۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یت' به 'یت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
مقرر کتاب سید علی حسینی شاهرودی در مقدمه کتاب، مباحث این کتاب را برگرفته از دوره اول و دوم دروس فقهی آیتالله سید ابوالقاسم خویی در شهر نجف اشرف دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/10 ر.ک: مقدمه مقرر، ص10]</ref>. | مقرر کتاب سید علی حسینی شاهرودی در مقدمه کتاب، مباحث این کتاب را برگرفته از دوره اول و دوم دروس فقهی آیتالله سید ابوالقاسم خویی در شهر نجف اشرف دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/10 ر.ک: مقدمه مقرر، ص10]</ref>. | ||
در این اثر مباحث مختلف فقهی و | در این اثر مباحث مختلف فقهی و دیدگاههای [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویی]] مطرح شده که به مواردی از آنها اشاره میشود: | ||
# کتاب مکاسب با بررسی مدارک فقه شیعه آغاز شده؛ لذا [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویی]] نیز برخی از منابع فقهی را مورد بررسی قرار داده است. در این بخش از فقه الرضا یا الفقه الرضوي بهعنوان یکی از منابع یاد شده که رسالهای مشتمل بر فتاوا و پارهای احادیث درباره احکام فقهی و مـباحث اخـلاقی است. در انتساب این اثر به [[امام رضا(ع)]] در میان علما و محققان اختلاف نظر است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/28287/50 ر.ک: ایزانلو، رمضانعلی، ص50]</ref>. نویسنده در ابتدای کتاب، این اثر را منسوب به [[امام رضا(ع)|امام رضا]] دانسته است و مقرر در توضیح آن چنین نوشته که گروهی از اعلام در اثبات انتساب این کتاب به [[امام رضا(ع)]] خود را به زحمت انداختهاند. [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویی]] این انتساب را توضیح نداده است؛ چراکه به طرقی که علما بر آن تکیه کردهاند اعتماد ندارد؛ اگرچه بخشهایی از آن مانند نامه ابن بابویه به فرزندش را پذیرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/15 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص15]</ref>. | # کتاب مکاسب با بررسی مدارک فقه شیعه آغاز شده؛ لذا [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویی]] نیز برخی از منابع فقهی را مورد بررسی قرار داده است. در این بخش از فقه الرضا یا الفقه الرضوي بهعنوان یکی از منابع یاد شده که رسالهای مشتمل بر فتاوا و پارهای احادیث درباره احکام فقهی و مـباحث اخـلاقی است. در انتساب این اثر به [[امام رضا(ع)]] در میان علما و محققان اختلاف نظر است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/28287/50 ر.ک: ایزانلو، رمضانعلی، ص50]</ref>. نویسنده در ابتدای کتاب، این اثر را منسوب به [[امام رضا(ع)|امام رضا]] دانسته است و مقرر در توضیح آن چنین نوشته که گروهی از اعلام در اثبات انتساب این کتاب به [[امام رضا(ع)]] خود را به زحمت انداختهاند. [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویی]] این انتساب را توضیح نداده است؛ چراکه به طرقی که علما بر آن تکیه کردهاند اعتماد ندارد؛ اگرچه بخشهایی از آن مانند نامه ابن بابویه به فرزندش را پذیرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/15 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص15]</ref>. | ||
# سحر از جـمله جـرایمى اسـت که حدى براى آن در قرآن مشخص نشده است و نظر اهل لغت، فقها و مفسران در رابطه با مفهوم، اقـسام کیفر و استثنائات وارد بر آن مختلف است. مشهور فقها بهنحو مطلق قائل به قـتل ساحر مسلمان و تعزیر سـاحر کافـر شدهاند. از نظر عدهاى کسى که آن را حلال بداند یا همراه با مقدماتى انجام دهد که موجب کفر او باشد کشته مىشود و برخى دیگر نیز تنها کسى که سحر را حرفه خودش قرار داده مستحق اعدام دانستهاند. در خصوص استثنائات وارد بـر جرم سحر مشهور فقها دفع سحر به سحر را جایز مىدانند که این امر مورد تأیید برخى قرار نگرفته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/58699/164 ر.ک: خالقی، ابوالفتح؛ سیفی قره یثاق، داود، ص163]</ref>. [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویی]] با استناد به آیه 102 سوره بقره '''و يتعلمون منهما ما يضرهم و لا ينفعهم'''، تحریم سحر را مختص موردی میداند که مضر بوده و نفعی نداشته باشد و موجب ایذاء مؤمن باشد. پس ابراز چیزی که واقعیتی ندارد بهصورت امر حقیقی حرمتی ندارد، مگر آنکه ضرری را در عقل یا بدن مؤمن ایجاد کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/293 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص293]</ref>. مشهور فقها بهنحو مطلق قائل به قتل ساحر مسلمان و تعزیر ساحر کافر شدهاند. از نظر عدهای و از جمله [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویی]] سحر حرام، تا زمانی که حلال دانسته نشود، موجب کفر نمیگردد. عدهای از فقهای متأخر در صورت حلال دانستن سحر قتل ساحر را جایز دانستهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/294 ر.ک: همان، ص294]</ref>. وی همچنین معتقد است که توبه ساحر پذیرفته میشود؛ چراکه تائب مانند کسی است که گناه نکرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/295 ر.ک: همان، ص295]</ref>. | # سحر از جـمله جـرایمى اسـت که حدى براى آن در قرآن مشخص نشده است و نظر اهل لغت، فقها و مفسران در رابطه با مفهوم، اقـسام کیفر و استثنائات وارد بر آن مختلف است. مشهور فقها بهنحو مطلق قائل به قـتل ساحر مسلمان و تعزیر سـاحر کافـر شدهاند. از نظر عدهاى کسى که آن را حلال بداند یا همراه با مقدماتى انجام دهد که موجب کفر او باشد کشته مىشود و برخى دیگر نیز تنها کسى که سحر را حرفه خودش قرار داده مستحق اعدام دانستهاند. در خصوص استثنائات وارد بـر جرم سحر مشهور فقها دفع سحر به سحر را جایز مىدانند که این امر مورد تأیید برخى قرار نگرفته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/58699/164 ر.ک: خالقی، ابوالفتح؛ سیفی قره یثاق، داود، ص163]</ref>. [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویی]] با استناد به آیه 102 سوره بقره '''و يتعلمون منهما ما يضرهم و لا ينفعهم'''، تحریم سحر را مختص موردی میداند که مضر بوده و نفعی نداشته باشد و موجب ایذاء مؤمن باشد. پس ابراز چیزی که واقعیتی ندارد بهصورت امر حقیقی حرمتی ندارد، مگر آنکه ضرری را در عقل یا بدن مؤمن ایجاد کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/293 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص293]</ref>. مشهور فقها بهنحو مطلق قائل به قتل ساحر مسلمان و تعزیر ساحر کافر شدهاند. از نظر عدهای و از جمله [[خویی، ابوالقاسم|آیتالله خویی]] سحر حرام، تا زمانی که حلال دانسته نشود، موجب کفر نمیگردد. عدهای از فقهای متأخر در صورت حلال دانستن سحر قتل ساحر را جایز دانستهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/294 ر.ک: همان، ص294]</ref>. وی همچنین معتقد است که توبه ساحر پذیرفته میشود؛ چراکه تائب مانند کسی است که گناه نکرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16533/1/295 ر.ک: همان، ص295]</ref>. |
ویرایش