۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به 'هگ') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
وی در قسمتی از کتاب درباره دیصانیه مینویسد: اکثر عقایدشان با نظریات مانویان موافق است؛ فقط در برخی موارد با آنان مخالفند که از جمله این موارد است: اعتقاد به اینکه ظلمت، مرده و غیر حساس است و عالم و قادر نیست، بلکه راکد غیر متحرک است و افعالش بهصورت طبعی از وی صادر میشود؛ [یعنی] علم و قدرت و حس و قصد و تحرک، فقط مختص به نور است. دلیل آنان در بیان این نکته این است که ظلمت ضد نور است و ازاینرو باید صفاتش نیز در تضاد با صفات نور باشد. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] قول آنان را با توضیح مطلبی که سابقا بر آن استدلال کرده، ابطال میکند؛ وی مینویسد: سابقا بیان کردیم که ظلمت، فقدان (نبود) نور است در چیزهایی که پذیرای آن هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/584 ر.ک: همان، ص584]</ref>. | وی در قسمتی از کتاب درباره دیصانیه مینویسد: اکثر عقایدشان با نظریات مانویان موافق است؛ فقط در برخی موارد با آنان مخالفند که از جمله این موارد است: اعتقاد به اینکه ظلمت، مرده و غیر حساس است و عالم و قادر نیست، بلکه راکد غیر متحرک است و افعالش بهصورت طبعی از وی صادر میشود؛ [یعنی] علم و قدرت و حس و قصد و تحرک، فقط مختص به نور است. دلیل آنان در بیان این نکته این است که ظلمت ضد نور است و ازاینرو باید صفاتش نیز در تضاد با صفات نور باشد. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] قول آنان را با توضیح مطلبی که سابقا بر آن استدلال کرده، ابطال میکند؛ وی مینویسد: سابقا بیان کردیم که ظلمت، فقدان (نبود) نور است در چیزهایی که پذیرای آن هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/584 ر.ک: همان، ص584]</ref>. | ||
وی درباره مرقیونیه نیز مینویسد: آنان معتقدند که خدای متعال حق است و کسی را یارای دفع و ابطال وی نیست. آنان همچنین معتقدند که شیطان نیز (بدون اینکه مخلوق خدا باشد) موجود است. پیروان مریقونیه معتقدند: در میان خدا و شیطان وجود ثالثی هست که از خدا پایینتر و از شیطان بالاتر است که در میان طبع سلیم انسانی به ودیعت نهاده شده است. شیطان و ظلمت بر آن میشورد و با آن میآمیزد و از این آمیزش، عالم پدیدار میشود. آمیزش شیطان با او به این دلیل است که از فعل او بهره ببرد، قبائحش را نیکو کند، مرگش را حیات بخشد و قساوتش را نرم کند. سپس، شیطان نیروها و دغدغههایش را در عالم برپا میدارد تا به وسوسه بپردازد. از قوا و نیروهای او بروج | وی درباره مرقیونیه نیز مینویسد: آنان معتقدند که خدای متعال حق است و کسی را یارای دفع و ابطال وی نیست. آنان همچنین معتقدند که شیطان نیز (بدون اینکه مخلوق خدا باشد) موجود است. پیروان مریقونیه معتقدند: در میان خدا و شیطان وجود ثالثی هست که از خدا پایینتر و از شیطان بالاتر است که در میان طبع سلیم انسانی به ودیعت نهاده شده است. شیطان و ظلمت بر آن میشورد و با آن میآمیزد و از این آمیزش، عالم پدیدار میشود. آمیزش شیطان با او به این دلیل است که از فعل او بهره ببرد، قبائحش را نیکو کند، مرگش را حیات بخشد و قساوتش را نرم کند. سپس، شیطان نیروها و دغدغههایش را در عالم برپا میدارد تا به وسوسه بپردازد. از قوا و نیروهای او بروج دوازدهگانه، ستارگان هفتگانه، خورشید و ماه و... هستند... هرچیز [زشتی] در دنیا، مانند حیوانات درندهای که دیگران را شکار میکنند و میخورند و... از شیطان است و خدای بزرگ، آن را نیافریده است، بلکه خالقش شیطان رجس نجس است. نیروهای شیطان بر عالم تسلط یافته و وی به تدبیر در آن مشغول است. سازنده درختان مثمر و غیر مثمر اوست. اوست که زندگانی زمینیان را در فصلهای چهارگانه ترتیب میبخشد..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/586 ر.ک: همان، ص586-587]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش