|
|
خط ۹۵: |
خط ۹۵: |
| كتابخانه آيتاللهالعظمى مرعشى نجفى از بزرگترين كتابخانههاى كشور و در رديف كتابخانه مجلس شوراى اسلامى و كتابخانه آستان قدس رضوى است. اين كتابخانه بسيارى از كتب خطى اسلامى جهان را داراست. بسيارى از اين كتب جزو نفيسترين و باارزشترين متون تاريخى است كه قرنها از عمر آنها مىگذرد. | | كتابخانه آيتاللهالعظمى مرعشى نجفى از بزرگترين كتابخانههاى كشور و در رديف كتابخانه مجلس شوراى اسلامى و كتابخانه آستان قدس رضوى است. اين كتابخانه بسيارى از كتب خطى اسلامى جهان را داراست. بسيارى از اين كتب جزو نفيسترين و باارزشترين متون تاريخى است كه قرنها از عمر آنها مىگذرد. |
|
| |
|
| آيتالله مرعشى در دوران جوانى كه در حوزه علميه نجف مشغول تحصيل بود، به گردآورى كتب خطى پرداخت. وى كه شاهد به غارت رفتن منابع اسلامى و نسخ خطى بود، تاب نياورد و با شهريه ناچيز طلبگى به خريد كتب خطى پرداخت، تا اين ميراث فرهنگى را از دستبرد بيگانگان حفظ نمايد. گاه شبها در يك كارگاه برنجكوبى كار مى كرد، روزها روزه استيجارى مى گرفت و نماز استيجارى مى خواند، تا هزينه خريد كتب را تهيه نمايد. ايشان در خاطرهاى مى فرمايد: | | آيتالله مرعشى در دوران جوانى كه در حوزه علميه نجف مشغول تحصيل بود، به گردآورى كتب خطى پرداخت. وى كه شاهد به غارت رفتن منابع اسلامى و نسخ خطى بود، تاب نياورد و با شهريه ناچيز طلبگى به خريد كتب خطى پرداخت، تا اين ميراث فرهنگى را از دستبرد بيگانگان حفظ نمايد. گاه شبها در يك كارگاه برنجكوبى كار مىكرد، روزها روزه استيجارى مىگرفت و نماز استيجارى مىخواند، تا هزينه خريد كتب را تهيه نمايد. ايشان در خاطرهاى مىفرمايد: |
|
| |
|
| «يك روز از مدرسه، به قصد بازار - كه جنب صحن علوى بود - حركت كردم. در ابتداى بازار ناگهان چشمم به زنى تخممرغ فروش افتاد كه در كنار ديوار نسشته بود و از زير چادر وى گوشه كتاب پيدا بود. حس كنجكاوى من تحريك شد، به طورى كه مدتى خيره به كتاب نگاه كردم. طاقت نياوردم، پرسيدم اين چيست؟ گفت: كتاب، و فروشى است. كتاب را گرفتم و با حيرت متوجه شدم كه نسخهاى ناياب از كتاب «رياض العلماء» علامه عبدالله افندى است كه احدى آن را در اختيار ندارد. مثل يعقوبى كه يوسف خود را پيدا كرده باشد، با شور و شعفى وصف ناشدنى به زن گفتم: اين را چند مى فروشى؟ گفت: پنج روپيه. من كه از شوق سر از پا نمى شناختم، گفتم: دارايى من صد روپيه است و حاضرم همه آن را بدهم و كتاب را از شما بگيرم. آن زن با خوشحالى پذيرفت. در اين هنگام سر كله كاظم دجيلى، كه دلال خريد كتاب براى انگليسيها بود، پيدا شد. او نسخههاى كمياب، نادر و كتابهاى قديمى را به هر طريقى به چنگ مى آورد و توسط حاكم انگليسى نجف اشرف كه گويا اسمش و يا عنوانش «ميجر سرگرد» بود، به كتابخانه لندن مى فرستاد. كاظم دلال كتاب را به زور از دست من گرفت و به آن زن گفت: من آن را بيشتر مى خرم و مبلغى بالاتر از آنچه من به آن زن گفته بودم، پيشنهاد كرد. در آن هنگام من اندوهگين رو به سمت حرم شريف اميرالمؤ منين عليه السلام كردم و آهسته گفتم: آقا جان من مى خواهم با خريد اين كتاب به شما خدمت كنم، پس راضى نباشيد اين كتاب از دست من خارج شود. هنوز كلامم تمام نشده بود كه زن تخم مرغ فروش رو كرد به دلال و گفت: اين كتاب را به ايشان فروختهام و به شما نمى فروشم. كاظم دجيلى شكست خورد و عصبانى از آنجا دور شد... بيشتر از بيست روپيه نداشتم. از اين رو تمام لباسهاى كهنه و قديمى را با ساعتى كه داشتم به فروش رساندم تا پول كتاب فراهم شد... طولى نكشيد كه كاظم دلال همراه چند شرطه (پليس) به مدرسه حمله كردند. مرا دستگير نموده و پيش حاكم انگليسى (ميجر) بردند. او نخست مرا به سرقت كتاب متهم كرد و بسيار عربده كشيد... دستور داد مرا زندانى كردند. آن شب در زندان مدام با خدا راز و نياز مى كردم كه كتاب در مخفى گاهش محفوظ بماند. روز بعد مرجع بزرگ آن وقت، آية الله ميرزا فتح الله نمازى اصفهانى معروف به شيخ الشريعه؛ فرزند مرحوم آخوند خراسانى را به نام ميرزا مهدى، با جماعتى براى آزادى من به نزد حاكم شهر فرستاد. بالاخره نتيجه اين شد كه من از زندان آزاد شوم با اين شرط كه مدت يك ماه كتاب را به حاكم انگليسى تسليم كنم. | | «يك روز از مدرسه، به قصد بازار - كه جنب صحن علوى بود - حركت كردم. در ابتداى بازار ناگهان چشمم به زنى تخممرغفروش افتاد كه در كنار ديوار نسشته بود و از زير چادر وى گوشه كتاب پيدا بود. حس كنجكاوى من تحريك شد، بهطورىكه مدتى خيره به كتاب نگاه كردم. طاقت نياوردم، پرسيدم اين چيست؟ گفت: كتاب و فروشى است. كتاب را گرفتم و با حيرت متوجه شدم كه نسخهاى ناياب از كتاب «رياض العلماء» علامه عبدالله افندى است كه احدى آن را در اختيار ندارد. مثل يعقوبى كه يوسف خود را پيدا كرده باشد، با شور و شعفى وصفناشدنى به زن گفتم: اين را چند مىفروشى؟ گفت: پنج روپيه. من كه از شوق سر از پا نمىشناختم، گفتم: دارايى من صد روپيه است و حاضرم همه آن را بدهم و كتاب را از شما بگيرم. آن زن با خوشحالى پذيرفت. در اين هنگام سر و كله كاظم دجيلى، كه دلال خريد كتاب براى انگليسيها بود، پيدا شد. او نسخههاى كمياب، نادر و كتابهاى قديمى را به هر طريقى به چنگ مىآورد و توسط حاكم انگليسى نجف اشرف كه گويا اسمش و يا عنوانش «ميجر سرگرد» بود، به كتابخانه لندن مىفرستاد. كاظم دلال كتاب را به زور از دست من گرفت و به آن زن گفت: من آن را بيشتر مىخرم و مبلغى بالاتر از آنچه من به آن زن گفته بودم، پيشنهاد كرد. در آن هنگام من اندوهگين رو به سمت حرم شريف اميرالمؤ منين(ع) كردم و آهسته گفتم: آقا جان من مىخواهم با خريد اين كتاب به شما خدمت كنم، پس راضى نباشيد اين كتاب از دست من خارج شود. هنوز كلامم تمام نشده بود كه زن تخممرغفروش رو كرد به دلال و گفت: اين كتاب را به ايشان فروختهام و به شما نمىفروشم. كاظم دجيلى شكست خورد و عصبانى از آنجا دور شد... بيشتر از بيست روپيه نداشتم؛ ازاينرو تمام لباسهاى كهنه و قديمى را با ساعتى كه داشتم به فروش رساندم تا پول كتاب فراهم شد... طولى نكشيد كه كاظم دلال همراه چند شرطه (پليس) به مدرسه حمله كردند. مرا دستگير نموده و پيش حاكم انگليسى (ميجر) بردند. او نخست مرا به سرقت كتاب متهم كرد و بسيار عربده كشيد... دستور داد مرا زندانى كردند. آن شب در زندان مدام با خدا راز و نياز مىكردم كه كتاب در مخفیگاهش محفوظ بماند. روز بعد مرجع بزرگ آن وقت، آيتالله ميرزا فتحالله نمازى اصفهانى معروف به شيخالشريعه، فرزند مرحوم آخوند خراسانى را به نام ميرزا مهدى، با جماعتى براى آزادى من به نزد حاكم شهر فرستاد. بالاخره نتيجه اين شد كه من از زندان آزاد شوم با اين شرط كه مدت يك ماه كتاب را به حاكم انگليسى تسليم كنم. |
|
| |
|
| پس از آزادى به سرعت به مدرسه رفتم و همه دوستان طلبهام را جمع كردم و گفتم: بايد كار مهمى انجام بدهيم كه خدمت به اسلام و شريعت است! طلاب گفتند: چه كارى؟ و من گفتم: نسخه بردارى و استنساخ از روى اين كتاب. فورا دست به كار شديم و قبل از مهلت مقرر چند نسخه از روى آن استنساخ گرديد...» | | پس از آزادى بهسرعت به مدرسه رفتم و همه دوستان طلبهام را جمع كردم و گفتم: بايد كار مهمى انجام بدهيم كه خدمت به اسلام و شريعت است! طلاب گفتند: چه كارى؟ و من گفتم: نسخهبردارى و استنساخ از روى اين كتاب. فورا دست به كار شديم و قبل از مهلت مقرر چند نسخه از روى آن استنساخ گرديد...». |
|
| |
|
| آية الله مرعشى نجفى پس از مهاجرت به قم، كتب خطى را همراه خود به ايران آورد. در قم نيز به خريد نسخ خطى و كتب ارزنده اقدام كرد. پس از مدتى به دليل كمبود جا، كتابها را از منزل به كتابخانه مدرسه مرعشيه انتقال داد. پس از چندى طبقه سوم اين مدرسه به عنوان كتابخانه ساخته شد كه در نيمه شعبان 1386 ق . / 1345/8/28، با بيش از ده هزار جلد كتاب چاپى و دو هزار جلد كتاب خطى افتتاح گرديد.
| | آيتالله مرعشى نجفى پس از مهاجرت به قم، كتب خطى را همراه خود به ايران آورد. در قم نيز به خريد نسخ خطى و كتب ارزنده اقدام كرد. پس از مدتى به دليل كمبود جا، كتابها را از منزل به كتابخانه مدرسه مرعشيه انتقال داد. پس از چندى، طبقه سوم اين مدرسه بهعنوان كتابخانه ساخته شد كه در نيمه شعبان 1386ق/1345/8/28، با بيش از ده هزار جلد كتاب چاپى و دو هزار جلد كتاب خطى افتتاح گرديد. |
|
| |
|
| استقبال روزافزون طلاب و علما براى مطالعه، كمبود فضاى مناسب براى كتابخانه و خريد كتابهاى جديد موجب شد تا ايشان كتابخانه بسيار بزرگى (كتابخانه فعلى) را تأسيس نمايد كه در نيمه شعبان 1394 ق . 1353/6/12 با حدود شانزده هزار جلد كتاب چاپى و خطى افتتاح گرديد. | | استقبال روزافزون طلاب و علما براى مطالعه، كمبود فضاى مناسب براى كتابخانه و خريد كتابهاى جديد موجب شد تا ايشان كتابخانه بسيار بزرگى (كتابخانه فعلى) را تأسيس نمايد كه در نيمه شعبان 1394ق/1353/6/12 با حدود شانزده هزار جلد كتاب چاپى و خطى افتتاح گرديد. |
|
| |
|
| كتابخانه آية الله مرعشى نجفى اكنون با دارا بودن بيش از 250000 جلد كتاب چاپى و 25000 جلد كتب خطى به مسؤوليت حجة الاسلام دكتر محمود مرعشى نجفى - فرزند ايشان - در خدمت طلاب، فضلا، دانشجويان، دانش آموزان، محققان و نويسندگان مى باشد. | | كتابخانه آيتالله مرعشى نجفى اكنون با دارا بودن بيش از 250000 جلد كتاب چاپى و 25000 جلد كتب خطى به مسئوليت حجتالاسلام دكتر محمود مرعشى نجفى - فرزند ايشان - در خدمت طلاب، فضلا، دانشجويان، دانشآموزان، محققان و نويسندگان مىباشد. |
|
| |
|
| كتابخانه آية الله العظمى مرعشى به خاطر نسخههاى خطى نفيس و ارزشمند و گاه منحصر به فرد و كتب قديمى مهم و كمياب مورد توجه وافر نويسندگان، دانشمندان، مراكز علمى و تحقيقاتى سراسر جهان است. اكنون اين كتابخانه شهرت جهانى دارد و با چهار صد مؤسسه، مركز علمى و كتابخانه در سراسر جهان ارتباط دارد. | | كتابخانه آيتاللهالعظمى مرعشى بهخاطر نسخههاى خطى نفيس و ارزشمند و گاه منحصربهفرد و كتب قديمى مهم و كمياب مورد توجه وافر نويسندگان، دانشمندان، مراكز علمى و تحقيقاتى سراسر جهان است. اكنون اين كتابخانه شهرت جهانى دارد و با چهارصد مؤسسه، مركز علمى و كتابخانه در سراسر جهان ارتباط دارد. |
|
| |
|
| == احياء و ترويج فرهنگ == | | == احيا و ترويج فرهنگ == |
|
| |
|
| بازسازى مرقد علامه مجلسى در اصفهان، به امر آية الله العظمى مرعشى نجفى صورت پذيرفت. اهداء كتابهاى فقهاى شيعه براى دانشمندان شيعه، سنى، مسيحى و دانشگاههاى جهان نيز از فعاليتهاى فرهنگى ايشان است. | | بازسازى مرقد علامه مجلسى در اصفهان، به امر آيتاللهالعظمى مرعشى نجفى صورت پذيرفت. اهدای كتابهاى فقهاى شيعه براى دانشمندان شيعه، سنى، مسيحى و دانشگاههاى جهان نيز از فعاليتهاى فرهنگى ايشان است. |
|
| |
|
| ايشان براى نوشتن كتابها به بسيارى از كشورهاى اسلامى مسافرت نمود و با دانشمندان شيعه، سنى و مسيحى به گفتگو نشست. وى با علامه سيد محمود شكرى آلوسى بغدادى، شيخ طنطاوى جوهرى مصرى، انستانس كرملى بغدادى، شيخ عبدالسلام شافعى كردستانى، سيد ناصر حسين هندى فرزند علامه مير حامد حسين هندى، تاگور (نويسنده و فيلسوف شهير هند)، ميرزا احمد تبريزى (پيشواى فرقه ذهبيه)، ميرزا عنايت الله اخبارى، پروفسور هانرى كربن، دكتر فواد سرگين آلمانى، سيد ابراهيم راعى راوى بغدادى، رشيد بيضوى لبنان، سيد محمد رشيد رضا (نويسنده تفسير المنار) و بسيارى از انديشمندان ديگر ديدار نمود. | | ايشان براى نوشتن كتابها به بسيارى از كشورهاى اسلامى مسافرت نمود و با دانشمندان شيعه، سنى و مسيحى به گفتگو نشست. وى با علامه سيد محمود شكرى آلوسى بغدادى، شيخ طنطاوى جوهرى مصرى، انستانس كرملى بغدادى، شيخ عبدالسلام شافعى كردستانى، سيد ناصر حسين هندى فرزند علامه مير حامد حسين هندى، تاگور (نويسنده و فيلسوف شهير هند)، ميرزا احمد تبريزى (پيشواى فرقه ذهبيه)، ميرزا عنايتالله اخبارى، پروفسور هانرى كربن، دكتر فواد سرگين آلمانى، سيد ابراهيم رفاعى راوى بغدادى، رشيد بيضوى لبنان، سيد محمد رشيد رضا (نويسنده تفسير المنار) و بسيارى از انديشمندان ديگر ديدار نمود. |
|
| |
|
| وى براى تأليف زندگينامههاى علما، سادات و امامزادهها گاه به قبرستانهاى كهن مى رفت و با خواندن نوشتههاى قبرهاى علما، ادبا، شعرا، سادات و امامزادهها مى پرداخت. ايشان در سالهاى 1350 - 1351 ق . به اصفهان رفت و يك هفته در گورستان تخت فولاد به ثبت تاريخ ولادت و فوت علماى به خاك سپرده شده در آن قبرستان پرداخت. بسيارى از گورستانهاى ديگر اصفهان را نيز مورد تحقيق قرار داد و اطلاعات سودمندى بدست آورد. | | وى براى تأليف زندگينامههاى علما، سادات و امامزادهها گاه به قبرستانهاى كهن مىرفت و با خواندن نوشتههاى قبرهاى علما، ادبا، شعرا، سادات و امامزادهها مىپرداخت. ايشان در سالهاى 1350-1351ق، به اصفهان رفت و يك هفته در گورستان تخت فولاد به ثبت تاريخ ولادت و فوت علماى بهخاكسپردهشده در آن قبرستان پرداخت. بسيارى از گورستانهاى ديگر اصفهان را نيز مورد تحقيق قرار داد و اطلاعات سودمندى به دست آورد. |
|
| |
|
| == همگام با نهضت امام == | | == همگام با نهضت امام == |
|
| |
|
| نهضت امام خمينى در سال 1341 با پشتيبانى مراجع تقليد همراه بود. آية الله مرعشى نجفى هماره از نهضت امام خمينى حمايت كرد. بارها اعلاميه داد و به افشاگرى پرداخت. ايشان در پى دستگيرى امام خمينى در سال 1342، با ارسال اعلاميه شديداللحنى به رژيم پهلوى، خواستار آزادى امام خمينى شدند. | | نهضت امام خمينى در سال 1341 با پشتيبانى مراجع تقليد همراه بود. آيتالله مرعشى نجفى هماره از نهضت امام خمينى حمايت كرد. بارها اعلاميه داد و به افشاگرى پرداخت. ايشان در پى دستگيرى امام خمينى در سال 1342، با ارسال اعلاميه شديداللحنى به رژيم پهلوى، خواستار آزادى امام خمينى شدند. |
|
| |
|
| ايشان همراه مراجع تقليد و علماى طراز اول كشور براى آزادى امام خمينى به تهران سفر نمود و در اين راه زحمت فراوانى متحمل شد. ايشان در سال 1342، در پاسخ نامه جمعى از طلاب مىفرمايد: | | ايشان همراه مراجع تقليد و علماى طراز اول كشور براى آزادى امام خمينى به تهران سفر نمود و در اين راه زحمت فراوانى متحمل شد. ايشان در سال 1342، در پاسخ نامه جمعى از طلاب مىفرمايد: |
|
| |
|
| چنانچه كرارا اينجانب عقيده خود را اظهار كردهام، باز هم به موجب اين سؤال عرض مى كنم كه حضرت آية الله خمينى دامت بركاته يكى از مراجع تقليد عالم تشيع هستند و از اساطين روحانيت اسلام و از مفاخر عالم تشيع. | | چنانچه [چنانکه] كرارا اينجانب عقيده خود را اظهار كردهام، باز هم به موجب اين سؤال عرض مىكنم كه حضرت آيتالله خمينى دامت بركاته، يكى از مراجع تقليد عالم تشيع هستند و از اساطين روحانيت اسلام و از مفاخر عالم تشيع. |
|
| |
|
| آية الله العظمى مرعشى نامهها و تلگرافهاى فراوانى در جهت حمايت از امام خمينى براى مراجع تقليد شيعه مقيم ايران و عراق مى فرستاد.
| | آيتاللهالعظمى مرعشى نامهها و تلگرافهاى فراوانى در جهت حمايت از امام خمينى براى مراجع تقليد شيعه مقيم ايران و عراق مىفرستاد. |
|
| |
|
| ايشان پس از تبعيد امام خمينى به تركيه، در سخنرانيها و اعلاميهها اين عمل رژيم پهلوى را محكوم مى نمود و براى شهداى 15 خرداد، مجلس يادبود بر پا مى سازد. آية الله مرعشى هماره از انقلاب اسلامى پشتيبانى مى نمايد و جنايتهاى رژيم پهلوى را افشا مى كند. ايشان پس از شهادت آية الله حاج آقا مصطفى خمينى در سال 1356، براى وى مجلس ترحيمى در حسينيه خويش بر پا مىكند، كه پايان اين مجلس به سردادن شعارهاى كوبنده عليه رژيم پهلوى و دستگيرى شمارى از مردم پيوند مى خورد. | | ايشان پس از تبعيد امام خمينى به تركيه، در سخنرانيها و اعلاميهها اين عمل رژيم پهلوى را محكوم مىنمود و براى شهداى 15 خرداد، مجلس يادبود برپا مىسازد. آيتالله مرعشى هماره از انقلاب اسلامى پشتيبانى مىنمايد و جنايتهاى رژيم پهلوى را افشا مىكند. ايشان پس از شهادت آيتالله حاج آقا مصطفى خمينى در سال 1356، براى وى مجلس ترحيمى در حسينيه خويش برپا مىكند، كه پايان اين مجلس به سردادن شعارهاى كوبنده عليه رژيم پهلوى و دستگيرى شمارى از مردم پيوند مىخورد. |
|
| |
|
| آية الله مرعشى در طول سالهاى تبعيد امام خمينى، با ايشان در ارتباط بودند و با اوج گيرى انقلاب اسلامى در سال 1356 همراه مراجع تقليد شيعه با فرستادن اعلاميهها به هدايت نهضت مى پردازد.
| | آيتالله مرعشى در طول سالهاى تبعيد امام خمينى، با ايشان در ارتباط بودند و با اوجگيرى انقلاب اسلامى در سال 1356 همراه مراجع تقليد شيعه با فرستادن اعلاميهها به هدايت نهضت مىپردازد. |
|
| |
|
| پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز ايشان هماره از نظام جمهورى اسلامى حمايت كرد و در مناسبتهاى مختلف با ارسال پيامها به تقويت نظام پرداختند. | | پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز ايشان هماره از نظام جمهورى اسلامى حمايت كرد و در مناسبتهاى مختلف با ارسال پيامها به تقويت نظام پرداختند. |
|
| |
|
| ==تأليفات== | | == تأليفات == |
|
| |
|
| === كتب رجال، انساب، تاريخ === | | === كتب رجال، انساب، تاريخ === |
| # كتاب مشجرات آل رسول الله الاكرم(ص)، در چهار مجلد بزرگ، شاملانساب كليه علويين و سادات در ممالك دنيا، حدود نيمى از عمر خود را صرف تاليف اين اثر بزرگ تاريخى نموده و كتب و رسائل بسيارى را جهت جمعآورى اين كتاب مطالعه فرمودهاند و آن به طريق تشجير مىباشد. (عربى) | | # كتاب مشجرات آل رسول الله الأکرم(ص)؛ |
| # كتاب المسلسلات في ذكر الاجازات، شامل كليه اجازات علماى شيعه و عامه و زيديه كه به معظمله داده شده است. (عربى) | | # كتاب المسلسلات في ذكر الإجازات؛ |
| # كتاب طبقات النسابين، در دو مجلد بزرگ، شامل شرح حال علماى علم نسب از قرن اول تا قرن حاضر (شروع تاليف اين اثر بزرگ هنگام كشف حجاب در ايران زمان رضاخان) در اين كتاب شرح حال و بيوگرافى صدها نفر از علماى علم نسب به ترتيب قرن ذكر شده است. (عربى) | | # كتاب طبقات النسابين؛ |
| # كتاب مزارات العلويين، در ذكر قبور سادات و علويين در اقطار عالم و در آن از صدها كتاب رجال و انساب و الواح قبور و تواريخ مختلف استفاده شده است. به ترتيب حروف الفبائى (عربى) | | # كتاب مزارات العلويين؛ |
| # كتاب الفوائد الرجاليه، شامل فوائد مهم در رجال كه از درسهاى رجالى اساتيد آن زمان، مانند مرحوم آية الله سيد حسن صدر (متوفى به سال 1354) صاحب كتاب تاسيس الشيعة الكرام لفنون الاسلام و مرحوم آية الله سيد ابو تراب خوانسارى نجفى، صاحب كتاب: سبل الرشاد في شرح نجاة العباد. و مرحوم آية الله سيد شمس الدين محمود مرعشى نجفى، (متوفى به سال 1338) والد ماجد معظم له صاحب كتاب مشجرات العلويين. و مرحوم آية الله ميرزا محمد بن رجبعلى تهرانى عسكرى، صاحب كتاب مستدرك البحار و غيره استفاده نمودهاند. (عربى) | | # كتاب الفوائد الرجالية؛ |
| # كتاب اعيان المرعشيين، شامل بيوگرافى صدها تن از فقها، علما، حكما، متكلمين، فلاسفه، محدثين، ادبا، ملوك و وزرا از اين سلسله جليله. (عربى) | | # كتاب أعيان المرعشيين؛ |
| # كتاب اللئالى المنتظمة و الدرر الثمينة، در شرح حال علامه حلى و قاضىنور الله مرعشى شوشترى، (شهيد به سال1019) به دستور جهانگير شاه تيمورى در هند و قاضى فضل بن روزبهان خنجى اصفهانى شافعى معروف به «خواجه ملا» صاحب كتاب «مهمانخانه بخارا» در تاريخ و غيره، در اين اثر معظمله شرح حال عدهاى از نوابغ سلسله مرعشى را نيز ذكر فرمودهاند و به سال1377 هجرى قمرى در تهران به ضميمه مجلد اول كتاب احقاق الحق قاضى نور الله شهيد مذكور چاپ شده است. (عربى)
| | # مستدرك كتاب شهداء الفضيلة؛ |
| # مستدرك كتاب شهداء الفضيلة مرحوم آية الله حاج شيخ عبد الحسين امينى نجفى، صاحب كتاب الغدير. در اين كتاب شرح حال عدهاى از علماى شيعه را كه به درجه رفيعه شهادت نائل شدهاند ذكر نمودهاند. (عربى) | | # كتاب لمعة النور و الضياء؛ |
| # كتاب لمعة النور و الضياء، در شرح حال سيد ابو الرضا فضل الله راوندى حسنى كاشانى، كه ضميمه كتاب المناجات الالهيات در مناقب حضرت امير المؤمنين عليه السلام به سال 1384 هجرى قمرى در تهران به چاپ رسيده است. (عربى) | | # رسالة وسيلة المعاد في مناقب شيخنا الاستاد، شامل شرح حال مرحومآيتالله شيخ محمدجواد بلاغى نجفى؛ |
| # رساله سجع البلابل في ترجمة صاحب الوسائل، شامل بيوگرافى شيخ محمد بن حسن حر عاملى كه با كتاب اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات از محدث مذكور به سال 1378 هجرى قمرى در تهران به چاپ رسيده است. (عربى) | | # رسالة لؤلؤة الصدف في حياة السيد محمد الأشرف؛ |
| # رساله وسيلة المعاد في مناقب شيخنا الاستاد، شامل شرح حال مرحومآية الله شيخ محمد جواد بلاغى نجفى، صاحب تفسير «آلاء الرحمن في تفسير القرآن». اين رساله به ضميمه كتاب المدرسة السيارة در رد نصارى از آن مرحوم به سال1383 هجرى قمرى در تهران چاپ شده است. (عربى)
| | # رسالة منية العاملين؛ |
| # رسالة لؤلؤة الصدف في حياة السيد محمد الاشرف، در شرح حال ميرمحمد اشرف بن علامه عبد الحسيب سبط فيلسوف بزرگ اسلام، علامه مير محمد باقر داماد حسينى مرعشى. اين رساله به ضميمه كتاب فضائل السادات تاليف محمد اشرف مذكور به سال 1380 ه.ق در قم به چاپ رسيده است. (عربى) | | # رسالة الفتحية؛ |
| # رسالة منية العاملين، در شرح حال محدث شهيد شيخ ابو جعفر محمد بن فتال نيشابورى كه به سال1377 ه.ق به ضميمه كتاب روضة الواعظين آن مرحوم در قمبه چاپ رسيده است. (عربى) | | # رسالة مطلع البدرين؛ |
| # رساله الفتحيه، در شرح حال مير ابو الفتح حسينى شريفى عربشاهى گرگانى الاصل صاحب كتاب تفسير شاهى پيرامون آيات الاحكام به فارسى كه به ضميمه كتاب مذكور در تبريز چاپ شده است. | | # رسالة مفرج الكروب؛ |
| # رساله مطلع البدرين، در شرح حال محدث لغوى مفسر شيخ فخر الدين محمد على طريحى نجفى، صاحب كتاب مجمع البحرين در لغت كه به سال 1379 ه.ق به ضميمه كتاب مذكور در تهران به چاپ رسيده است. (عربى) | | # رساله طريفه؛ |
| # رساله مفرج الكروب، در شرح حال علامه ديلمى صاحب كتاب ارشاد القلوب كه به سال 1378 ه.ق به ضميمه كتاب مذكور در تهران چاپ شده است. (عربى) | | # رساله در شرح حال استاد خود، مرحوم آيتالله شيخ محمد محلاتى نجفى؛ |
| # رساله طريفه، در شرح حال شيخ محمد جعفر يا شيخ علينقى كمرهاى قاضى صاحب «تحفه شاهى» در معارف الهى فارسى كه به سال 1380 هجرى قمرى به ضميمه كتاب مذكور در تهران چاپ شده است. (عربى) | | # كتاب منية الرجال في شرح نخبة المقال؛ |
| # رساله در شرح حال استاد خود، مرحوم آية الله شيخ محمد محلاتى نجفى، صاحب كتاب «گفتار خوش يارقلى» به فارسى در رد مذاهب باطله كه به سال 1384 ه.ق به ضميمه كتاب مذكور در تهران چاپ شده است. (فارسى) | | # رساله در شرح حال شيخ عزالدين بن اثير موصلى صاحب كتاب «أسد الغابة في معرفة الصحابة»؛ |
| # كتاب منية الرجال في شرح نخبة المقال در شرح منظومه نخبة المقال در علم رجال تاليف سيد حسين حسينى بروجردى (متوفى به سال1277 ه.ق) جلد اول اين شرح به سال 1378 در قم به طبع رسيد. (عربى) | | # رساله در شرح حال آيتالله حاج سيد ابوالقاسم طباطبائى تبريزى نجفى؛ |
| # رساله در شرح حال شيخ عز الدين بن اثير موصلى صاحب كتاب «اسد الغابة في معرفة الصحابة» كه به ضميمه جلد اول كتاب مذكور در تهران چاپ شده است. | | # رساله رياض الأقاحى؛ |
| # رساله در شرح حال آية الله حاج سيد ابو القاسم طباطبائى تبريزى نجفى، مشهور به علامه، (متوفى به سال 1362 ه.ق) كه به ضميمه مشجره اجازات علماى اماميه از سيد مذكور در دانشگاه تهران به چاپ رسيده است. (عربى) | | # كتاب هدية ذوى الفضل و النهى في ترجمة المولى محمد علمالهدى؛ |
| # رساله رياض الاقاحى در شرح حال متكلم محدث شيخ زين الدين بياضى عاملى صاحب كتاب الصراط المستقيم الى مستحقى التقديم كه به سال 1384 ه.ق در تهران به ضميمه كتاب مذكور چاپ شده است. (عربى) | | # مقدمهاى بر كتاب «الدر المنثور»؛ |
| # كتاب هدية ذوى الفضل و النهى في ترجمة المولى محمد علم الهدى در شرح حال مولى محمد مشهور به علم الهدى كاشانى ابن مولى محسن فيض كاشانى كه به ضميمه كتاب «معادن الحكمة في مكاتيب الائمه» تاليف علم الهدى در تهران چاپ شده است. (عربى) | | # شرح كتاب عمدة الطالب في أنساب آل ابيطالب؛ |
| # مقدمهاى بر كتاب «الدر المنثور» تاليف جلال الدين عبد الرحمن سيوطى شافعى (م 910 ه.ق)، شامل فوائد تفسيرى و ذكر اختلاف سليقه مفسرين و فوائد مهم ديگرى كه به ضميمه كتاب مذكور در تهران چاپ شده است. (عربى) | | # رسالة الأفطسية؛ |
| # شرح كتاب عمدة الطالب في انساب آل ابيطالب، تاليف علامه نسب سيد جمال الدين احمد بن عنبه حسنى داودى شامل شرح و حواشى مهم در تراجم نوابغ علويين ذكر شده در كتاب مذكور. اين كتاب از جمله آثار علمى بسيار مهم معظم له به شمار مىرود و در چند جلد قرار دارد. (عربى) | | # رساله در اثبات صحت نسب خلفاى فاطميين مصر؛ |
| # رسالة الافطسية در نسب سادات قريه طغرود از قراء قم كه به ضميمه كتاب وقايع الايام مرحوم محدث قمى در تهران چاپ شده است. | | # رساله در تعيين مدفن سر مقدس حضرت سيدالشهداء؛ |
| # رساله در اثبات صحت نسب خلفاى فاطميين مصر كه به خواهش علامه فاضل حسن قاسم مصرى ساكن قاهره و مدير مجله «هدى الاسلام» نوشته شده است. (عربى) | | # رسالة كشف الظنون عن حال صاحب كشف الظنون؛ |
| # رساله در تعيين مدفن سر مقدس حضرت سيد الشهداء (روحى له الفداء) شامل ذكر اقوال مورخين در تعيين مدفن آن سر و اختيار بين اقوال. (عربى) | | # رسالة منهج الرشاد في ترجمة الفاضل الجواد؛ |
| # رساله كشف الظنون عن حال صاحب كشف الظنون، كه با كتاب مذكور در تهران چاپ شده است. (عربى) | | # كتاب مزارات الطالبيين؛ |
| # رساله منهج الرشاد في ترجمة الفاضل الجواد (چاپ شده) | | # كتاب الصرفة في ترجمة صاحب كتاب النفحة؛ |
| # كتاب مزارات الطالبيين (عربى) | | # رساله در شرح حال حاج محمد مؤمن شيرازى جزايرى؛ |
| # كتاب الصرفة في ترجمة صاحب كتاب النفحة | | # رساله در احوال حضرت سلطان على فرزند امام باقر(ع)؛ |
| # رساله در شرح حال حاج محمد مؤمن شيرازى جزايرى | | # رسالة المنن و المواهب العددية؛ |
| # رساله در احوال حضرت سلطان على فرزند امام باقر عليهم السلام كه در مشهد اردهال كاشان مدفون است. | | # كتاب غنية المستجيز؛ |
| # رسالة المنن و المواهب العددية در شرح حال مير محمد قاسم نسابه سبزوارى كه به ضميمه كتاب مذكور در تبريز چاپ شده است. | | # رساله در ترجمه احوال صاحب كتاب عمدة الطالب؛ |
| # كتاب غنية المستجيز شامل اجازه روايتى مفصلى است براى مرحوم حاج ميرزا محمد احمد آبادى اصفهانى نگاشتهاند.(عربى) | | # كتاب الرحلة الإصفهانية؛ |
| # رساله در ترجمه احوال صاحب كتاب عمدة الطالب | | # كتاب الرحلة الشيرازية؛ |
| # كتاب الرحلة الاصفهانيه، شامل سفرنامه اصفهان و مشاهدات معظم له از آثار و ابنيه تاريخى و قبور علماء و ادبا و شرح حال فضلائى كه با آنان ملاقاتهايى داشتهاند. (عربى) | | # تكميل كتاب تذكرة القبور آخوند ملا عبدالكريم گزى اصفهانى؛ |
| # كتاب الرحلة الشيرازية، شامل سفرنامه شيراز و مشاهدات آثار تاريخى و ملاقات و مذاكره با علماء، از جمله مرحوم آية الله حاج شيخ عبد النبى و همچنين ميرزا احمد بن محمد تبريزى قطب سلسله ذهبيه و عارف شاعر سيد محمد قدسى خطاط و آية الله حاج شيخ محمد جعفر محلاتى و غيرهم. (عربى) | | # كتاب جذب القلوب إلى ديار المحبوب (فاكهة النوادى)؛ |
| # تكميل كتاب تذكرة القبور آخوند ملا عبد الكريم گزى اصفهانى و اين تكميل تا كنون چاپ نشده، مگر مقدارى از آن را كه اديب مورخ سيد مصلح الدين مهدوى اصفهانى به ضميمه كتاب مذكور در اصفهان چاپ كرده است. | | # رساله در فوائد متعلق به صحيفه كامله سجاديه؛ |
| # كتاب جذب القلوب الى ديار المحبوب. نام ديگر اين كتاب «فاكهة النوادى» در فوائد علميه و رجاليه و ادبيه و تاريخيه و دهها مطالب مفيد ديگر (عربى) | | # الرحلة الآذربايجانية؛ |
| # رساله در فوائد متعلق به صحيفه كامله سجاديه كه با صحيفه مذكور در تهران چاپ شده است. | | # حاشيه بر كتاب وقائع الأيام محدث قمى؛ |
| # الرحلة الآذربايجانية، شامل سفر به آذربايجان و نقاط تاريخى و ديدنى آن منطقه. (ناتمام) | | # رساله العزية، در شرح حال شهيد مظلوم سيد عزالدين يحيى مشهور به امامزاده يحيى كه قبرش در تهران مزار اهالى است؛ |
| # حاشيه بر كتاب وقايع الايام محدث قمى | | # كتاب هدية النبلاء في تراجم العلويين من العلماء؛ |
| # رساله العزية در شرح حال شهيد مظلوم سيد عز الدين يحيى مشهور به امامزاده يحيى كه قبرش در تهران مزار اهالى است و به سال 1382 در تهران چاپ شده است. | |
| # كتاب هدية النبلاء في تراجم العلويين من العلماء، در چند مجلد شامل شرح احوال علما و سادات بعد از سال يكهزار كه نام آنان كمتر در كتب رجالى ذكر شده است. (ناتمام-عربى) | |
| # الضوء البدرى في حياة صاحب الفخرى كه با كتاب الفخرى قاضى مروزى در علم انساب به سال 1409 ه.ق در قم چاپ شده است. (عربى) | | # الضوء البدرى في حياة صاحب الفخرى كه با كتاب الفخرى قاضى مروزى در علم انساب به سال 1409 ه.ق در قم چاپ شده است. (عربى) |
| # المجدى في حياة صاحب المجدى كه با كتاب المجدى ابن الصوفى در علم نسب به سال 1409 ه.ق در قم چاپ شده است. (عربى) | | # المجدى في حياة صاحب المجدى كه با كتاب المجدى ابن الصوفى در علم نسب به سال 1409 ه.ق در قم چاپ شده است. (عربى) |