پرش به محتوا

تاریخ ایران دوره هخامنشیان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۳۴: خط ۳۴:
فصل اول کتاب نوشته جان مانوئل کوک، در باب ظهور هخامنشیان و بنیان‎گذاری امپراتوری هخامنشی است. در بخش نخست آن به منابع اصلی تاریخ آغازین هخامنشی اشاره شده است:
فصل اول کتاب نوشته جان مانوئل کوک، در باب ظهور هخامنشیان و بنیان‎گذاری امپراتوری هخامنشی است. در بخش نخست آن به منابع اصلی تاریخ آغازین هخامنشی اشاره شده است:
# کتاب تاریخی هرودوت: هرودوت در شاهنشاهی ایران در شهر هالیکارناسوس، واقع در ساحل غربی آسیای صغیر به دنیا آمد. اثر بزرگ او کتاب تاریخ منظمی درباره ظهور و سقوط امپراتوری ایران است.
# کتاب تاریخی هرودوت: هرودوت در شاهنشاهی ایران در شهر هالیکارناسوس، واقع در ساحل غربی آسیای صغیر به دنیا آمد. اثر بزرگ او کتاب تاریخ منظمی درباره ظهور و سقوط امپراتوری ایران است.
# کتب تاریخی کتزیاس: او پزشک پرآوازه‎ای در کنیدوس بود که به اسارت درآمد و پزشک مخصوص شاه ایران شد و تا سال‎ها در این مقام باقی ‎ماند. نویسنده درباره او بیان می‌دارد که بعد از مقایسه و تطبیق کتب وی با متون عاشوری و بابلی درمی‎یابیم که اطلاعات خاصی که می‌دهد کاملا نادرست هستند و احتمالا هنگامی که کتزیاس در دربار ایران بوده، به‎طور جدی در صدد گردآوری مصالح برای تدوین تاریخ مشرق برنیامده.
# کتب تاریخی کتزیاس: او پزشک پرآوازه‌ای در کنیدوس بود که به اسارت درآمد و پزشک مخصوص شاه ایران شد و تا سال‎ها در این مقام باقی ‎ماند. نویسنده درباره او بیان می‌دارد که بعد از مقایسه و تطبیق کتب وی با متون عاشوری و بابلی درمی‎یابیم که اطلاعات خاصی که می‌دهد کاملا نادرست هستند و احتمالا هنگامی که کتزیاس در دربار ایران بوده، به‎طور جدی در صدد گردآوری مصالح برای تدوین تاریخ مشرق برنیامده.
# کتاب کوروپدیا (کوروش‎نامه یا تربیت کوروش): این کتاب، توسط گزنفون نوشته شده است و در آن در هشت کتاب به زندگانی کوروش پرداخته ‎است. نگارنده در مورد این منبع بیان می‌دارد که اگر دلیلی داشتیم که باور کنیم مؤلف آن در صدد گردآوری و انتقال اطلاعات تاریخی اصیلی بوده است، این اثر از اهمیت فوق‎العاده‎ای برخوردار می‎بود.
# کتاب کوروپدیا (کوروش‎نامه یا تربیت کوروش): این کتاب، توسط گزنفون نوشته شده است و در آن در هشت کتاب به زندگانی کوروش پرداخته ‎است. نگارنده در مورد این منبع بیان می‌دارد که اگر دلیلی داشتیم که باور کنیم مؤلف آن در صدد گردآوری و انتقال اطلاعات تاریخی اصیلی بوده است، این اثر از اهمیت فوق‎العاده‌ای برخوردار می‎بود.
# سنگ‎نبشته سه زبانه داریوش: این اثر، بر سینه صخره‎ای در بیستون کنده شده است و دارای یک متن اصلی به زبان پارسی باستان است. از نظر نویسنده، این منبع به‎لحاظ ارزش تحقیقاتی، بهترین اثر است و هیچ متن دیگری به زبان پارسی باستان وجود ندارد که از لحاظ فراخی و اهمیت تاریخی با این سنگ‎نبشته قابل قیاس باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-22</ref>.
# سنگ‎نبشته سه زبانه داریوش: این اثر، بر سینه صخره‌ای در بیستون کنده شده است و دارای یک متن اصلی به زبان پارسی باستان است. از نظر نویسنده، این منبع به‎لحاظ ارزش تحقیقاتی، بهترین اثر است و هیچ متن دیگری به زبان پارسی باستان وجود ندارد که از لحاظ فراخی و اهمیت تاریخی با این سنگ‎نبشته قابل قیاس باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-22</ref>.


در بخش دوم این فصل، به موضوع کشورگشایی‎ها در آسیا و مصر اشاره شده است. کوروش با ارتش ایرانی خود فتوحات زیادی را انجام می‌داد و هیچ علاقه‎ای به دریا که به احتمال زیاد هرگز دریانوردی نکرده بود، نشان نداد. او در واپسین سال‎های خود رهسپار شرق شد. داستان‎هایی درباره لشکرکشی فاجعه‎آمیز کوروش به هندوستان نقل شده است که به مرگ وی یا بازگشت او با هفت تن زنده انجامید.  
در بخش دوم این فصل، به موضوع کشورگشایی‎ها در آسیا و مصر اشاره شده است. کوروش با ارتش ایرانی خود فتوحات زیادی را انجام می‌داد و هیچ علاقه‌ای به دریا که به احتمال زیاد هرگز دریانوردی نکرده بود، نشان نداد. او در واپسین سال‎های خود رهسپار شرق شد. داستان‎هایی درباره لشکرکشی فاجعه‎آمیز کوروش به هندوستان نقل شده است که به مرگ وی یا بازگشت او با هفت تن زنده انجامید.  


کوروش در میانه تابستان 530ق.م، کشته شد و دو پسر از خود باقی گذاشت. پسر بزرگ‎تر کمبوجیه نام داشت که دارای مقام نائب‎السلطنگی بابل بود و جانشین کوروش تلقی می‌شد؛ پسر کوچک‎تر بردیا نام داشت<ref>ر.ک: همان، ص22-32</ref>.
کوروش در میانه تابستان 530ق.م، کشته شد و دو پسر از خود باقی گذاشت. پسر بزرگ‎تر کمبوجیه نام داشت که دارای مقام نائب‎السلطنگی بابل بود و جانشین کوروش تلقی می‌شد؛ پسر کوچک‎تر بردیا نام داشت<ref>ر.ک: همان، ص22-32</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۴:
بخش بعدی پیرامون تحکیم امپراتوری در زمان پادشاهی داریوش و دربار ایران است. نگارنده به‎تفصیل به ویژگی‎های شخصیتی داریوش و کشورگشایی‎های گسترده وی می‌پردازد و سپس به تشریح رسم و رسومات و آیین زندگانی شاه و همسران و فرزندان و درباریان وی و خصوصیات آن‎ها و سایر موضوعات مرتبط با شیوه حکمرانی داریوش پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص32-56</ref>.
بخش بعدی پیرامون تحکیم امپراتوری در زمان پادشاهی داریوش و دربار ایران است. نگارنده به‎تفصیل به ویژگی‎های شخصیتی داریوش و کشورگشایی‎های گسترده وی می‌پردازد و سپس به تشریح رسم و رسومات و آیین زندگانی شاه و همسران و فرزندان و درباریان وی و خصوصیات آن‎ها و سایر موضوعات مرتبط با شیوه حکمرانی داریوش پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص32-56</ref>.


بخش پنجم پیرامون سرزمین پارس است؛ سرزمینی که ایرانیان به آن پارس و یونانیان پرسیس می‌گویند، به‎طور کلی سرزمینی کوهستانی است که در شمال شرقی خلیج فارس واقع شده و حوضه مرتفعی را که تخت جمشید و شیراز در آن قرار گرفته‎اند در بر می‌گیرد. امروزه این سرزمین، فارس نام دارد. هرودوت از ده قبیله یا طائفه نام می‎برد که در سرزمین اصلی پارس اقامت داشته‎اند و فقط سه قبیله از این قبایل وقتی کورش علیه آستیاگ به‎پا خاست، از سوی او بسیج شدند<ref>ر.ک: همان، ص57-63</ref>.
بخش پنجم پیرامون سرزمین پارس است؛ سرزمینی که ایرانیان به آن پارس و یونانیان پرسیس می‌گویند، به‎طور کلی سرزمینی کوهستانی است که در شمال شرقی خلیج فارس واقع شده و حوضه مرتفعی را که تخت جمشید و شیراز در آن قرار گرفته‌اند در بر می‌گیرد. امروزه این سرزمین، فارس نام دارد. هرودوت از ده قبیله یا طائفه نام می‎برد که در سرزمین اصلی پارس اقامت داشته‌اند و فقط سه قبیله از این قبایل وقتی کورش علیه آستیاگ به‎پا خاست، از سوی او بسیج شدند<ref>ر.ک: همان، ص57-63</ref>.


از جمله مباحث مطرح‎شده دیگر در این فصل، موضوع اداره ساتراپی‎ها است، ساتراپ‎ها (حامیان قلمرو) نظیر فرمانداران در ایالت نایبان و جانشینان شاه بودند. حوزه وظایف آن‎ها تمام امور کشوری و لشگری را در بر می‌گرفت و آنها ظاهرا مسئول پرداخت خراج سالانه، ترتیبات امر سربازی‌گری و مسائل قضایی و امنیتی بودند. گفته می‌شود که اعیان و نجیب‎زادگان ایرانی ساکن در ساتراپی‎ها به دربار آن‎ها راه داشتند و به‎عنوان آموزگار در آموزش و پرورش فرزندان آن‎ها خدمت می‎کردند<ref>ر.ک: همان، ص93-104</ref>.
از جمله مباحث مطرح‎شده دیگر در این فصل، موضوع اداره ساتراپی‎ها است، ساتراپ‎ها (حامیان قلمرو) نظیر فرمانداران در ایالت نایبان و جانشینان شاه بودند. حوزه وظایف آن‎ها تمام امور کشوری و لشگری را در بر می‌گرفت و آنها ظاهرا مسئول پرداخت خراج سالانه، ترتیبات امر سربازی‌گری و مسائل قضایی و امنیتی بودند. گفته می‌شود که اعیان و نجیب‎زادگان ایرانی ساکن در ساتراپی‎ها به دربار آن‎ها راه داشتند و به‎عنوان آموزگار در آموزش و پرورش فرزندان آن‎ها خدمت می‎کردند<ref>ر.ک: همان، ص93-104</ref>.
خط ۵۱: خط ۵۱:
بخش اول درباره تلاش کوروش برای ایجاد اتحاد و ارتباط با یونانیان برای مقابله با کروزوس است. این تلاشی بسیار منطقی بود که یا در پشت جبهه دشمن ناآرامی و آشوب ایجاد کند، یا حداقل کروزوس با سرزمین‎هایی که تازه با پیاده‎نظام خود فتح کرده بود، قادر به حرکت نباشد. بخش دوم در مورد گسترش امپراتوری هخامنشی به مصر و مدیترانه است. کمبوجیه پسر کوروش به پیروی از راه پدر خویش، در سال 525 به مصر یورش برد و به‎عنوان مقدمه این کار امر خطیری را پیش‎ برد که به‎خاطر آن ستایشگران او را ستودند، او «فاتح دریا» شد. کمبوجیه با تمام تدابیری که آماسیس، «فرعون پیر»، برای دفاع از سرزمین خود اندیشیده بود، بر وی غلبه کرد و ایرانیان پیروز شدند<ref>ر.ک: همان، ص122-132</ref>.
بخش اول درباره تلاش کوروش برای ایجاد اتحاد و ارتباط با یونانیان برای مقابله با کروزوس است. این تلاشی بسیار منطقی بود که یا در پشت جبهه دشمن ناآرامی و آشوب ایجاد کند، یا حداقل کروزوس با سرزمین‎هایی که تازه با پیاده‎نظام خود فتح کرده بود، قادر به حرکت نباشد. بخش دوم در مورد گسترش امپراتوری هخامنشی به مصر و مدیترانه است. کمبوجیه پسر کوروش به پیروی از راه پدر خویش، در سال 525 به مصر یورش برد و به‎عنوان مقدمه این کار امر خطیری را پیش‎ برد که به‎خاطر آن ستایشگران او را ستودند، او «فاتح دریا» شد. کمبوجیه با تمام تدابیری که آماسیس، «فرعون پیر»، برای دفاع از سرزمین خود اندیشیده بود، بر وی غلبه کرد و ایرانیان پیروز شدند<ref>ر.ک: همان، ص122-132</ref>.


از جمله مهم‎ترین بخش‎های مهم این فصل، بخش سوم و چهارم است که به ورود ایرانیان به اروپا و جنگ‎های بزرگ و اتفاقاتی که در اروپا درگرفت پرداخته است. داریوش پس از فتح مصر که دست‎هایش آزاد شده بود، به‎راستی نقشه رسیدن به اروپا را در سر داشت، البته به شیوه ایرانی؛ یعنی عملیات زمینی سنگین و گسترده، استفاده از نیروی دریایی یونان آسیایی برای حمل و نقل تدارکات و غیره. در مورد اهداف این جنگ‎ها نگارنده بر این باور است که اگر لشگرکشی‎های گذشته کوروش و کمبوجیه و خشایار شاه را مقایسه کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که انگیزه اصلی فقط توسعه قدرت خویش تا جایی که می‌توانسته بوده است؛ اقدامی که بسیاری از محققان باستانی آن را جزو سرشت انسانی می‌دانسته‎اند و با گفته داریوش در مورد اعتقادش به رسالت الهی خویش مطابقت دارد؛ چه‎بسا او قصد همه اروپا را داشت و اگر ارباب قاره می‌شد، سرزمین‎های مدیترانه نیز به چنگ وی می‎افتاد<ref>ر.ک: همان، ص133-177</ref>.
از جمله مهم‎ترین بخش‎های مهم این فصل، بخش سوم و چهارم است که به ورود ایرانیان به اروپا و جنگ‎های بزرگ و اتفاقاتی که در اروپا درگرفت پرداخته است. داریوش پس از فتح مصر که دست‎هایش آزاد شده بود، به‎راستی نقشه رسیدن به اروپا را در سر داشت، البته به شیوه ایرانی؛ یعنی عملیات زمینی سنگین و گسترده، استفاده از نیروی دریایی یونان آسیایی برای حمل و نقل تدارکات و غیره. در مورد اهداف این جنگ‎ها نگارنده بر این باور است که اگر لشگرکشی‎های گذشته کوروش و کمبوجیه و خشایار شاه را مقایسه کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که انگیزه اصلی فقط توسعه قدرت خویش تا جایی که می‌توانسته بوده است؛ اقدامی که بسیاری از محققان باستانی آن را جزو سرشت انسانی می‌دانسته‌اند و با گفته داریوش در مورد اعتقادش به رسالت الهی خویش مطابقت دارد؛ چه‎بسا او قصد همه اروپا را داشت و اگر ارباب قاره می‌شد، سرزمین‎های مدیترانه نیز به چنگ وی می‎افتاد<ref>ر.ک: همان، ص133-177</ref>.


فصل سوم کتاب، نوشته ماکس مالووان، به شرح حال و اتفاقات و زندگی‌نامه کوروش بزرگ اختصاص داده شده، که در یازده بخش مجزا به‎تفصیل به آن پرداخته‎شده است. اولین بخش آن درباره نقشی از کوروش است با چهار بال، از یگانه ستون باقی‎مانده در پاسارگاد. شبح کورش، با جامه‎ای عیلامی بر فراز ویرانه‌های شهری که در درازای سده‌ها متروک شده، در پرواز است. از جمله بخش‎های دیگری که در این فصل به آن پرداخته شده است، مباحثی است مانند کیفیت مسافرت‎های مقامات هخامنشی به سایر سرزمین‎ها، شرح حال و اخلاقیات کوروش، گاه‎شماری فتوحات، کیفیت تسخیر بابل، آثار خط میخی: منشور کوروش، مدارا و تساهل کوروش: سیاست خارجی، ضرب مسکوکات، دین و آیین کوروش و انتخاب پاسارگاد به‎عنوان پایتخت<ref>ر.ک: همان، ص245-278</ref>.
فصل سوم کتاب، نوشته ماکس مالووان، به شرح حال و اتفاقات و زندگی‌نامه کوروش بزرگ اختصاص داده شده، که در یازده بخش مجزا به‎تفصیل به آن پرداخته‎شده است. اولین بخش آن درباره نقشی از کوروش است با چهار بال، از یگانه ستون باقی‎مانده در پاسارگاد. شبح کورش، با جامه‌ای عیلامی بر فراز ویرانه‌های شهری که در درازای سده‌ها متروک شده، در پرواز است. از جمله بخش‎های دیگری که در این فصل به آن پرداخته شده است، مباحثی است مانند کیفیت مسافرت‎های مقامات هخامنشی به سایر سرزمین‎ها، شرح حال و اخلاقیات کوروش، گاه‎شماری فتوحات، کیفیت تسخیر بابل، آثار خط میخی: منشور کوروش، مدارا و تساهل کوروش: سیاست خارجی، ضرب مسکوکات، دین و آیین کوروش و انتخاب پاسارگاد به‎عنوان پایتخت<ref>ر.ک: همان، ص245-278</ref>.


فصل چهارم کتاب، نوشته بادیان، در مورد فتح ایران توسط اسکندر است که نگارنده در این زمینه ابراز می‌دارد که مستندات خوبی در این‎باره دستگیر ما نشده، لکن این فتح، نقطه عطفی در تاریخ ایران بشمار می‌رود و در ادامه به تشریح ماجرای مرتبط با این فتح می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ص279-280</ref>.
فصل چهارم کتاب، نوشته بادیان، در مورد فتح ایران توسط اسکندر است که نگارنده در این زمینه ابراز می‌دارد که مستندات خوبی در این‎باره دستگیر ما نشده، لکن این فتح، نقطه عطفی در تاریخ ایران بشمار می‌رود و در ادامه به تشریح ماجرای مرتبط با این فتح می‌پردازد<ref>ر.ک: همان، ص279-280</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش