پرش به محتوا

الجامع في الأدوية المفردة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎پ' به 'می‌پ'
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'می‎پ' به 'می‌پ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۹: خط ۴۹:
با این روش، دستیابی به نام داروی مورد نظر برای خواننده آسان می‌شود. نویسنده در چینش واژگان کتاب، تنها حروف اول و دوم را مد نظر قرار داده است و ترتیبی در حروف دیگر دیده نمی‌شود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/50 ر.ک: کیانی، حسین؛ زارع، منیژه، 1393، ص50]</ref>.
با این روش، دستیابی به نام داروی مورد نظر برای خواننده آسان می‌شود. نویسنده در چینش واژگان کتاب، تنها حروف اول و دوم را مد نظر قرار داده است و ترتیبی در حروف دیگر دیده نمی‌شود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/50 ر.ک: کیانی، حسین؛ زارع، منیژه، 1393، ص50]</ref>.
ب)- معرفی واژگانی دارو:
ب)- معرفی واژگانی دارو:
نویسنده معمولا در همان آغاز معرفی دارو، اصالت زبانی واژه و معنای آن را بیان می‌کند. روش معمول وی در این قسمت، استفاده از جملههای اسمیه با خبر مفرد بوده است. وی همچنین در بسیاری از موارد، به بیان علت نامگذاری داروها می‎پردازد. روش غالب وی در این قسمت، استفاده از «لام تعلیل» میباشد. این لام در زبان عربی، یکی از روشهایی است که برای بیان علت به کار گرفته می‌شود. ابن بیطار معمولاً قبل از لام تعلیل از فعل «سمي» (نامیده شده) و مشتقات آن استفاده می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/50 ر.ک: همان]</ref>.
نویسنده معمولا در همان آغاز معرفی دارو، اصالت زبانی واژه و معنای آن را بیان می‌کند. روش معمول وی در این قسمت، استفاده از جملههای اسمیه با خبر مفرد بوده است. وی همچنین در بسیاری از موارد، به بیان علت نامگذاری داروها می‌پردازد. روش غالب وی در این قسمت، استفاده از «لام تعلیل» میباشد. این لام در زبان عربی، یکی از روشهایی است که برای بیان علت به کار گرفته می‌شود. ابن بیطار معمولاً قبل از لام تعلیل از فعل «سمي» (نامیده شده) و مشتقات آن استفاده می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/50 ر.ک: همان]</ref>.
ج)- شرح محل رویش گیاه:  
ج)- شرح محل رویش گیاه:  
نویسنده در این قسمت به بیان منطقه جغرافیایی رویش گیاه می‎پردازد؛ وی برای بیان مکان رویش گیاه، اغلب از حرف جر «باء» در معنای ظرفیه و همچنین حرف جر «في» استفاده می‌کند؛ هر دوی این حروف در زبان عربی برای زمان و یا مکان کاربرد دارد. نویسنده همچنین برای بیان مکان رویش، معمولاً از جمع مکسر و برای بیان ویژگی این مکانها از صفت مفرد مؤنث استفاده می‌کند؛ زیرا در دستور زبان عربی برای واژگان غیر عاقلی که جمع بسته شده‌اند، صفت مفرد مؤنث آورده می‌شود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/51 ر.ک: همان، ص51-52]</ref>.
نویسنده در این قسمت به بیان منطقه جغرافیایی رویش گیاه می‌پردازد؛ وی برای بیان مکان رویش گیاه، اغلب از حرف جر «باء» در معنای ظرفیه و همچنین حرف جر «في» استفاده می‌کند؛ هر دوی این حروف در زبان عربی برای زمان و یا مکان کاربرد دارد. نویسنده همچنین برای بیان مکان رویش، معمولاً از جمع مکسر و برای بیان ویژگی این مکانها از صفت مفرد مؤنث استفاده می‌کند؛ زیرا در دستور زبان عربی برای واژگان غیر عاقلی که جمع بسته شده‌اند، صفت مفرد مؤنث آورده می‌شود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/51 ر.ک: همان، ص51-52]</ref>.
د)- بیان طبیعت گیاه:
د)- بیان طبیعت گیاه:
ابن بیطار برای بیان طبع حاکم بر گیاه، غالباً ً از جملات اسمیه کوتاه استفاده می‌کند. وی برای بیان گرمی، سردی، خشکی و تری گیاه، گاهی به بیان درجه دقیق آن می‌پردازد. نوع خبر نیز در اینگونه جمله‌ها، معمولاً مفرد و یا شبه جمله (جار و
ابن بیطار برای بیان طبع حاکم بر گیاه، غالباً ً از جملات اسمیه کوتاه استفاده می‌کند. وی برای بیان گرمی، سردی، خشکی و تری گیاه، گاهی به بیان درجه دقیق آن می‌پردازد. نوع خبر نیز در اینگونه جمله‌ها، معمولاً مفرد و یا شبه جمله (جار و
خط ۵۷: خط ۵۷:
ه)- توصیف دقیق شکل گیاه:
ه)- توصیف دقیق شکل گیاه:
یکی از ویژگیهای بارز کتاب، توصیف‌های دقیق و جزئی است. این مسئله باعث ایجاد برخی از موارد سبکی خاص شده است، از جمله:
یکی از ویژگیهای بارز کتاب، توصیف‌های دقیق و جزئی است. این مسئله باعث ایجاد برخی از موارد سبکی خاص شده است، از جمله:
# استفاده از رنگها: بیان دقیق رنگ گیاه، یکی از جزئیاتی است که باعث مجسم شدن تصویر گیاه در ذهن خواننده می‌شود. این توصیف‌ها به‌قدری دقیق است که نویسنده گاهی به‌تفکیک به بیان رنگ اجزای مختلف گیاه از قبیل برگ، گل، شاخه، ریشه و... می‎پردازد؛ نویسنده همچون دانشمندان پیشین خود، از ترکیب «مائل إلی» و مشتقات آن برای بیان رنگ گیاه بهره می‌گیرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/52 ر.ک: همان]</ref>.
# استفاده از رنگها: بیان دقیق رنگ گیاه، یکی از جزئیاتی است که باعث مجسم شدن تصویر گیاه در ذهن خواننده می‌شود. این توصیف‌ها به‌قدری دقیق است که نویسنده گاهی به‌تفکیک به بیان رنگ اجزای مختلف گیاه از قبیل برگ، گل، شاخه، ریشه و... می‌پردازد؛ نویسنده همچون دانشمندان پیشین خود، از ترکیب «مائل إلی» و مشتقات آن برای بیان رنگ گیاه بهره می‌گیرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/52 ر.ک: همان]</ref>.
# کاربرد حرف عطف «و» در سطح وسیع: نویسنده برای روشن شدن مطلب، توضیحات زیادی را ارائه داده و بیشتر جملات خود را با حرف عطف «و» به هم پیوند می‌دهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/52 ر.ک: همان]</ref>.
# کاربرد حرف عطف «و» در سطح وسیع: نویسنده برای روشن شدن مطلب، توضیحات زیادی را ارائه داده و بیشتر جملات خود را با حرف عطف «و» به هم پیوند می‌دهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/52 ر.ک: همان]</ref>.
# استفاده از خبر مقدم «له»: کاربرد «له» در زبان عربی یکی از شیوه‌های رایج برای بیان گونههایی از تقسیم‌بندی میباشد. در این کتاب نویسنده در سطح وسیعی از «له» برای بیان شرح و توصیف جزءبه‌جزء گیاه از قبیل برگ و میوه و دانه و ریشه و ساقه و... استفاده می‌کند. این کاربرد به‌گونه‌ای است که خواننده میتواند برای فهم قسمتهای گوناگون قبل از هر «له» در ذهن خود علامتی به معنای اتمام گذاشته و با این روش به تقسیمبندی نویسنده دست یابد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/53 ر.ک: همان، ص53]</ref>.
# استفاده از خبر مقدم «له»: کاربرد «له» در زبان عربی یکی از شیوه‌های رایج برای بیان گونههایی از تقسیم‌بندی میباشد. در این کتاب نویسنده در سطح وسیعی از «له» برای بیان شرح و توصیف جزءبه‌جزء گیاه از قبیل برگ و میوه و دانه و ریشه و ساقه و... استفاده می‌کند. این کاربرد به‌گونه‌ای است که خواننده میتواند برای فهم قسمتهای گوناگون قبل از هر «له» در ذهن خود علامتی به معنای اتمام گذاشته و با این روش به تقسیمبندی نویسنده دست یابد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/53 ر.ک: همان، ص53]</ref>.
خط ۷۸: خط ۷۸:
# میزان مصرفی دارو: در این قسمت نویسنده به‌صورت دقیق ذکر می‌کند که هر دارو باید تا چند روز و هر روز به چه میزان مصرف شود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/57 همان، ص57]</ref>.
# میزان مصرفی دارو: در این قسمت نویسنده به‌صورت دقیق ذکر می‌کند که هر دارو باید تا چند روز و هر روز به چه میزان مصرف شود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/57 همان، ص57]</ref>.
ط)- بیان اشتباه دیگران و رد آنها:
ط)- بیان اشتباه دیگران و رد آنها:
نویسنده در موارد فراوانی به بیان خطاهای برخی از افراد درباره گیاهان و یا روش استفاده از آنها می‎پردازد و با بیان علت، آنها را رد و یا تصحیح می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/57 همان]</ref>.
نویسنده در موارد فراوانی به بیان خطاهای برخی از افراد درباره گیاهان و یا روش استفاده از آنها می‌پردازد و با بیان علت، آنها را رد و یا تصحیح می‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/57 همان]</ref>.
ی)- نقل قولها:
ی)- نقل قولها:
نقل قولها در کتاب ابن بیطار بسیار فراوان است. نویسنده کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی» چنین بیان میدارد که: «یکی از فواید این کتاب معرفی تألیفاتی است که [[ابن بیطار، عبدالله بن احمد|ابن بیطار]] مطالبی از آنها نقل کرده است؛ مثلاًآثار شریف ادریسی، ماسرجویه، مسیح (عیسی) بن حکم، ابن ماسه، اسحاق بن عمران و حامد بن سمجون که گویا اصل آن‌ها از بین رفته است. از حدود ۱۵۰ مؤلفی که [[ابن بیطار، عبدالله بن احمد|ابن بیطار]] نام برده، کمابیش بیست تن یونانی و بقیه عرب، عرب - اسپانیایی، ایرانی، سریانی، کلدانی، هندی و جز آن هستند. تأمل در این نقل قولها نشان می‌دهد [[ابن بیطار، عبدالله بن احمد|ابن بیطار]] درعین‌حال که با دقتی بالا سعی در رعایت امانت داشته و تمام مطالبی که از دیگران است را با ذکر منبع بیان می‌کند، بااینحال تمام نقلها غیر مستقیم است؛ زیرا سبک کلی حاکم بر کتاب در نقل قولها نیز ثابت است و تغییر نمی‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/57 همان]</ref>.
نقل قولها در کتاب ابن بیطار بسیار فراوان است. نویسنده کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی» چنین بیان میدارد که: «یکی از فواید این کتاب معرفی تألیفاتی است که [[ابن بیطار، عبدالله بن احمد|ابن بیطار]] مطالبی از آنها نقل کرده است؛ مثلاًآثار شریف ادریسی، ماسرجویه، مسیح (عیسی) بن حکم، ابن ماسه، اسحاق بن عمران و حامد بن سمجون که گویا اصل آن‌ها از بین رفته است. از حدود ۱۵۰ مؤلفی که [[ابن بیطار، عبدالله بن احمد|ابن بیطار]] نام برده، کمابیش بیست تن یونانی و بقیه عرب، عرب - اسپانیایی، ایرانی، سریانی، کلدانی، هندی و جز آن هستند. تأمل در این نقل قولها نشان می‌دهد [[ابن بیطار، عبدالله بن احمد|ابن بیطار]] درعین‌حال که با دقتی بالا سعی در رعایت امانت داشته و تمام مطالبی که از دیگران است را با ذکر منبع بیان می‌کند، بااینحال تمام نقلها غیر مستقیم است؛ زیرا سبک کلی حاکم بر کتاب در نقل قولها نیز ثابت است و تغییر نمی‌کند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61252/57 همان]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش