۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جلال الدین' به 'جلالالدین') |
جز (جایگزینی متن - 'مخصوصا' به 'مخصوصاً') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
#:{{پایان شعر}} | #:{{پایان شعر}} | ||
#:و تعليم و تربيت مردم را به عهده گرفته، نبايد سبک و زشت صحبت كند و از سوى ديگر اقتدار جلالالدين در تجسيم و تمثيل خيلى بيشتر از آن است كه نيازمند مثالهاى زشت باشد... خلاصه در داستانهايى از مثنوى كه شامل ابيات ناشايست است، ابياتش را نقل نكرده و به نقطهچينى در آن موارد كفايت خواهم ورزيد<ref>همان، ج 5، ص439 - 442</ref> | #:و تعليم و تربيت مردم را به عهده گرفته، نبايد سبک و زشت صحبت كند و از سوى ديگر اقتدار جلالالدين در تجسيم و تمثيل خيلى بيشتر از آن است كه نيازمند مثالهاى زشت باشد... خلاصه در داستانهايى از مثنوى كه شامل ابيات ناشايست است، ابياتش را نقل نكرده و به نقطهچينى در آن موارد كفايت خواهم ورزيد<ref>همان، ج 5، ص439 - 442</ref> | ||
#:شارح در حكايت «امرد و كوسه در خانقاه»، چنين نوشته است: «جلالالدين در ابيات فوق بار ديگر با يك مثال زشت، مطالب عالى را توضيح مىدهد و اين اشتباه و خطاى جدى است كه جلالالدين چند بار در مثنوى مرتكب شده است؛ | #:شارح در حكايت «امرد و كوسه در خانقاه»، چنين نوشته است: «جلالالدين در ابيات فوق بار ديگر با يك مثال زشت، مطالب عالى را توضيح مىدهد و اين اشتباه و خطاى جدى است كه جلالالدين چند بار در مثنوى مرتكب شده است؛ مخصوصاًً تطبيق چند موى چانه كوسه براى حفظ ناموس او، به نامه الهى! ما از تفسير مقدارى از ابيات به جهت روشنايى و ناشايست بودن بعضى از مطالب آنها خوددارى كرديم<ref>همان، ج 14، ص397</ref> | ||
#آيا مىتوان گفت [[مولوی، جلالالدین محمد|جلالالدين مولوى]] در كتاب مثنوى يك مكتب انسانى - الهى سيستماتيك پىريزى كرده است؟ هنگامى كه مىگوييم يك مكتب انسانى - الهى را پىريزى كرده است، بايد توجه داشته باشيم كه اگر مقصود از مكتب عبارت است از گروهى از اصول و قوانين و عقائد در يك سيستم بسته، البته جواب، منفى است؛ زيرا آن روش انديشه كه از چارچوبه جهان ماده و حركت پا فراتر مىنهد و انسان را در صحنه پهناورتر از خور و خواب و خشم و شهوت و كون و فساد نمايش مىدهد، در حقيقت در يك سيستم باز قدم برمىدارد؛ بدين جهت، مفاهيمى از قبيل «قلمرو مشخص مكتب» و «آغاز و انجام سيستم مكتبى» در كتابى كه در زمينه فرهنگ باز اسلامى تألیف شده است، موردى ندارد؛ زيرا براى فورمول «إنا لله و إنا إليه راجعون» در معلومات بشرى محدوديت كمى و كيفى وجود ندارد<ref>همان، ج 2، ص7</ref> | #آيا مىتوان گفت [[مولوی، جلالالدین محمد|جلالالدين مولوى]] در كتاب مثنوى يك مكتب انسانى - الهى سيستماتيك پىريزى كرده است؟ هنگامى كه مىگوييم يك مكتب انسانى - الهى را پىريزى كرده است، بايد توجه داشته باشيم كه اگر مقصود از مكتب عبارت است از گروهى از اصول و قوانين و عقائد در يك سيستم بسته، البته جواب، منفى است؛ زيرا آن روش انديشه كه از چارچوبه جهان ماده و حركت پا فراتر مىنهد و انسان را در صحنه پهناورتر از خور و خواب و خشم و شهوت و كون و فساد نمايش مىدهد، در حقيقت در يك سيستم باز قدم برمىدارد؛ بدين جهت، مفاهيمى از قبيل «قلمرو مشخص مكتب» و «آغاز و انجام سيستم مكتبى» در كتابى كه در زمينه فرهنگ باز اسلامى تألیف شده است، موردى ندارد؛ زيرا براى فورمول «إنا لله و إنا إليه راجعون» در معلومات بشرى محدوديت كمى و كيفى وجود ندارد<ref>همان، ج 2، ص7</ref> | ||
#آيا كتاب مثنوى در مسائل اجتماعى امروز مىتواند بهعنوان يك كتاب زنده مطرح شود؟ | #آيا كتاب مثنوى در مسائل اجتماعى امروز مىتواند بهعنوان يك كتاب زنده مطرح شود؟ | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
بيان واقعيتى است؛ | بيان واقعيتى است؛ مخصوصاً با در نظر داشتن اينكه جلالالدين در حساسترين مرزهاى طبيعت و ماوراى طبيعت، انديشه و احساسات درونى را درهممىآميزد و بااينحال، مىخواهد محصول اينگونه فعاليت شگفتانگيز را با بيانات و الفاظ مورد انس ما توضيح بدهد. مسلم است كه براى افكار معمولى اين بيانات و الفاظ در رسانيدن مقصود گوينده، موفقيتآميز نخواهد بود. | ||
پس اگر در موردى ديديم كه جلالالدين از گوشهگيرى دم مىزند مىتوانيم بگوييم: مقصود او از گوشهگيرى، به دست آوردن حالت بىخيالى به مسائل اجتماعى نيست، بلكه با ملاحظه ساير مطالبش مىخواهد بگويد: | پس اگر در موردى ديديم كه جلالالدين از گوشهگيرى دم مىزند مىتوانيم بگوييم: مقصود او از گوشهگيرى، به دست آوردن حالت بىخيالى به مسائل اجتماعى نيست، بلكه با ملاحظه ساير مطالبش مىخواهد بگويد: |
ویرایش