۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یر' به 'یر') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به 'هگ') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
اشعار دیوان حاضر، دربردارنده مفاهیم عرفانی و ادبی برازندهای است. [[رضي الدين ارتيماني|رضی]] در سرودن غزل و قصیده و رباعی مهارت نشان داده و در بهکار بردن مفاهیم عالی و رسانیدن معانی عرفانی، توانایی داشته. سادگی انتخاب و روانی بیان از ویژگیهای شعر اوست. ساقینامهاش استادانه طرح، شاعرانه دنبال میشود و ماهرانه به پایان میرسد. سوگندنامه وی قدرت شاعرانه و سیمای ادبی او را بهخوبی نشان میدهد و همین زادههای طبع شیوای اوست که مورد توجه صاحبنظران و ادبدوستانش قرار داده و شاید اگر [[رضي الدين ارتيماني|رضی]] جز ساقینامه و سوگندنامه شعر دیگری نسروده بود، همان مقام ادبی و عرفانی را داشت که اکنون دارد. | اشعار دیوان حاضر، دربردارنده مفاهیم عرفانی و ادبی برازندهای است. [[رضي الدين ارتيماني|رضی]] در سرودن غزل و قصیده و رباعی مهارت نشان داده و در بهکار بردن مفاهیم عالی و رسانیدن معانی عرفانی، توانایی داشته. سادگی انتخاب و روانی بیان از ویژگیهای شعر اوست. ساقینامهاش استادانه طرح، شاعرانه دنبال میشود و ماهرانه به پایان میرسد. سوگندنامه وی قدرت شاعرانه و سیمای ادبی او را بهخوبی نشان میدهد و همین زادههای طبع شیوای اوست که مورد توجه صاحبنظران و ادبدوستانش قرار داده و شاید اگر [[رضي الدين ارتيماني|رضی]] جز ساقینامه و سوگندنامه شعر دیگری نسروده بود، همان مقام ادبی و عرفانی را داشت که اکنون دارد. | ||
[[رضي الدين ارتيماني|رضی]] از آن جمله شاعرانی است که به قول «هرمان اته» راه خود را پیموده و در بند وزن و قافیه متصنع نبوده و در حقیقت شعر را بهخاطر نشان دادن واقعیات و | [[رضي الدين ارتيماني|رضی]] از آن جمله شاعرانی است که به قول «هرمان اته» راه خود را پیموده و در بند وزن و قافیه متصنع نبوده و در حقیقت شعر را بهخاطر نشان دادن واقعیات و جلوهگر ساختن احساسات میسروده، نه به ضرورت احتیاج و تشریفات. «اته» مینویسد: | ||
طالع شعر فارسی در هند شبیه طالع شعر در خود ایران بود؛ در ایران هم بهتدریج ابتکار از بین رفت و فقط صاحبنظرانی بر سبیل ندرت به ظهور رسیدند که در بند وزن و قافیه متصنع نبودند و راه خود را پیمودند و در سرودههای خود احساسات بیشائبه خود را | طالع شعر فارسی در هند شبیه طالع شعر در خود ایران بود؛ در ایران هم بهتدریج ابتکار از بین رفت و فقط صاحبنظرانی بر سبیل ندرت به ظهور رسیدند که در بند وزن و قافیه متصنع نبودند و راه خود را پیمودند و در سرودههای خود احساسات بیشائبه خود را جلوهگر ساختند. نظیر حلقه دربار اکبر شاه، در همان زمان مجلسی از شاعران، به دربار پادشاه صوفی، یعنی شاه عباس بزرگ گرد آمدند که اکثر آنان غزلسرا بودند. متقدمترین این جمع مولانا والی از دشت بیاض خراسان یا به قولی قهستان بود که شهرتش حتی در عهد شاه طهماسب، آغاز شد و به سال 1012 کشته گردید. بعد از او میتوان [[رضي الدين ارتيماني|رضی ارتیمانی]] را ذکر کرد که پدرش ابراهیم ادهم، ناظم «خسرو و شیرن» بود<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-6</ref>. | ||
درباره تعداد اشعاری که از [[رضي الدين ارتيماني|رضی]] برجای مانده، سخن متفاوت است؛ [[هدایت، رضاقلی|رضاقلی خان هدایت]]، اشعار او را یکهزار بیت نوشته. تذکره سرو آزاد مینویسد: دیوان مختصری از او به نظر آمده. آذر بیگدلی، مؤلف آتشکده آذر، اشعار وی را به یکهزار بیت تخمین زده و ادیب دانشمند، آقای [[گلچین معانی، احمد|احمد گلچین معانی]] در پاورقی صفحه 938 تذکره میخانه، مجموع اشعارش را تا یکهزاروپانصد بیت نوشته. به هر صورت در مجموعه حاضر سعی شده است کلیه آثار این شاعر در دسترس علاقهمندان قرار گیرد و اگر هم غیر از این شعری داشته باشد، باید منتظر فرصتی بود تا در آینده به کمک ادبدوستان به این مجموعه افزوده گردد؛ زیرا به حکم «ما لا يدرك كله لا يترك كله»، انصاف نبود بیش از این گرد فراموشی چهره شاعر را بپوشاند. | درباره تعداد اشعاری که از [[رضي الدين ارتيماني|رضی]] برجای مانده، سخن متفاوت است؛ [[هدایت، رضاقلی|رضاقلی خان هدایت]]، اشعار او را یکهزار بیت نوشته. تذکره سرو آزاد مینویسد: دیوان مختصری از او به نظر آمده. آذر بیگدلی، مؤلف آتشکده آذر، اشعار وی را به یکهزار بیت تخمین زده و ادیب دانشمند، آقای [[گلچین معانی، احمد|احمد گلچین معانی]] در پاورقی صفحه 938 تذکره میخانه، مجموع اشعارش را تا یکهزاروپانصد بیت نوشته. به هر صورت در مجموعه حاضر سعی شده است کلیه آثار این شاعر در دسترس علاقهمندان قرار گیرد و اگر هم غیر از این شعری داشته باشد، باید منتظر فرصتی بود تا در آینده به کمک ادبدوستان به این مجموعه افزوده گردد؛ زیرا به حکم «ما لا يدرك كله لا يترك كله»، انصاف نبود بیش از این گرد فراموشی چهره شاعر را بپوشاند. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
{{ب|''به دردیکش لجه کبریا''|2=''به ساقی کوثر، به شاه نجف''}} | {{ب|''به دردیکش لجه کبریا''|2=''به ساقی کوثر، به شاه نجف''}} | ||
{{ب|''به دری که عرش است او را صدف ''|2=''که اینک فتادیم، یاران ز هم''}} | {{ب|''به دری که عرش است او را صدف ''|2=''که اینک فتادیم، یاران ز هم''}} | ||
{{ب|''به نور دل صبحخیزان عشق''|2=''ز شادی به | {{ب|''به نور دل صبحخیزان عشق''|2=''ز شادی به اندهگریزان عشق''}} | ||
{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18-24</ref>. | {{پایان شعر}}<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18-24</ref>. | ||
ویرایش