۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
جز (جایگزینی متن - 'یخ' به 'یخ') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
حکیم سنایی در طراز اول گویندگان فارسی محسوب میشود. او نخستین شاعری است که افکار تصوف و عرفان را با ذوق شعری آمیخته و در قالب نظم درآورده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص5</ref>. مکاتیب یا نامههایی دارد که گرچه از نظر کمیت در برابر آثار منظوم این شاعر، بسیار اندک میباشد لیکن از نظر کیفیت و شیوه بیان و سبک نگارش و تبیین و روشن کردن حقایق تاریخی و نمایان کردن شخصیت بزرگان و دانشمندان معاصر سنایی و زدودن غبار اوهام جهالت از پیرامون شخصیت نوابغی چون حکیم عمر خیام نیشابوری، از اهمیت ویژهای برخوردار است. ارج و ارزش مکاتیب سنایی نیز در ارائه دلایلی قوی و براهینی قاطع برای مورخین و پژوهشگرانی است که | حکیم سنایی در طراز اول گویندگان فارسی محسوب میشود. او نخستین شاعری است که افکار تصوف و عرفان را با ذوق شعری آمیخته و در قالب نظم درآورده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص5</ref>. مکاتیب یا نامههایی دارد که گرچه از نظر کمیت در برابر آثار منظوم این شاعر، بسیار اندک میباشد لیکن از نظر کیفیت و شیوه بیان و سبک نگارش و تبیین و روشن کردن حقایق تاریخی و نمایان کردن شخصیت بزرگان و دانشمندان معاصر سنایی و زدودن غبار اوهام جهالت از پیرامون شخصیت نوابغی چون حکیم عمر خیام نیشابوری، از اهمیت ویژهای برخوردار است. ارج و ارزش مکاتیب سنایی نیز در ارائه دلایلی قوی و براهینی قاطع برای مورخین و پژوهشگرانی است که میخواهند به درج و ثبت حقایق تاریخی اقدام نمایند<ref>ر.ک: مالکی، هیبت الله، ص24</ref>. | ||
نامههای سنایی که از شماره آنها تاکنون اطلاعی داریم، هفده است. سنایی آنها را به یاران و دوستان و وزیران و صدور غزنین و بهرام شاه غزنوی نوشته است. از این نامهها فقط پنج نسخه را سراغ داریم و متن کتاب حاضر اساساً از روی همین پنج نسخه تهیه شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص23</ref>. | نامههای سنایی که از شماره آنها تاکنون اطلاعی داریم، هفده است. سنایی آنها را به یاران و دوستان و وزیران و صدور غزنین و بهرام شاه غزنوی نوشته است. از این نامهها فقط پنج نسخه را سراغ داریم و متن کتاب حاضر اساساً از روی همین پنج نسخه تهیه شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص23</ref>. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
«دفاعیات»: در این نامهها سنایی پس از مقدمات مطول و معمول، به دفاع از اصول عقاید خویش پرداخته و اتهاماتی را که اراذل الناس و مغرضین به وی نسبت دادهاند، رد مینماید. یکی ازاینگونه نامهها که اهمیت شایانی نیز دارد، نامهای است که سنایی به بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامه از جنبههای گوناگون بسیار جالب و حائز اهمیت است. سنایی در این نامه از فقرات مندرج در حدیقه دفاع کرده و به تعریض، سلطان را از تغییر موضع در برابر سنایی برای رضایت ظاهرپرستان ریاپیشه سرزنش کرده است. نوع بیان سنایی با نثر دیگر نامههای دیوانی وی کاملاً متباین است؛ زیرا در نامههایی که برای صدور و وزرا و امرا نوشته با مقدمهای طولانی عنوانهایی را ذکر کرده است که در دید یک محقق بیطرف برای چنان مخاطبهایی بسیار زیاد بوده و برای سنایی نیز دون شأن وی بوده که چنین الفاظی را برای افرادی مثل قوامالدین وزیر به کار ببرد<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>. | «دفاعیات»: در این نامهها سنایی پس از مقدمات مطول و معمول، به دفاع از اصول عقاید خویش پرداخته و اتهاماتی را که اراذل الناس و مغرضین به وی نسبت دادهاند، رد مینماید. یکی ازاینگونه نامهها که اهمیت شایانی نیز دارد، نامهای است که سنایی به بهرام شاه غزنوی نوشته است. این نامه از جنبههای گوناگون بسیار جالب و حائز اهمیت است. سنایی در این نامه از فقرات مندرج در حدیقه دفاع کرده و به تعریض، سلطان را از تغییر موضع در برابر سنایی برای رضایت ظاهرپرستان ریاپیشه سرزنش کرده است. نوع بیان سنایی با نثر دیگر نامههای دیوانی وی کاملاً متباین است؛ زیرا در نامههایی که برای صدور و وزرا و امرا نوشته با مقدمهای طولانی عنوانهایی را ذکر کرده است که در دید یک محقق بیطرف برای چنان مخاطبهایی بسیار زیاد بوده و برای سنایی نیز دون شأن وی بوده که چنین الفاظی را برای افرادی مثل قوامالدین وزیر به کار ببرد<ref>ر.ک: همان، ص30-29</ref>. | ||
از جمله، مطالبی که با مطالعه این نامه بر خوانندگان مکشوف میگردد، این است که ریاکاران در آن قرن، بیان تبهکاریهای آل مروان را تحمل نمیکردند و به دفاع از عبدالملک بن مروان و ولید | از جمله، مطالبی که با مطالعه این نامه بر خوانندگان مکشوف میگردد، این است که ریاکاران در آن قرن، بیان تبهکاریهای آل مروان را تحمل نمیکردند و به دفاع از عبدالملک بن مروان و ولید برمیخاستند که یکی فرمان منجنیق بستن در اطراف خانه خدا را داد و موجبات ویرانی قبله مسلمانان را فراهم کرد و دیگری قرآن را آماج تیرهای پیاپی خود میکرد و با تفاخر و تجاهر به فسق، قرآن را مخاطب قرار میداد و میگفت: «چون در نزد خداوندت حاضر شدی بگو که ولید من را پارهپاره کرد»؛ و شگفتا که همین نیکی فروشان ظاهرفریب، ذکر فضیلتهای امیرالمؤمنین علی(ع) را بدعت میشمردند و مقابل این بدعتها فریاد وا شریعتا، سر داده بودند<ref>ر.ک: همان، ص31-30 </ref>. | ||
نذیر احمد بیش از 170 صفحه از کتاب را به تعلیقات و حواشی اختصاص داده و ضمناً متذکر شده است که در طول چندین سالی که از چاپ قبلی این اثر گذشته، اگر به نکته تازهای برخورده در چاپ جدید اعمال کرده است<ref>ر.ک: دریاگشت، محمد رسول؛ ص56</ref>. تعلیقات و حواشی دو بخش دارد. بخش نخستین درباره کسان است که حکیم سنایی بدیشان نامهها نوشته است. در بخش دوم نیز بعضی مطالب متن توضیح داده شده است. | نذیر احمد بیش از 170 صفحه از کتاب را به تعلیقات و حواشی اختصاص داده و ضمناً متذکر شده است که در طول چندین سالی که از چاپ قبلی این اثر گذشته، اگر به نکته تازهای برخورده در چاپ جدید اعمال کرده است<ref>ر.ک: دریاگشت، محمد رسول؛ ص56</ref>. تعلیقات و حواشی دو بخش دارد. بخش نخستین درباره کسان است که حکیم سنایی بدیشان نامهها نوشته است. در بخش دوم نیز بعضی مطالب متن توضیح داده شده است. |
ویرایش