۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یخ' به 'یخ') |
جز (جایگزینی متن - 'به' به 'به') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
«دیوانیات»: نامههای دیوانی است که به صدور و وزرا و صاحبان مناصب لشکری یا کشوری نگاشته است. در خلال سطور این نامهها روح بلند و طبع توسن و سرکش حکیم سنایی جلایی خاص دارد، با اینکه، برای رهایی از دام تزویر قوامالدین ابوالقاسم وزیر عراق لفاظیها دارد و با آوردن سجعهای متوالی و ترکیبات مترادف و احیاناً سرودن قصیدهای سعی دارد که اخلاص خود را به عالم عرفان و عرفا فدای زندگانی دو روزه دنیا نکند؛ اما از طرف دیگر نیز میداند که معاندان و متکلمان و طریق جدلپردازان در کمیناند تا به دستاویزی مجعول سنایی را متهم به رافضی بودن و محب آل علی مجرم معرفی کنند و ایشان را نیز همچون عزالدین اصفهانی به چوبه دار سپارند یا اینکه همچون عین القضاة شمع آجینش کنند. این نامهها را میتوان تعویذ چنین چشمزخمهایی دانست که نهتنها شخص انسان را نابود میکردند بلکه شخصیت وی را نیز پایمال مینمودند<ref>ر.ک: همان، ص28-27</ref>. | «دیوانیات»: نامههای دیوانی است که به صدور و وزرا و صاحبان مناصب لشکری یا کشوری نگاشته است. در خلال سطور این نامهها روح بلند و طبع توسن و سرکش حکیم سنایی جلایی خاص دارد، با اینکه، برای رهایی از دام تزویر قوامالدین ابوالقاسم وزیر عراق لفاظیها دارد و با آوردن سجعهای متوالی و ترکیبات مترادف و احیاناً سرودن قصیدهای سعی دارد که اخلاص خود را به عالم عرفان و عرفا فدای زندگانی دو روزه دنیا نکند؛ اما از طرف دیگر نیز میداند که معاندان و متکلمان و طریق جدلپردازان در کمیناند تا به دستاویزی مجعول سنایی را متهم به رافضی بودن و محب آل علی مجرم معرفی کنند و ایشان را نیز همچون عزالدین اصفهانی به چوبه دار سپارند یا اینکه همچون عین القضاة شمع آجینش کنند. این نامهها را میتوان تعویذ چنین چشمزخمهایی دانست که نهتنها شخص انسان را نابود میکردند بلکه شخصیت وی را نیز پایمال مینمودند<ref>ر.ک: همان، ص28-27</ref>. | ||
«دفاعیات»: در این نامهها سنایی پس از مقدمات مطول و معمول، به دفاع از اصول عقاید خویش پرداخته و اتهاماتی را که اراذل الناس و مغرضین به وی نسبت دادهاند، رد مینماید. یکی ازاینگونه نامهها که اهمیت شایانی نیز دارد، نامهای است که سنایی به بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامه از جنبههای گوناگون بسیار جالب و حائز اهمیت است. سنایی در این نامه از فقرات مندرج در حدیقه دفاع کرده و به تعریض، سلطان را از تغییر موضع در برابر سنایی برای رضایت ظاهرپرستان ریاپیشه سرزنش کرده است. نوع بیان سنایی با نثر دیگر نامههای دیوانی وی کاملاً متباین است؛ زیرا در نامههایی که برای صدور و وزرا و امرا نوشته با مقدمهای طولانی عنوانهایی را ذکر کرده است که در دید یک محقق بیطرف برای چنان | «دفاعیات»: در این نامهها سنایی پس از مقدمات مطول و معمول، به دفاع از اصول عقاید خویش پرداخته و اتهاماتی را که اراذل الناس و مغرضین به وی نسبت دادهاند، رد مینماید. یکی ازاینگونه نامهها که اهمیت شایانی نیز دارد، نامهای است که سنایی به بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامه از جنبههای گوناگون بسیار جالب و حائز اهمیت است. سنایی در این نامه از فقرات مندرج در حدیقه دفاع کرده و به تعریض، سلطان را از تغییر موضع در برابر سنایی برای رضایت ظاهرپرستان ریاپیشه سرزنش کرده است. نوع بیان سنایی با نثر دیگر نامههای دیوانی وی کاملاً متباین است؛ زیرا در نامههایی که برای صدور و وزرا و امرا نوشته با مقدمهای طولانی عنوانهایی را ذکر کرده است که در دید یک محقق بیطرف برای چنان مخاطبهایی بسیار زیاد بوده و برای سنایی نیز دون شأن وی بوده که چنین الفاظی را برای افرادی مثل قوامالدین وزیر به کار ببرد<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>. | ||
از جمله، مطالبی که با مطالعه این نامه بر خوانندگان مکشوف میگردد، این است که ریاکاران در آن قرن، بیان تبهکاریهای آل مروان را تحمل نمیکردند و به دفاع از عبدالملک بن مروان و ولید برمیخاستند که یکی فرمان منجنیق بستن در اطراف خانه خدا را داد و موجبات ویرانی قبله مسلمانان را فراهم کرد و دیگری قرآن را آماج تیرهای پیاپی خود میکرد و با تفاخر و تجاهر به فسق، قرآن را مخاطب قرار میداد و میگفت: «چون در نزد خداوندت حاضر شدی بگو که ولید من را پارهپاره کرد»؛ و شگفتا که همین نیکی فروشان ظاهرفریب، ذکر فضیلتهای امیرالمؤمنین علی(ع) را بدعت میشمردند و مقابل این بدعتها فریاد وا شریعتا، سر داده بودند<ref>ر.ک: همان، ص31-30 </ref>. | از جمله، مطالبی که با مطالعه این نامه بر خوانندگان مکشوف میگردد، این است که ریاکاران در آن قرن، بیان تبهکاریهای آل مروان را تحمل نمیکردند و به دفاع از عبدالملک بن مروان و ولید برمیخاستند که یکی فرمان منجنیق بستن در اطراف خانه خدا را داد و موجبات ویرانی قبله مسلمانان را فراهم کرد و دیگری قرآن را آماج تیرهای پیاپی خود میکرد و با تفاخر و تجاهر به فسق، قرآن را مخاطب قرار میداد و میگفت: «چون در نزد خداوندت حاضر شدی بگو که ولید من را پارهپاره کرد»؛ و شگفتا که همین نیکی فروشان ظاهرفریب، ذکر فضیلتهای امیرالمؤمنین علی(ع) را بدعت میشمردند و مقابل این بدعتها فریاد وا شریعتا، سر داده بودند<ref>ر.ک: همان، ص31-30 </ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهارس اعلام اشخاص، اماکن، | فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهارس اعلام اشخاص، اماکن، کتابها، آیات و احادیث و جملات عربی متن نامهها، کلمات مخصوص در متن نامهها و فهرست مآخذ در انتهای کتاب ذکر شده است. | ||
در پاورقیهای کتاب، اختلاف نسخهها، معانی برخی الفاظ و عبارات و برخی توضیحات محقق ذکر شده است. | در پاورقیهای کتاب، اختلاف نسخهها، معانی برخی الفاظ و عبارات و برخی توضیحات محقق ذکر شده است. |
ویرایش