى، به صفاتى چون بصیر و سمیع استدلال مى‎کند که هیچ‎کدام مستلزم جسمیّت نیست. صاحب مصقل تنبّه مى‎دهد که به‎هرحال انجیل، حضرت مسیح را با صفات انسانى و جسمانى توصیف کرده و این صفات با الوهیّت منافات دارد. در اینجا سید احمد مسیر بحث را به سؤال و جواب‌هاى جزئى مى‎کشاند و همه راه‎هاى توجیه را بر خصم خویش مى‎بندد. وى در این میان نشان مى‎دهد که تعبیر «فرزند خدا» در اناجیل اربعه و به‎طور کلّى در عهدین، غیر از معنایى است که مسیحیان متأخر از زمان پولس به بعد ادّعا کرده‌اند. کتاب مقدس، حواریون مسیح، نیکوکاران و راه‎یافتگان و بنى‎اسرائیل و حتى کلّ بشریّت را فرزندان خدا مى‎خواند<ref>ر.ک: همان</ref>.
سپس به کتاب مقدس بازمى‎گردد و اوصاف انسانى مسیح را بیرون مى‎کشد تا از این طریق، تغایر و عدم امکان اتّحاد عیسى مسیح با واجب الوجود را اثبات کند. نویسنده «آئینه حق‎نما»، براى جمع بین الوهیّت و فرزند بودن عیسى، به صفاتى چون بصیر و سمیع استدلال مى‎کند که هیچ‎کدام مستلزم جسمیّت نیست. صاحب مصقل تنبّه مى‎دهد که به‎هرحال انجیل، حضرت مسیح را با صفات انسانى و جسمانى توصیف کرده و این صفات با الوهیّت منافات دارد. در اینجا سید احمد مسیر بحث را به سؤال و جواب‌هاى جزئى مى‎کشاند و همه راه‌هاى توجیه را بر خصم خویش مى‎بندد. وى در این میان نشان مى‎دهد که تعبیر «فرزند خدا» در اناجیل اربعه و به‎طور کلّى در عهدین، غیر از معنایى است که مسیحیان متأخر از زمان پولس به بعد ادّعا کرده‌اند. کتاب مقدس، حواریون مسیح، نیکوکاران و راه‎یافتگان و بنى‎اسرائیل و حتى کلّ بشریّت را فرزندان خدا مى‎خواند<ref>ر.ک: همان</ref>.


در کتاب «آئینه حق‎نما»، مسیح را «علم خداوند» و روح‎القدس را به «میل خداوند به ذات خویش» [محبّت] تفسیر مى‎کند و علم و میل را امورى قائم به ذات و مستلزم تثلیث مى‎داند. مؤلف از دو طریق این مدّعا را ابطال مى‎کند: نخست با مبانى فلسفى اثبات مى‎کند که تأخیر علم و محبّت ذاتى، از ذات اله محال است. سپس با تمسّک به ویژگی‎هاى انسانى - که در انجیل براى مسیح بیان شده - اطلاق علم را بر حضرت عیسى از «سخافت عقل و وقاحت فطرت» مى‎داند. در پایان از این بیان انجیل و قرآن کریم که مسیح را «کلمه» (و به تعبیر مؤلف «حروف») مى‎داند، یک برداشت عرفانى مى‎کند و در نفى علم بودن و الوهیّت مسیح استدلال مى‎کند<ref>ر.ک: همان</ref>.
در کتاب «آئینه حق‎نما»، مسیح را «علم خداوند» و روح‎القدس را به «میل خداوند به ذات خویش» [محبّت] تفسیر مى‎کند و علم و میل را امورى قائم به ذات و مستلزم تثلیث مى‎داند. مؤلف از دو طریق این مدّعا را ابطال مى‎کند: نخست با مبانى فلسفى اثبات مى‎کند که تأخیر علم و محبّت ذاتى، از ذات اله محال است. سپس با تمسّک به ویژگی‎هاى انسانى - که در انجیل براى مسیح بیان شده - اطلاق علم را بر حضرت عیسى از «سخافت عقل و وقاحت فطرت» مى‎داند. در پایان از این بیان انجیل و قرآن کریم که مسیح را «کلمه» (و به تعبیر مؤلف «حروف») مى‎داند، یک برداشت عرفانى مى‎کند و در نفى علم بودن و الوهیّت مسیح استدلال مى‎کند<ref>ر.ک: همان</ref>.
خط ۵۴: خط ۵۴:
فصل دوم، به چگونگى الوهیّت عیسى مسیح و ارتباط بین جنبه ناسوتى و لاهوتى او اختصاص دارد و به همین مناسبت بحث به «فداء» کشیده مى‎شود و در پایان از «بشارات عهدین» به نبوّت پیامبر اکرم(ص) بحث مى‎شود<ref>ر.ک: همان</ref>.
فصل دوم، به چگونگى الوهیّت عیسى مسیح و ارتباط بین جنبه ناسوتى و لاهوتى او اختصاص دارد و به همین مناسبت بحث به «فداء» کشیده مى‎شود و در پایان از «بشارات عهدین» به نبوّت پیامبر اکرم(ص) بحث مى‎شود<ref>ر.ک: همان</ref>.


چنان‎که مى‎دانیم مسیحیان در چگونگى الوهیّت مسیحیّت اختلاف دارند و فرقه‎هاى یعقوبیه، نسطوریه و دیگر فرق، هرکدام به‎نوعى این مسئله را تفسیر مى‎کردند. نویسنده کتاب «آئینه حق‎نما»، تا آنجا که از نقل مصقل صفا برمى‎آید، بى‎آنکه وارد جزئیات بحث شود، با زرنگى خاصى این مسئله غامض را به‎طور سربسته مطرح مى‎کند؛ در اینجا نیز مؤلف مصقل به همان روش سابق از دو طریق این ادّعا را ابطال مى‎کند: ابتدا تنافى این مطلب را با مضامین کتاب مقدس معلوم مى‎دارد و سپس غیر معقول بودن اصل این مدّعا را به اثبات مى‎رساند<ref>ر.ک: همان</ref>.
چنان‎که مى‎دانیم مسیحیان در چگونگى الوهیّت مسیحیّت اختلاف دارند و فرقه‌هاى یعقوبیه، نسطوریه و دیگر فرق، هرکدام به‎نوعى این مسئله را تفسیر مى‎کردند. نویسنده کتاب «آئینه حق‎نما»، تا آنجا که از نقل مصقل صفا برمى‎آید، بى‎آنکه وارد جزئیات بحث شود، با زرنگى خاصى این مسئله غامض را به‎طور سربسته مطرح مى‎کند؛ در اینجا نیز مؤلف مصقل به همان روش سابق از دو طریق این ادّعا را ابطال مى‎کند: ابتدا تنافى این مطلب را با مضامین کتاب مقدس معلوم مى‎دارد و سپس غیر معقول بودن اصل این مدّعا را به اثبات مى‎رساند<ref>ر.ک: همان</ref>.


نویسنده مصقل صفا در بخشی از کتاب خود، به مسئله بشارت عهدین بر نبوّت پیامبر اکرم(ص) منتقل مى‎شود. یکى از بحث‎انگیزترین مباحث در مناظرات بین مسلمانان و ترسایان همواره همین نکته بوده است. بررسى این بخش از مصقل صفا، خود به مقاله‌اى مفصل نیازمند است. مصحح محترم در تعلیقات خویش قدم فراتر گذاشته و مواضعى از کتاب مقدس را که بر بشارت استدلال شده، یکجا گرد آورده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
نویسنده مصقل صفا در بخشی از کتاب خود، به مسئله بشارت عهدین بر نبوّت پیامبر اکرم(ص) منتقل مى‎شود. یکى از بحث‎انگیزترین مباحث در مناظرات بین مسلمانان و ترسایان همواره همین نکته بوده است. بررسى این بخش از مصقل صفا، خود به مقاله‌اى مفصل نیازمند است. مصحح محترم در تعلیقات خویش قدم فراتر گذاشته و مواضعى از کتاب مقدس را که بر بشارت استدلال شده، یکجا گرد آورده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
خط ۶۳: خط ۶۳:


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب مقدمه مصحح و فهرست اجمالی محتویات کتاب در ابتدا و فهرست تفصیلی محتوای اصلی کتاب به‎همراه فهرست‎های: گروه‎ها و فرق، کتب و رسائل، شهرها و مکان‎ها، اعلام اشخاص و اصطلاحات خاصه، بخشی از مآخذ، منابع انگلیسی، استدراک، رساله در دفاع از مصقل صفا از خود نویسنده، غلط‎نامه و... در پایان آن ذکر شده است.
فهرست مطالب مقدمه مصحح و فهرست اجمالی محتویات کتاب در ابتدا و فهرست تفصیلی محتوای اصلی کتاب به‎همراه فهرست‎های: گروه‌ها و فرق، کتب و رسائل، شهرها و مکان‎ها، اعلام اشخاص و اصطلاحات خاصه، بخشی از مآخذ، منابع انگلیسی، استدراک، رساله در دفاع از مصقل صفا از خود نویسنده، غلط‎نامه و... در پایان آن ذکر شده است.


در پاورقی‎ها توضیح برخی از جملات و آدرس مطالب ذکر شده است.
در پاورقی‎ها توضیح برخی از جملات و آدرس مطالب ذکر شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش