۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یخ' به 'یخ') |
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در ذیل عنوان «درآمد»، از سودمندی تحقیق در دوره صفوی از جهات گوناگون، سخن به میان آمده و خاطرنشان شده که: از میان مسائلی که در دوره صفویه قابل بحث است و متأسفانه هنوز درباره آن تحقیق جدی، مبتنی بر مآخذ چاپنشده، صورت نگرفته، مسئله دین و دینداری است. اظهار نظرهای غلط، بهویژه از سوی مستشرقان، آنهم کسانی چون براون که آشنایی اجمالی و کلی با این دوره داشته هنوز در میان پژوهشگران ما رواج دارد و برخی از محققان داخلی مکرر بر برداشتهای آنها که اکثر متخذ از نوشتههای چاپی فارسی است، تکیه میکنند و این اسباب شرمندگی است. ما درباره این دوره منابع بسیار گستردهای داریم که همچنان دستنخورده باقی مانده... ما در این نوشتار از جمله کوشیدهایم تا برخی از این متون را شناسایی کرده، بر آنها مروری داشته باشیم؛ همین مقدار نشان | در ذیل عنوان «درآمد»، از سودمندی تحقیق در دوره صفوی از جهات گوناگون، سخن به میان آمده و خاطرنشان شده که: از میان مسائلی که در دوره صفویه قابل بحث است و متأسفانه هنوز درباره آن تحقیق جدی، مبتنی بر مآخذ چاپنشده، صورت نگرفته، مسئله دین و دینداری است. اظهار نظرهای غلط، بهویژه از سوی مستشرقان، آنهم کسانی چون براون که آشنایی اجمالی و کلی با این دوره داشته هنوز در میان پژوهشگران ما رواج دارد و برخی از محققان داخلی مکرر بر برداشتهای آنها که اکثر متخذ از نوشتههای چاپی فارسی است، تکیه میکنند و این اسباب شرمندگی است. ما درباره این دوره منابع بسیار گستردهای داریم که همچنان دستنخورده باقی مانده... ما در این نوشتار از جمله کوشیدهایم تا برخی از این متون را شناسایی کرده، بر آنها مروری داشته باشیم؛ همین مقدار نشان میدهد که ازایندست اطلاعات اجتماعی، بهطور انبوه در منابع فقهی و عقایدی ما وجود دارد<ref>همان، ص12</ref>. | ||
اولین بخش کتاب با عنوان «مبانی فقهی مشارکت علما در دولت صفوی»، به تبیین و تعیین و ارائه دیدگاههای روشن درباره رهبر امت در دوران غیب کبرا میپردازد. نویسنده در این فصل چگونگی رفتار و عملکرد علما در عصر غیبت بر اساس مبانی فکری شیعه - که هسته اصلی آن، اعتقاد به امامت معصوم است - را مورد بررسی قرار داده است. در اینجا یک سؤال مطرح و پاسخ داده شده است: شیعه اثناعشری که تا قبل از دوران صفویه تجربه اداره حکومت مستقلی را نداشته است، پس روابط خود را با حاکمیتهای موجود روز بر چه اساسی پی نهاده است؟ آیا شیعیان و عالمان آنها با حاکمیت صرفاً یک برخورد بدبینانه و منفی داشته یا در بعضی موارد، رفتارهای مثبت و همکارانه نیز از خود نشان | اولین بخش کتاب با عنوان «مبانی فقهی مشارکت علما در دولت صفوی»، به تبیین و تعیین و ارائه دیدگاههای روشن درباره رهبر امت در دوران غیب کبرا میپردازد. نویسنده در این فصل چگونگی رفتار و عملکرد علما در عصر غیبت بر اساس مبانی فکری شیعه - که هسته اصلی آن، اعتقاد به امامت معصوم است - را مورد بررسی قرار داده است. در اینجا یک سؤال مطرح و پاسخ داده شده است: شیعه اثناعشری که تا قبل از دوران صفویه تجربه اداره حکومت مستقلی را نداشته است، پس روابط خود را با حاکمیتهای موجود روز بر چه اساسی پی نهاده است؟ آیا شیعیان و عالمان آنها با حاکمیت صرفاً یک برخورد بدبینانه و منفی داشته یا در بعضی موارد، رفتارهای مثبت و همکارانه نیز از خود نشان میداده است و اگر چنین بوده، برای آن چه توجیهی داشته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص18</ref>. | ||
بخش دوم کتاب به ساختار حکومت ایران و نقش علما از دیدگاه مسافران خارجی (جهانگردان و سفیران) اختصاص یافته است. نویسنده در این بخش نظرات شاردن، کمپفر، سرجان ملکم، ادوارد پولاک و بنجامین را به معرض نمایش گذاشته است و در پایان میگوید: تنها نتیجهای که از بررسیهای فوق میتوان گرفت آن است که علما و فقهای دوره صفویه بهلحاظ جنبههای مثبت از قبیل گرایش به تشیع و مبارزه برای پایان بخشیدن به نفوذ تصوف و همچنین امکان عمل به قوانین فقهی شیعه و نیز امر به معروف و نهی از منکر که در این دولت وجود داشت، به همکاری با حکومت همت گماشتند؛ آنها گرچه در مجموع - ولو افرادی نادر - چنین بودند، هرگز بهصراحت حکم به عدم حقانیت حکام نکردند، ولی در عمق ضمیر خود این اعتقاد را همچنان محفوظ نگاه داشتند و همین نیز زمینه را برای حفظ استقلال روحانیون هموار میساخت که بعدها در عصر به قدرت رسیدن خاندان قاجار آشکارا خودنمایی کرد<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>. | بخش دوم کتاب به ساختار حکومت ایران و نقش علما از دیدگاه مسافران خارجی (جهانگردان و سفیران) اختصاص یافته است. نویسنده در این بخش نظرات شاردن، کمپفر، سرجان ملکم، ادوارد پولاک و بنجامین را به معرض نمایش گذاشته است و در پایان میگوید: تنها نتیجهای که از بررسیهای فوق میتوان گرفت آن است که علما و فقهای دوره صفویه بهلحاظ جنبههای مثبت از قبیل گرایش به تشیع و مبارزه برای پایان بخشیدن به نفوذ تصوف و همچنین امکان عمل به قوانین فقهی شیعه و نیز امر به معروف و نهی از منکر که در این دولت وجود داشت، به همکاری با حکومت همت گماشتند؛ آنها گرچه در مجموع - ولو افرادی نادر - چنین بودند، هرگز بهصراحت حکم به عدم حقانیت حکام نکردند، ولی در عمق ضمیر خود این اعتقاد را همچنان محفوظ نگاه داشتند و همین نیز زمینه را برای حفظ استقلال روحانیون هموار میساخت که بعدها در عصر به قدرت رسیدن خاندان قاجار آشکارا خودنمایی کرد<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مروری بر گزیده منابع فکر و فقه سیاسی شیعه در دوره صفوی، عنوان مبحث بعدی کتاب است. در این موضوع، دیدگاههای سیاسی شیعه تاکنون بهصورت متمرکز و منضبط عرضه نشده است، بلکه در میان مباحث مختلف اعتقادی، فقهی، تاریخی و نیز فلسفی مباحثی در اینباره مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص183</ref>. | مروری بر گزیده منابع فکر و فقه سیاسی شیعه در دوره صفوی، عنوان مبحث بعدی کتاب است. در این موضوع، دیدگاههای سیاسی شیعه تاکنون بهصورت متمرکز و منضبط عرضه نشده است، بلکه در میان مباحث مختلف اعتقادی، فقهی، تاریخی و نیز فلسفی مباحثی در اینباره مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص183</ref>. | ||
یکی از مسائل مهمی که فقها را به بحث از مسائل سیاسی در فقه کشانده، همکاری و یا عدم همکاری با سلاطین جور است. همچنین گرفتن یا نگرفتن هدایا و جوایز پادشاهان، زمینه مناسبی را برای بحث از حکومت فراهم آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص184</ref>. در واقع رشتهای که این مباحث را در فقه به هم پیوند | یکی از مسائل مهمی که فقها را به بحث از مسائل سیاسی در فقه کشانده، همکاری و یا عدم همکاری با سلاطین جور است. همچنین گرفتن یا نگرفتن هدایا و جوایز پادشاهان، زمینه مناسبی را برای بحث از حکومت فراهم آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص184</ref>. در واقع رشتهای که این مباحث را در فقه به هم پیوند میدهد، مسئله نیابت فقیه است که خود کمکم بابی مستقل شده و در حال حاضر، دهها رساله درباره آن به نگارش درآمده است... علاوه بر فقه، تاریخ نیز قالبی دیگر برای بررسی دیدگاههای سیاسی شیعه در زمینه برخوردهای فقهی با تکیه بر فکر سیاسی شیعه است. مقصود از تاریخ، سیر برخورد عالمان و فقیهان شیعه با حاکمان و سلاطین غیر شیعه است که شیعیان، آنان را «حاکم جور» میدانند<ref>ر.ک: همان، ص185</ref>. | ||
نویسنده در این بحث با مرور بر برخی آثار همچون رسالههای خراجیه، روضة الأنوار، رساله آئینه شاهی و ترجمه و شرحهای عهدنامه مالک اشتر، برخی از نکات درباره فکر سیاسی شیعه را استخراج و عرضه نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص190</ref>. | نویسنده در این بحث با مرور بر برخی آثار همچون رسالههای خراجیه، روضة الأنوار، رساله آئینه شاهی و ترجمه و شرحهای عهدنامه مالک اشتر، برخی از نکات درباره فکر سیاسی شیعه را استخراج و عرضه نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص190</ref>. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
نویسنده با آوردن نمونههایی از نوشتهها فتاوا و اقدامات علمای آن زمان از جمله علامه مجلسی، علیه صوفیه، به شرح و توضیح این بخش از کتاب میپردازد. | نویسنده با آوردن نمونههایی از نوشتهها فتاوا و اقدامات علمای آن زمان از جمله علامه مجلسی، علیه صوفیه، به شرح و توضیح این بخش از کتاب میپردازد. | ||
بخش بعدی کتاب به معرفی فیض کاشانی از زبان خودش و تصوفش اشاره شده است. او هرچند در ابتدا به نظر میرسد که روش صوفیانه را پیش گرفته باشد، لکن در رساله «الإنصاف» که از رسالههایی است که در اواخر عمرش نوشته است، بیزاری خود را از تصوف نشان داده؛ گرچه پیش از آن در آثار وی مسائلی که دلالت بر تصوف وی کند وجود داشته است... در آنجا فیض اذعان میکند که آنچه بر طریقه این مرامها نگاشته صرفاً جنبه دانشاندوزی برای خود وی و تمرین در کسب علم بوده است. او ندامت خود را درباره خبطی که از وی سرزده، با یک بیت شعر نشان | بخش بعدی کتاب به معرفی فیض کاشانی از زبان خودش و تصوفش اشاره شده است. او هرچند در ابتدا به نظر میرسد که روش صوفیانه را پیش گرفته باشد، لکن در رساله «الإنصاف» که از رسالههایی است که در اواخر عمرش نوشته است، بیزاری خود را از تصوف نشان داده؛ گرچه پیش از آن در آثار وی مسائلی که دلالت بر تصوف وی کند وجود داشته است... در آنجا فیض اذعان میکند که آنچه بر طریقه این مرامها نگاشته صرفاً جنبه دانشاندوزی برای خود وی و تمرین در کسب علم بوده است. او ندامت خود را درباره خبطی که از وی سرزده، با یک بیت شعر نشان میدهد<ref>ر.ک: همان، ص292-293</ref>. | ||
نویسنده در عناوین پایانی، مطالبی چند را مطرح نموده که: «یادی از مواضع علما در برابر مبلغان مسیحی در دوره صفوی»، «انتقاد از وضعیت دینی جامعه عصر صفوی»، «انتقاد از دانشوران دوره صفوی»، «تعارضات فرقهای در دوره صفوی»، «کتابی ناشناخته از ابن روزبهان درباره امامان اثناعشر» و «احکام و فرامین دینی صفویان» از آن جمله است. | نویسنده در عناوین پایانی، مطالبی چند را مطرح نموده که: «یادی از مواضع علما در برابر مبلغان مسیحی در دوره صفوی»، «انتقاد از وضعیت دینی جامعه عصر صفوی»، «انتقاد از دانشوران دوره صفوی»، «تعارضات فرقهای در دوره صفوی»، «کتابی ناشناخته از ابن روزبهان درباره امامان اثناعشر» و «احکام و فرامین دینی صفویان» از آن جمله است. |
ویرایش