پرش به محتوا

مقدمة تهافت الفلاسفة المسماة مقاصد الفلاسفة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مخصوصا' به 'مخصوصاً'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'مخصوصا' به 'مخصوصاً')
خط ۲۱: خط ۲۱:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16513
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16513
| کتابخوان همراه نور =13902
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۵۱: خط ۵۲:
در آخر منطق می‌گوید: «این است آنچه ما خواستیم بفهمانیم و حکایت کنیم. پس از این علم الهیات را در نزد ایشان می‌آوریم». در آخر الهیات می‌گوید: «این است سر قدر بنا بر آنچه گفته شده است و الله أعلم بالصواب» و در آخر طبیعیات می‌گوید: «این است آنچه ما خواستیم از علوم منطقی و الهی و طبیعی آنان حکایت کنیم، بدون اینکه به تمییز غث و سمین و حق و باطل آن بپردازیم و پس از این به کتاب «تهافت الفلاسفة» آغاز خواهیم کرد تا بطلان آنچه از این آراء باطل است، معلوم شود و الله الموفق لدرك الحق بمنه و حوله»<ref>همان، ص35</ref>.
در آخر منطق می‌گوید: «این است آنچه ما خواستیم بفهمانیم و حکایت کنیم. پس از این علم الهیات را در نزد ایشان می‌آوریم». در آخر الهیات می‌گوید: «این است سر قدر بنا بر آنچه گفته شده است و الله أعلم بالصواب» و در آخر طبیعیات می‌گوید: «این است آنچه ما خواستیم از علوم منطقی و الهی و طبیعی آنان حکایت کنیم، بدون اینکه به تمییز غث و سمین و حق و باطل آن بپردازیم و پس از این به کتاب «تهافت الفلاسفة» آغاز خواهیم کرد تا بطلان آنچه از این آراء باطل است، معلوم شود و الله الموفق لدرك الحق بمنه و حوله»<ref>همان، ص35</ref>.


آنچه در مطالعه مقاصد در همان نظر اول، جلب توجه می‌کند، شیوه نگارش و سلاست و روانی آن است. همه می‌دانند که بیان نظریات فلسفی که در غایت تجرد و انتزاع است، کاری است بسیار دشوار و آسان ساختن و سهل التناول کردن آن را استعدادی خاص دربایست است و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از این استعداد به‌نحو عجیبی برخوردار است و پیچیده‌ترین و دشوارترین مطلب را با بیانی بسیار رسا ادا می‌کند؛ چنان‌که با کمال جرأت می‌توان ادعا کرد که در بین کتب فلسفی که در فرهنگ اسلامی به نگارش درآمده، کتابی به سادگی و روانی مقاصد وجود ندارد. وی مانند معلمی دلسوز و منزه از شائبه فضل‌فروشی و قلمبه‌گویی و مغلق‌پردازی، عبارت را به روانی آب زلال می‌آورد و رسائی سخن و تفهیم مطلب را به آستانه اعجاز می‌کشاند و اعجاب هر خواننده را برمی‌انگیزد؛ مخصوصا کسی که قبلا با متون فلسفی آشنا باشد، وقتی به کتاب مقاصد می‌پردازد، همانند کسی است که از راهی درشت و ناهموار و سنگلاخی پر از پستی و بلندی، به جاده‌ای صاف و هموار برسد<ref>همان</ref>.
آنچه در مطالعه مقاصد در همان نظر اول، جلب توجه می‌کند، شیوه نگارش و سلاست و روانی آن است. همه می‌دانند که بیان نظریات فلسفی که در غایت تجرد و انتزاع است، کاری است بسیار دشوار و آسان ساختن و سهل التناول کردن آن را استعدادی خاص دربایست است و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] از این استعداد به‌نحو عجیبی برخوردار است و پیچیده‌ترین و دشوارترین مطلب را با بیانی بسیار رسا ادا می‌کند؛ چنان‌که با کمال جرأت می‌توان ادعا کرد که در بین کتب فلسفی که در فرهنگ اسلامی به نگارش درآمده، کتابی به سادگی و روانی مقاصد وجود ندارد. وی مانند معلمی دلسوز و منزه از شائبه فضل‌فروشی و قلمبه‌گویی و مغلق‌پردازی، عبارت را به روانی آب زلال می‌آورد و رسائی سخن و تفهیم مطلب را به آستانه اعجاز می‌کشاند و اعجاب هر خواننده را برمی‌انگیزد؛ مخصوصاً کسی که قبلا با متون فلسفی آشنا باشد، وقتی به کتاب مقاصد می‌پردازد، همانند کسی است که از راهی درشت و ناهموار و سنگلاخی پر از پستی و بلندی، به جاده‌ای صاف و هموار برسد<ref>همان</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
این کتاب در قرون وسطی به زبان لاتینی ترجمه شد و در بین متفکران مسیحی، رواجی شگرف یافت؛ چنان‌که در آثار خود، مکرر بدان استناد جسته‌اند؛ به‌عنوان مثال، پدرو هیسپانو 20 مرتبه و الکساندر دوهالس 11 مرتبه و آلبرت کبیر 147 مرتبه و سن توماس آکوینی 31 مرتبه و راجر بیکن 40 مرتبه و دیگران به‌کرات از آن نام برده‌اند و بدان استشهاد جسته‌اند. این کتاب، گذشته از لاتینی، به زبان عبری و اسپانیایی نیز ترجمه شده و مخصوصا شروح متعددی نیز به زبان عبری بر آن نوشته‌اند<ref>همان، ص36-‌37</ref>.
این کتاب در قرون وسطی به زبان لاتینی ترجمه شد و در بین متفکران مسیحی، رواجی شگرف یافت؛ چنان‌که در آثار خود، مکرر بدان استناد جسته‌اند؛ به‌عنوان مثال، پدرو هیسپانو 20 مرتبه و الکساندر دوهالس 11 مرتبه و آلبرت کبیر 147 مرتبه و سن توماس آکوینی 31 مرتبه و راجر بیکن 40 مرتبه و دیگران به‌کرات از آن نام برده‌اند و بدان استشهاد جسته‌اند. این کتاب، گذشته از لاتینی، به زبان عبری و اسپانیایی نیز ترجمه شده و مخصوصاً شروح متعددی نیز به زبان عبری بر آن نوشته‌اند<ref>همان، ص36-‌37</ref>.


مقاصد، ابتدا به سال 1331ق، در مصر به چاپ رسید. سپس سلیمان دنیا، استاد مساعد فلسفه در دانشکده اصول دین مصر، آن را تصحیح کرده و در سال 1961م، در دایرةالمعارف مصر، به چاپ رساند. در سال 1338ش، محمد خزائلی، مقاصد را به فارسی برگردانده و آن را به نام «خودآموز حکمت مشا»، در انتشارات امیرکبیر منتشر ساخته است<ref>همان، ص37</ref>.
مقاصد، ابتدا به سال 1331ق، در مصر به چاپ رسید. سپس سلیمان دنیا، استاد مساعد فلسفه در دانشکده اصول دین مصر، آن را تصحیح کرده و در سال 1961م، در دایرةالمعارف مصر، به چاپ رساند. در سال 1338ش، محمد خزائلی، مقاصد را به فارسی برگردانده و آن را به نام «خودآموز حکمت مشا»، در انتشارات امیرکبیر منتشر ساخته است<ref>همان، ص37</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش