۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
ایشان درباره لذت چنین میگوید: پس لذت از یک نظر، انگیزه فعالیت و تلاش زندگى و از نظر دیگر، نتیجه و ثمره آن است و از نظر آخر، مىتوان آن را کمالى براى موجودات ذىشعور دانست؛ زیرا صفتى است وجودى که آدمیان استعداد واجد شدن آن را دارند<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | ایشان درباره لذت چنین میگوید: پس لذت از یک نظر، انگیزه فعالیت و تلاش زندگى و از نظر دیگر، نتیجه و ثمره آن است و از نظر آخر، مىتوان آن را کمالى براى موجودات ذىشعور دانست؛ زیرا صفتى است وجودى که آدمیان استعداد واجد شدن آن را دارند<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | ||
در بخشی از این کتاب درباره اینکه لذت چیست؟ و عالىترین لذت انسان کدام است؟ | در بخشی از این کتاب درباره اینکه لذت چیست؟ و عالىترین لذت انسان کدام است؟ مینویسد: چیزى را که ما در خود مىیابیم و از آن به لذت تعبیر مىکنیم، حالتى است ادراکى که هنگام یافتن شیء دلخواهى، براى ما حاصل مىشود، به شرط اینکه آن شیء را مطلوب خود بدانیم و نیز از یافتن آن آگاه و به آن توجه داشته باشیم. پس اگر چیزى را بهعنوان مطلوب نشناسیم، یافتن آن براى ما لذتى پدید نمىآورد و همچنین اگر به یافتن آن توجه نداشته باشیم، از آن لذتى نمىبریم<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | ||
بنابراین، حصول لذت، علاوه بر وجود ذات لذتبرنده و شیء لذیذ، متوقف بر داشتن نیروى ادراکى خاصى است که بتوان یافتن مطلوب را با آن درک کرد و همچنین متوقف بر شناخت مطلوب بودن و توجه به حصول آن است و مراتب مختلف لذت، بستگى به شدت و ضعف نیروى ادراک یا مطلوب بودن یا توجه انسان دارد؛ یعنى ممکن است لذت کسى از خوردن غذایى لذیذ، بیش از لذت شخص دیگرى باشد؛ از آن جهت که حس ذائقهاش قوىتر و سالمتر است؛ یا لذت یک نفر از خوردن غذایى بیش از غذاى دیگر باشد؛ براى اینکه غذاى اول، براى او مطلوبتر است؛ یا لذت شخص معینى از غذاى خاصى، در حال توجه کامل، بیشتر از حال تفرق حواس و توجه به اشیاى دیگر باشد. همچنین ممکن است لذت دو نفر محصل، از فراگرفتن دانش خاصى متفاوت باشد؛ در اثر اختلافهایى که در اعتقاد ایشان در مورد اهمیت مطلوب بودن و کمال و خیر بودن آن وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص39-40</ref>. | بنابراین، حصول لذت، علاوه بر وجود ذات لذتبرنده و شیء لذیذ، متوقف بر داشتن نیروى ادراکى خاصى است که بتوان یافتن مطلوب را با آن درک کرد و همچنین متوقف بر شناخت مطلوب بودن و توجه به حصول آن است و مراتب مختلف لذت، بستگى به شدت و ضعف نیروى ادراک یا مطلوب بودن یا توجه انسان دارد؛ یعنى ممکن است لذت کسى از خوردن غذایى لذیذ، بیش از لذت شخص دیگرى باشد؛ از آن جهت که حس ذائقهاش قوىتر و سالمتر است؛ یا لذت یک نفر از خوردن غذایى بیش از غذاى دیگر باشد؛ براى اینکه غذاى اول، براى او مطلوبتر است؛ یا لذت شخص معینى از غذاى خاصى، در حال توجه کامل، بیشتر از حال تفرق حواس و توجه به اشیاى دیگر باشد. همچنین ممکن است لذت دو نفر محصل، از فراگرفتن دانش خاصى متفاوت باشد؛ در اثر اختلافهایى که در اعتقاد ایشان در مورد اهمیت مطلوب بودن و کمال و خیر بودن آن وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص39-40</ref>. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
ایشان دربارهی اینکه آیا ارضای کامل امیال فطری امکانپذیر است یا خیر؟ توضیح میدهد که: حل این شبهه، به بیانى که مقتضاى اسلوب این بحث باشد، این است که دلیل امکان آنها، خود فطرت است؛ زیرا امیال فطرى، از واقعیات عینى و جزء قوانین و نوامیس هستى مىباشند و مانند انجذابهایىاند که خود، دلالت بر وجود قوه جاذبه دارند، نه از قبیل صورتهاى ذهنى که بهوسیله حواس یا نیروهاى فکرى به دست مىآیند و نسبت آنها با حقایق عینى، نسبت کاشف و منکشف است تا احتمال مخالفت آنها با واقع داده شود<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>. | ایشان دربارهی اینکه آیا ارضای کامل امیال فطری امکانپذیر است یا خیر؟ توضیح میدهد که: حل این شبهه، به بیانى که مقتضاى اسلوب این بحث باشد، این است که دلیل امکان آنها، خود فطرت است؛ زیرا امیال فطرى، از واقعیات عینى و جزء قوانین و نوامیس هستى مىباشند و مانند انجذابهایىاند که خود، دلالت بر وجود قوه جاذبه دارند، نه از قبیل صورتهاى ذهنى که بهوسیله حواس یا نیروهاى فکرى به دست مىآیند و نسبت آنها با حقایق عینى، نسبت کاشف و منکشف است تا احتمال مخالفت آنها با واقع داده شود<ref>ر.ک: همان، ص46</ref>. | ||
در ادامه، در فصلی مجزا، به معنا و مفهوم قرب خدا اشاره کرده و | در ادامه، در فصلی مجزا، به معنا و مفهوم قرب خدا اشاره کرده و مینویسد: منظور از قرب خداى متعال، که مطلوب نهایىِ انسان است و باید در اثر حرکت اختیارىِ خود به آن نایل گردد، کم شدن فاصله زمانى و مکانى نیست؛ زیرا پروردگار متعال، آفریننده زمان و مکان و محیط بر همه زمانها و مکانها است و با هیچ موجودى نسبت زمانى و مکانى ندارد<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>. | ||
در فصلی به نام حقیقت عبادت، خاطرنشان میکند که: عبادت داراى معانى یا اطلاقات مختلفى است که از نظر سعه و ضیق، با یکدیگر تفاوت دارند: | در فصلی به نام حقیقت عبادت، خاطرنشان میکند که: عبادت داراى معانى یا اطلاقات مختلفى است که از نظر سعه و ضیق، با یکدیگر تفاوت دارند: | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
در ادامهی کتاب، پیرامون نقش علم در تکامل، تدبیر اراده، نقش میل و علاقه در ادراک، اراده و انتخاب، سخن گفته است. | در ادامهی کتاب، پیرامون نقش علم در تکامل، تدبیر اراده، نقش میل و علاقه در ادراک، اراده و انتخاب، سخن گفته است. | ||
در فصلِ «نقش علم در تکامل»، بحثی را دربارهی رابطه علم و ایمان و عمل مطرح میکند و | در فصلِ «نقش علم در تکامل»، بحثی را دربارهی رابطه علم و ایمان و عمل مطرح میکند و مینویسد: ایمان اگر به معناى تصدیق ذهنى گرفته شود، همان علم است و قوام آن به اختیار نیست؛ زیرا پارهاى از علوم را عقل بالبدیهه درک مىکند و انسان هیچگونه اختیارى در تحصیل و تصدیق آنها ندارد. پارهاى از علوم نیز، گرچه معمولاً با مقدمات اختیارى تحصیل مىشود، ولى اختیار، مقوّم آنها نیست؛ یعنى ممکن است آن مقدمات، بدون اختیار، با شنیدن صدایى یا دیدن خطى در ذهن حاصل شود و انسان، بىاختیار، آنها را درک و تصدیق کند. بلى در جایى که مقدمات علم، با اراده و اختیار فراهم شود، ناچار انگیزهاى براى تحصیل و ترتیب آنها وجود خواهد داشت<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>. | ||
در پایان کتاب، به نتیجهگیری از مباحثی که مطرح نموده، میپردازد و با استناد به آیات و روایات، به بحث خود خاتمه میدهد. | در پایان کتاب، به نتیجهگیری از مباحثی که مطرح نموده، میپردازد و با استناد به آیات و روایات، به بحث خود خاتمه میدهد. |
ویرایش