۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
در مورد سبک اشعار [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] باید گفت: وی از شعرای حاذق و توانای عصر خویش بوده؛ چنانکه عوفی شعر او را «شعری غریب و الفاظی خوب و معانی بکر و عباراتی بلیغ و استعاری نادر» خوانده و این اوصاف، همه در شعر [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] صادقند. دیگر تذکرهنویسان نیز چنین اوصافی را در باب اشعار وی به قلم آوردهاند؛ همچون اوحدی بلیانی که نوشته: «جگر فصحا از صلابت کلام او خون گشته و اشک بلغا از غیرت بیانش گلگون شده. نیش اهاجی او دل فلک را خستی و سنگ مهازلتش سر عیوق شکستی. ملاحت و فصاحت، متانت و رزانت، حلاوت و طراوت، عذوبت و رطوبت بسیار در کلام اوست. نمک سخنش بر زخم شوریدگان مرهم و نقد کلامش در کیسه ادراک بهمنزله درهم است. لطافت بیان، نزاکت ادا، در جمیع فنون سخن، الخاص هزل و هجا و مطایبه او را مسلم است؛ چه سوزن رشک او در دل سوزنی خلیده». همچنین امین احمد رازی چنین نوشته: «نگارخانه نثر او رونق خورنق شکسته و تصاویر نظم او از کار ارژنگ ننگ داشته. این اشعار که نور معانی او بر روشنی روز طعنه زده، بر متانت گفتار و حلاوت اشعار او دلیلی واضح و برهانی روشن است». لیکن از این «نگارخانه نثر»، چیزی در دست نیست و بعید مینماید که نگارنده هفت اقلیم نیز نثری از [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] دیده باشد و احتمالا این عبارت پرداخته ذهن امین احمد است. استعارات، کنایات و اغراقهای زیبا و بدیع او در شعر فارسی بینظیر است و شاید بهندرت بتوان اشعاری همطراز اشعار منجیک را در دوره وی و حتی در قرون بعد از او یافت. | در مورد سبک اشعار [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] باید گفت: وی از شعرای حاذق و توانای عصر خویش بوده؛ چنانکه عوفی شعر او را «شعری غریب و الفاظی خوب و معانی بکر و عباراتی بلیغ و استعاری نادر» خوانده و این اوصاف، همه در شعر [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] صادقند. دیگر تذکرهنویسان نیز چنین اوصافی را در باب اشعار وی به قلم آوردهاند؛ همچون اوحدی بلیانی که نوشته: «جگر فصحا از صلابت کلام او خون گشته و اشک بلغا از غیرت بیانش گلگون شده. نیش اهاجی او دل فلک را خستی و سنگ مهازلتش سر عیوق شکستی. ملاحت و فصاحت، متانت و رزانت، حلاوت و طراوت، عذوبت و رطوبت بسیار در کلام اوست. نمک سخنش بر زخم شوریدگان مرهم و نقد کلامش در کیسه ادراک بهمنزله درهم است. لطافت بیان، نزاکت ادا، در جمیع فنون سخن، الخاص هزل و هجا و مطایبه او را مسلم است؛ چه سوزن رشک او در دل سوزنی خلیده». همچنین امین احمد رازی چنین نوشته: «نگارخانه نثر او رونق خورنق شکسته و تصاویر نظم او از کار ارژنگ ننگ داشته. این اشعار که نور معانی او بر روشنی روز طعنه زده، بر متانت گفتار و حلاوت اشعار او دلیلی واضح و برهانی روشن است». لیکن از این «نگارخانه نثر»، چیزی در دست نیست و بعید مینماید که نگارنده هفت اقلیم نیز نثری از [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] دیده باشد و احتمالا این عبارت پرداخته ذهن امین احمد است. استعارات، کنایات و اغراقهای زیبا و بدیع او در شعر فارسی بینظیر است و شاید بهندرت بتوان اشعاری همطراز اشعار منجیک را در دوره وی و حتی در قرون بعد از او یافت. | ||
«در شعر او، همان گونه که استعاره، بررویهم جای تشبیه را گرفته، نشانه کوششی ارجمند برای جانشین کردن نوعی از صفات بهجای موصوف قابل یادآوری است و این کار پس از او تا | «در شعر او، همان گونه که استعاره، بررویهم جای تشبیه را گرفته، نشانه کوششی ارجمند برای جانشین کردن نوعی از صفات بهجای موصوف قابل یادآوری است و این کار پس از او تا دورههای متأخر کمتر مورد نظر شاعران بوده است»<ref>ر.ک: همان، صفحه هفده - هجده</ref>. | ||
دیوان منجیک در قرن پنجم اهمیت زیادی داشته و بسیار مورد توجه شعرا بوده است؛ چنانکه ناصرخسرو در سفرنامهاش مینویسد: «و در تبریز قطراننام شاعری را دیدم؛ شعری نیک میگفت، اما زبان فارسی نیکو نمیدانست. پیش من آمد؛ دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید. با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من بخواند». | دیوان منجیک در قرن پنجم اهمیت زیادی داشته و بسیار مورد توجه شعرا بوده است؛ چنانکه ناصرخسرو در سفرنامهاش مینویسد: «و در تبریز قطراننام شاعری را دیدم؛ شعری نیک میگفت، اما زبان فارسی نیکو نمیدانست. پیش من آمد؛ دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید. با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من بخواند». | ||
در حال حاضر دیوان منجیک باقی نمانده و فقط ابیاتی از او در برخی جنگها، | در حال حاضر دیوان منجیک باقی نمانده و فقط ابیاتی از او در برخی جنگها، تذکرهها، فرهنگها و کتب بلاغی پراکنده است و بخشهایی از چند قصیده او در ابحار مضارع، مجتث، هزج، متقارب و منسرح باقی مانده است. | ||
شعر [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] از حیث بلاغت و فصاحت، او را به یکی از شعرای ممتاز عصر خویش مبدل کرده است و از مهمترین ویژگیهای اشعار وی استفاده از صنایعی چون استعاره، کنایه و مبالغه به شیوهای بدیع است. برخی از صنایع ادبی موجود در شعر او از این قرار است: | شعر [[منجيک ترمذي، علي بن محمد|منجیک]] از حیث بلاغت و فصاحت، او را به یکی از شعرای ممتاز عصر خویش مبدل کرده است و از مهمترین ویژگیهای اشعار وی استفاده از صنایعی چون استعاره، کنایه و مبالغه به شیوهای بدیع است. برخی از صنایع ادبی موجود در شعر او از این قرار است: | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
{{ب|''چو ملک کر شود و نشنود مرا ملک ''|2=''دو چیز باید دینار زرد و تیغ کبود''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده – بیستوسه</ref>. | {{ب|''چو ملک کر شود و نشنود مرا ملک ''|2=''دو چیز باید دینار زرد و تیغ کبود''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده – بیستوسه</ref>. | ||
در حال حاضر بسیاری از اشعار منجیک از بین رفته و بلندترین قصیده باقیمانده از دیوان منجیک قصیده لامیه است که تاکنون 45 بیت از آن در | در حال حاضر بسیاری از اشعار منجیک از بین رفته و بلندترین قصیده باقیمانده از دیوان منجیک قصیده لامیه است که تاکنون 45 بیت از آن در تذکرهها، جنگها و قاموسها یافت شده است. این قصیده در مدح امیر ابوالمظفر احمد چغانی بوده و در بحر مجتث سروده شده است و سوزنی سمرقندی قصیدهای به همین وزن و قافیه و به تقلید از این قصیده منجیک سروده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستوچهار</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش