پرش به محتوا

علم کلی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ا' به 'ی‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۱: خط ۳۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
کتاب با مقدمه‌ای در باب «فایده فلسفه» آغاز می‎شود و اینکه «انسان چه نیاز ذاتی و طبیعی به فلسفه دارد تا در راه به دست آوردن آن بذل جهد و صرف وقت نماید». او در سخنی کوتاه چنین پاسخ می‌دهد: به‎راستی فلسفه از حقیقت در هر مرتبه و درهرصورتی که هست بحث می‌کند و ماهیت آن درک حقیقت است لذا راهی برای تضعیف و انکار آن متصور نیست؛ زیرا انکار فلسفه محصولی از انکار درک و حقیقت خواهد بود؛ درحالی‎که نه حقیقت قابل‎انکار است و نه درک؛ و در واقع تعقل را که هسته مرکزی بشریت و فصل ممیز او از سایر حیوانات است نمی‌توان تعطیل کرد. تازه اگر کور باطنی هم در تاریکی‎های جهل، حق و حقیقت را انکار نماید صرف‎نظر از آنکه انکارش دلیل قطعی جهل و بی ادراکی است، همین انکار سند قاطع‎تری برای اثبات حقیقت که نقض مطلوب او است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه ب</ref>.
کتاب با مقدمه‌ای در باب «فایده فلسفه» آغاز می‌شود و اینکه «انسان چه نیاز ذاتی و طبیعی به فلسفه دارد تا در راه به دست آوردن آن بذل جهد و صرف وقت نماید». او در سخنی کوتاه چنین پاسخ می‌دهد: به‎راستی فلسفه از حقیقت در هر مرتبه و درهرصورتی که هست بحث می‌کند و ماهیت آن درک حقیقت است لذا راهی برای تضعیف و انکار آن متصور نیست؛ زیرا انکار فلسفه محصولی از انکار درک و حقیقت خواهد بود؛ درحالی‎که نه حقیقت قابل‎انکار است و نه درک؛ و در واقع تعقل را که هسته مرکزی بشریت و فصل ممیز او از سایر حیوانات است نمی‌توان تعطیل کرد. تازه اگر کور باطنی هم در تاریکی‎های جهل، حق و حقیقت را انکار نماید صرف‎نظر از آنکه انکارش دلیل قطعی جهل و بی ادراکی است، همین انکار سند قاطع‎تری برای اثبات حقیقت که نقض مطلوب او است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه ب</ref>.


نگارنده در سرآغاز کتاب به طرح مبادی و مقدمات مباحث فلسفی و تبیین یک سری مفاهیم عام و کلی می‌پردازد. از جمله آن‎ها:
نگارنده در سرآغاز کتاب به طرح مبادی و مقدمات مباحث فلسفی و تبیین یک سری مفاهیم عام و کلی می‌پردازد. از جمله آن‎ها:
# تعریف فلسفه: فلسفه استکمال نفس به فراگرفتن حقایق جهان به همان ترتیبی که واقعیت ذاتی دارند است.
# تعریف فلسفه: فلسفه استکمال نفس به فراگرفتن حقایق جهان به همان ترتیبی که واقعیت ذاتی دارند است.
# موضوع فلسفه: به‎طورکلی موضوع هر علمی چیزی است که از عوارض ذاتیه آن بحث می‎شود و مقصود این است که مطالب هر علمی فقط پیرامون موضوع آن باید نفی و یا اثبات گردد.
# موضوع فلسفه: به‎طورکلی موضوع هر علمی چیزی است که از عوارض ذاتیه آن بحث می‌شود و مقصود این است که مطالب هر علمی فقط پیرامون موضوع آن باید نفی و یا اثبات گردد.
# تقسیمات فلسفه: حکمت که توجه نفس انسانی به‎سوی کمالاتی است که در هر دو جانب علم و عمل برای وی امکان حصول دارد در بدو امر به حکمت علمی و حکمت نظری تقسیم شده و سپس هر یک به اقسام عدیده‌ای منقسم گردیده‌اند.
# تقسیمات فلسفه: حکمت که توجه نفس انسانی به‎سوی کمالاتی است که در هر دو جانب علم و عمل برای وی امکان حصول دارد در بدو امر به حکمت علمی و حکمت نظری تقسیم شده و سپس هر یک به اقسام عدیده‌ای منقسم گردیده‌اند.
# فلسفه الهی به معنی عام: در میان مسائل و فنون حکمت نظری چون فلسفه الهی به معنی عام، عمومی‌تر و نزدیک‎تر به افهام و عقول است؛ امور عامه را در علم اعلی (فلسفه کلی) مانند کلیات علم طبیعی شمرده و گفته‌اند همان‎طور که در علم طبیعی مباحث کلی و عمومی همچون شکل طبیعی جسم و تناهی یا عدم‎تناهی ابعاد جسم و نظایر آن مقدم بر سایر مسائل طبیعیات است، در علم کلی نیز مطالب کلی و امور عامه طبعاً بر سایر مباحث فلسفه حق تقدم دارند، لذا فلسفه الهی به معنای عام را بر سایر فصول و مباحث مقدم ذکر کرده‌اند<ref>ر.ک: سرآغاز، ص1-7</ref>.
# فلسفه الهی به معنی عام: در میان مسائل و فنون حکمت نظری چون فلسفه الهی به معنی عام، عمومی‌تر و نزدیک‎تر به افهام و عقول است؛ امور عامه را در علم اعلی (فلسفه کلی) مانند کلیات علم طبیعی شمرده و گفته‌اند همان‎طور که در علم طبیعی مباحث کلی و عمومی همچون شکل طبیعی جسم و تناهی یا عدم‎تناهی ابعاد جسم و نظایر آن مقدم بر سایر مسائل طبیعیات است، در علم کلی نیز مطالب کلی و امور عامه طبعاً بر سایر مباحث فلسفه حق تقدم دارند، لذا فلسفه الهی به معنای عام را بر سایر فصول و مباحث مقدم ذکر کرده‌اند<ref>ر.ک: سرآغاز، ص1-7</ref>.
خط ۴۷: خط ۴۷:
اگر وجود اصالت نداشته باشد به‎هیچ‎وجه وحدت و اتحاد بین دو چیز ممکن نخواهد بود و بالنتیجه میان موضوع و محمول حمل نشاید.
اگر وجود اصالت نداشته باشد به‎هیچ‎وجه وحدت و اتحاد بین دو چیز ممکن نخواهد بود و بالنتیجه میان موضوع و محمول حمل نشاید.


از دیگر مباحث مطرح شده در بخش صرف الوجود حق‎تعالی است. حق از نظر مفهوم لغوی به معنی ثبوت است و به همین دلیل به ذات حق‎تعالی حق گفته می‎شود زیرا ثبوت ذات احدیت کامل‎ترین و بالاترین اتحاد ثبوتی است که لایق و سزاوار آن ساحت قدس ربوبی است و ثبوت و حقانیت او از هر گونه نقص و امکان و عدم و عدمی، مبری و منزه است و جمله «و یحق الله الحق» نیز این معنی را تأکید می‌کند زیرا مقصود این است که خداوند تمام حقایق را ثبوت و وجود می‎بخشد<ref>ر.ک: همان، ص8-33</ref>.
از دیگر مباحث مطرح شده در بخش صرف الوجود حق‎تعالی است. حق از نظر مفهوم لغوی به معنی ثبوت است و به همین دلیل به ذات حق‎تعالی حق گفته می‌شود زیرا ثبوت ذات احدیت کامل‎ترین و بالاترین اتحاد ثبوتی است که لایق و سزاوار آن ساحت قدس ربوبی است و ثبوت و حقانیت او از هر گونه نقص و امکان و عدم و عدمی، مبری و منزه است و جمله «و یحق الله الحق» نیز این معنی را تأکید می‌کند زیرا مقصود این است که خداوند تمام حقایق را ثبوت و وجود می‎بخشد<ref>ر.ک: همان، ص8-33</ref>.


بخش بعدی کتاب در ارتباط با وجود ذهنی است که مؤلف با تشریح و بیان معنای وجود ذهنی و ادله وجود آن به اثبات این مهم می‌پردازد. سپس در مورد وجود ذهنی تعبیر به معمایی بسیار دشوار می‌کند که این بحث در میان مباحث دقیق فلسفه با اهمیت خاصی جلوه‎گر شده و میدان مبارزه آراء و انظار فلاسفه قرار گرفته است. نگارنده پس از طرح این معما به بیان جواب آن رو آورده است و نظریه ملاصدرا در این بحث را مطرح می‌کند و بیان می‌دارد که صدرالمتألهین که معمولاً در بیشتر مباحث حکمت طریقه پیشوا و افکار متعالی و بدیعی را از خود به نمایش می‌گذارد، در این مسئله نیز شاهکاری از خود بنیان نهاده است؛ وی نظریه خود را در وجود ذهنی و حل معمای آن با یک مقدمه منطقی اثبات می‌کند. این مقدمه نه‎تنها در اینجا بلکه در بسیاری از مسائل حساسیت دارد.
بخش بعدی کتاب در ارتباط با وجود ذهنی است که مؤلف با تشریح و بیان معنای وجود ذهنی و ادله وجود آن به اثبات این مهم می‌پردازد. سپس در مورد وجود ذهنی تعبیر به معمایی بسیار دشوار می‌کند که این بحث در میان مباحث دقیق فلسفه با اهمیت خاصی جلوه‎گر شده و میدان مبارزه آراء و انظار فلاسفه قرار گرفته است. نگارنده پس از طرح این معما به بیان جواب آن رو آورده است و نظریه ملاصدرا در این بحث را مطرح می‌کند و بیان می‌دارد که صدرالمتألهین که معمولاً در بیشتر مباحث حکمت طریقه پیشوا و افکار متعالی و بدیعی را از خود به نمایش می‌گذارد، در این مسئله نیز شاهکاری از خود بنیان نهاده است؛ وی نظریه خود را در وجود ذهنی و حل معمای آن با یک مقدمه منطقی اثبات می‌کند. این مقدمه نه‎تنها در اینجا بلکه در بسیاری از مسائل حساسیت دارد.
خط ۵۷: خط ۵۷:
# امکان خاص: به معنای سلب ضرورت طرفین مخالف و موافق؛
# امکان خاص: به معنای سلب ضرورت طرفین مخالف و موافق؛
# امکان اخص: این عنوان بر سلب ضرورت ذاتی و وصفی و وقتی صادق است بدین قرار که اگر مفهوم وصفی را با ذات و طبیعت کلی مقایسه نمودیم و نتیجه مقایسه این شد که هرگونه ایجاب و اقتضایی میان آن طبیعت و وصف منتفی است یعنی نه ضرورت ذاتی و نه وقتی و نه وصفی دارد، آنگاه امکان اخص تحقق می‎یابد؛
# امکان اخص: این عنوان بر سلب ضرورت ذاتی و وصفی و وقتی صادق است بدین قرار که اگر مفهوم وصفی را با ذات و طبیعت کلی مقایسه نمودیم و نتیجه مقایسه این شد که هرگونه ایجاب و اقتضایی میان آن طبیعت و وصف منتفی است یعنی نه ضرورت ذاتی و نه وقتی و نه وصفی دارد، آنگاه امکان اخص تحقق می‎یابد؛
# امکان استعدادی: استعداد ازآن‎جهت که زمینه کمالات و ترقیات موردنظر است امکان استعدادی نامیده می‎شود؛
# امکان استعدادی: استعداد ازآن‎جهت که زمینه کمالات و ترقیات موردنظر است امکان استعدادی نامیده می‌شود؛
# امکان وقوعی: چیزی است که از فرض وقوع آن محال لازم نیاید در مقابل محال وقوعی؛
# امکان وقوعی: چیزی است که از فرض وقوع آن محال لازم نیاید در مقابل محال وقوعی؛
# امکان بالقیاس: مفهوم این امکان تنها موردی که هیچ علاقه طبیعی و ذاتی بین دو شیء وجود ندارد صادق است زیرا سلب ضرورت وجود یا عدم شیء از طرف شیء دیگر تفسیر صحیح امکان بالقیاس است؛
# امکان بالقیاس: مفهوم این امکان تنها موردی که هیچ علاقه طبیعی و ذاتی بین دو شیء وجود ندارد صادق است زیرا سلب ضرورت وجود یا عدم شیء از طرف شیء دیگر تفسیر صحیح امکان بالقیاس است؛
خط ۶۶: خط ۶۶:
از جمله مباحث این بخش موضوع حدوث دهری است. حدوث دهری عبارت است از مسبوقیت وجودی که در سلسله طولیه جهان هستی قرار دارد به عدم قهری آن.
از جمله مباحث این بخش موضوع حدوث دهری است. حدوث دهری عبارت است از مسبوقیت وجودی که در سلسله طولیه جهان هستی قرار دارد به عدم قهری آن.


اقسام سبق و لحوق از دیگر مباحث این بخش است. سبق و لحوق که تقدم و تأخر نیز نام دارد به اعتبار ملاکی که تقدم شیء را بر شیئی دیگر ایجاب می‌کند به اقسام مختلفی تقسیم می‎شود از جمله:
اقسام سبق و لحوق از دیگر مباحث این بخش است. سبق و لحوق که تقدم و تأخر نیز نام دارد به اعتبار ملاکی که تقدم شیء را بر شیئی دیگر ایجاب می‌کند به اقسام مختلفی تقسیم می‌شود از جمله:
# تقدم و تأخر زمانی؛
# تقدم و تأخر زمانی؛
# تقدم و تأخر رتبی؛
# تقدم و تأخر رتبی؛
خط ۷۹: خط ۷۹:
حمل و اقسام آن از جمله مباحثی است که نویسنده به‎طور مفصل در این کتاب به آن پرداخته است. مؤلف بیان می‌دارد هر جا که اتحاد و هوهویت اتفاق بیافتد حمل صحیح و شایسته خواهد بود و هر جا کثرت و افتراق حاصل شود مغایرت و تقابل و در نهایت صحت سلب قطعیت می‎یابد<ref>ر.ک: همان، ص113-115</ref>.
حمل و اقسام آن از جمله مباحثی است که نویسنده به‎طور مفصل در این کتاب به آن پرداخته است. مؤلف بیان می‌دارد هر جا که اتحاد و هوهویت اتفاق بیافتد حمل صحیح و شایسته خواهد بود و هر جا کثرت و افتراق حاصل شود مغایرت و تقابل و در نهایت صحت سلب قطعیت می‎یابد<ref>ر.ک: همان، ص113-115</ref>.


از دیگر مباحث کتاب موضوع کثرت، مغایرت و تقابل است. نقطه مقابل وحدت، کثرت است که مغایرت از عوارض و متعلقات ذاتی آن است و دو شیئی متغایر که در جهت مخالف یکدیگر قرار دارند و اجتماع آن‎ها در محل واحد و در زمان واحد از جهت واحد ممکن نیست اصطلاحاً متقابلین گفته می‎شود و بدین ترتیب کثرت منشأ اصلی مغایرت و مغایرت مقسم انواع تقابل خواهد بود.
از دیگر مباحث کتاب موضوع کثرت، مغایرت و تقابل است. نقطه مقابل وحدت، کثرت است که مغایرت از عوارض و متعلقات ذاتی آن است و دو شیئی متغایر که در جهت مخالف یکدیگر قرار دارند و اجتماع آن‎ها در محل واحد و در زمان واحد از جهت واحد ممکن نیست اصطلاحاً متقابلین گفته می‌شود و بدین ترتیب کثرت منشأ اصلی مغایرت و مغایرت مقسم انواع تقابل خواهد بود.


ماهیت و لوازم آن موضوع بحث بعدی کتاب است. ماهیت که در پاسخ پرسش از گوهر شیء گفته می‎شود، کلمه‌ای است که در اصل از ما و هو ترکیب یافته و به‎صورت یک مصدر جعلی از حقیقت و ذات اشیاء با صرف‎نظر از وجود و لوازم آن حکایت می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص118-124</ref>.
ماهیت و لوازم آن موضوع بحث بعدی کتاب است. ماهیت که در پاسخ پرسش از گوهر شیء گفته می‌شود، کلمه‌ای است که در اصل از ما و هو ترکیب یافته و به‎صورت یک مصدر جعلی از حقیقت و ذات اشیاء با صرف‎نظر از وجود و لوازم آن حکایت می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص118-124</ref>.


مؤلف مباحث اقسام کلی و اقسام علت را در بخش‎های بعدی کتاب به آن می‌پردازد.
مؤلف مباحث اقسام کلی و اقسام علت را در بخش‎های بعدی کتاب به آن می‌پردازد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش