۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یر' به 'یر') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR14083J1.jpg | | تصویر =NUR14083J1.jpg | ||
| عنوان =دیوان الهی | | عنوان =دیوان الهی قمشهای | ||
| عنوانهای دیگر =ديوان الهي قمشه ای | | عنوانهای دیگر =ديوان الهي قمشه ای | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
}} | }} | ||
'''دیوان الهی | '''دیوان الهی قمشهای'''، اثر [[الهی قمشهای، مهدی|مهدی الهی قمشهای]]، مجموعهای است از اشعار وی شامل نغمه الهی، نغمه حسینی، نغمه عشاق و رباعایت و مسمطات و اسرار حج و نغمه لاهوت. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
استاد در مقدمه دوم، به ذکر نکاتی پرداخته است، از جمله آنکه در این کتاب، از اول نغمه الهی تا آخر نغمه عشاق، آنچه از کلمات می و معشوق و سایر الفاظ عاشقانه در شعر مذکور است، طبق اصطلاحات اهل معرفت، ابدا نباید محمول بر معانی جسمانی و مادی پنداشت، بلکه اشاره به مقاصدی عالیتر از این عالم است و شاعر، گاهی با اشاره و گاهی صریح، مقصود خود را بیان نموده است.<ref>ر.ک: مقدمه دوم، صفحه ک</ref>. | استاد در مقدمه دوم، به ذکر نکاتی پرداخته است، از جمله آنکه در این کتاب، از اول نغمه الهی تا آخر نغمه عشاق، آنچه از کلمات می و معشوق و سایر الفاظ عاشقانه در شعر مذکور است، طبق اصطلاحات اهل معرفت، ابدا نباید محمول بر معانی جسمانی و مادی پنداشت، بلکه اشاره به مقاصدی عالیتر از این عالم است و شاعر، گاهی با اشاره و گاهی صریح، مقصود خود را بیان نموده است.<ref>ر.ک: مقدمه دوم، صفحه ک</ref>. | ||
دیوان حاضر، مجموعه گرانباری است که | دیوان حاضر، مجموعه گرانباری است که پارهای از درهای شاهوارش در شرح خطبه مولای متقیان در علائم پارسایان میباشد (نغمه الهی) و قسمت دیگرش، در ذکر حادثه جانگداز سرور آزادگان، امام حسین(ع) است (نغمه حسینی) و بخشی از آن، شامل قصایدی متین، حاوی پندهای نغز حکیمان و روشنضمیران است و ختامش نیز با تغزلاتی وزین و عالیمضامین و قطعات و رباعیاتی دلپذیر صورت گرفته است (نغمه عشاق)<ref>ر.ک: مقدمه نخست، صفحه ب - ج</ref>. | ||
اشعار الهی بیشتر وصف حال خویش است:{{شعر}}{{ب|''بس در طلبت خدا خدا کردم''|2=''خود را به خدایت آشنا کردم''}}{{ب|''شبها همه دامن خیالت را''|2='' تا صبح گرفتم و دعا کردم''}}{{ب|''هر مشکلی کاوفتاد در کارم''|2=''نفرین به رقیب بیحیا کردم''}}{{ب|''شاید که تو حاجتم روا سازی''|2=''من حاجت هرکه را روا کردم''}}{{پایان شعر}} | اشعار الهی بیشتر وصف حال خویش است:{{شعر}}{{ب|''بس در طلبت خدا خدا کردم''|2=''خود را به خدایت آشنا کردم''}}{{ب|''شبها همه دامن خیالت را''|2='' تا صبح گرفتم و دعا کردم''}}{{ب|''هر مشکلی کاوفتاد در کارم''|2=''نفرین به رقیب بیحیا کردم''}}{{ب|''شاید که تو حاجتم روا سازی''|2=''من حاجت هرکه را روا کردم''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
اگر «نغمه عشاق» را به سه بخش: الف)- توضیحات راه عشق، حالات درونی عشاق و حتی خود شاعر در راه سیر و سلوک، ب)- مواعظ و پندهایی به عوام، خفتگان و یا آغازکنندگان راه سلوک، ج)- توضیحات معشوق، جلوههای محبوب و تجلی حق، تقسیم کنیم، متوجه میشویم که نسبت اشعار توصیفات راه عشق و حالات عشاق (قسمت الف)، به دیگر قسمتها بیشتر است و پس از آن قسمت «ب» قرار دارد. گاهی نیز به اشعاری برمیخوریم که ادغامی از این سه بخش است<ref>ر.ک: همان</ref>. | اگر «نغمه عشاق» را به سه بخش: الف)- توضیحات راه عشق، حالات درونی عشاق و حتی خود شاعر در راه سیر و سلوک، ب)- مواعظ و پندهایی به عوام، خفتگان و یا آغازکنندگان راه سلوک، ج)- توضیحات معشوق، جلوههای محبوب و تجلی حق، تقسیم کنیم، متوجه میشویم که نسبت اشعار توصیفات راه عشق و حالات عشاق (قسمت الف)، به دیگر قسمتها بیشتر است و پس از آن قسمت «ب» قرار دارد. گاهی نیز به اشعاری برمیخوریم که ادغامی از این سه بخش است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
بهعنوان مثال، | بهعنوان مثال، نمونهای از اشعار استاد در زمینه وصف حالات عشاق، راه عشق و جذبات آن به قرار زیر است: | ||
{{شعر}}{{ب|''روز و شب دل ناله بیاختیاری میکند''|2=''یاد شیرینروزگار وصل یاری میکند''}}{{ب|''دل ز عشق ماهرویی شب همه شب تا سحر ''|2=''ناله چون بلبل ز عشق گلعذاری میکند''}}{{ب|''در قفس چندی است محبوسم ز بیداد سپهر''|2=''طایر قدسم هوای لالهزاری میکند''}}{{ب|''ذکر من شب تا سحر چون مرغ حق فریاد هوست ''|2=''یاد مشکینزلف او در شام تاری میکند''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>. | {{شعر}}{{ب|''روز و شب دل ناله بیاختیاری میکند''|2=''یاد شیرینروزگار وصل یاری میکند''}}{{ب|''دل ز عشق ماهرویی شب همه شب تا سحر ''|2=''ناله چون بلبل ز عشق گلعذاری میکند''}}{{ب|''در قفس چندی است محبوسم ز بیداد سپهر''|2=''طایر قدسم هوای لالهزاری میکند''}}{{ب|''ذکر من شب تا سحر چون مرغ حق فریاد هوست ''|2=''یاد مشکینزلف او در شام تاری میکند''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص93</ref>. | ||
نمونهای نیز از اشعار وی، در زمینه مواعظ و پندها و نصایح به قرار زیر میباشد:{{شعر}}{{ب|''بشکن این قفس را و پر زن ای دل''|2=''خیمه در جهان دگر زن ای دل''}}{{ب|''تکیه بر سریر قضا کن ای دوست ''|2='' پنجه با حریف قدر زن ای دل''}}{{ب|''بر براق همت نشین و یک شب''|2=''حلقه مهر و مه را به در زن ای دل''}}{{ب|''از صفای انفاس روحبخشت ''|2='' طعنه بر نسیم سحر زن ای دل''}}{{پایان شعر}} <ref>ر.ک: همان</ref>. | |||
در اشعار برخی از شاعران، دیده میشود که به مدد الفاظ و کلمات و بهصورت کنایی و رمزی، سعی در بیان ویژگیهای محبوب را داشته و ویژگیهای محبوب را که بیشتر ظاهری است، بیان میکنند و از صفات درونی محبوب سخنی نمیگویند؛ درحالیکه با توجه به غزل زیر، [[الهی قمشهای، مهدی|الهی | در اشعار برخی از شاعران، دیده میشود که به مدد الفاظ و کلمات و بهصورت کنایی و رمزی، سعی در بیان ویژگیهای محبوب را داشته و ویژگیهای محبوب را که بیشتر ظاهری است، بیان میکنند و از صفات درونی محبوب سخنی نمیگویند؛ درحالیکه با توجه به غزل زیر، [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]، ضمن بیان حسن و زیبایی محبوب، از وصال محبوب که بدان امید داشته است، نیز سخن میگوید. او معتقد است برای عاشقان بهشت چیزی نیست جز وصال محبوب و جهنم همان فراق محبوب است و بس:{{شعر}}{{ب|''نازم آن حسن کز آن بر رخ عالم خالی است''|2=''عکس هر ذره او مهر بلنداقبالی است''}}{{ب|''دیدهام دوش به خوابش چه مبارکخوابی''|2=''زدهام فال به وصلش چه مبارکفالی است''}}{{ب|''جنت از عشرت ایام وصال ایمایی''|2=''دوزخ از محنت دوران فراق اجمالی است''}}{{ب|''گفتمش جوهر فرد است دهانت خندید''|2=''یعنی ای خواجه در این نکته هنوز اشکالی است''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص94</ref>. | ||
از جمله ویژگیهای دیوان الهی | از جمله ویژگیهای دیوان الهی قمشهای، این است که اشعار آن، شباهتهای زیادی با سرودههای میرزا حبیبالله خراسانی دارد که از شاعران و عارفان بزرگ عصر خویش بوده و مدتها پیش از [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]، میزیسته است؛ بهگونهای که برخی معتقدند، برخی ابیات [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]، تلخیصی از اشعار میرزا حبیب است؛ بهعنوان مثال، شعر زیر از میرزا حبیب: | ||
{{شعر}}{{ب|''سالها بر کف گرفتم سبحه صد دانه را''|2=''تا ببندم زین فسون پای دل دیوانه را''}}{{ب|''سبحه صد دانه چون کار مرا آسان نکرد''|2=''کرد باید جستجو آن گوهر یکدانه را''}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|''سالها بر کف گرفتم سبحه صد دانه را''|2=''تا ببندم زین فسون پای دل دیوانه را''}}{{ب|''سبحه صد دانه چون کار مرا آسان نکرد''|2=''کرد باید جستجو آن گوهر یکدانه را''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
تشابه زیادی دارد. همچنین است تشابه مضمونی این دو بیت میرزا حبیب و استاد الهی: | تشابه زیادی دارد. همچنین است تشابه مضمونی این دو بیت میرزا حبیب و استاد الهی: | ||
{{شعر}}{{ب|''خسرومکانتیم و به ظاهر نیازمند''|2=''درویشصورتیم و به معنی توانگریم''}}{{پایان شعر}}(از میرزا حبیب) | {{شعر}}{{ب|''خسرومکانتیم و به ظاهر نیازمند''|2=''درویشصورتیم و به معنی توانگریم''}}{{پایان شعر}}(از میرزا حبیب) | ||
{{شعر}}{{ب|''ما فرقه فقرا شاهان تاجوریم ''|2=''سلطان کشور عشق بیتاج و بیکمریم''}}{{پایان شعر}}(از [[الهی قمشهای، مهدی|الهی | {{شعر}}{{ب|''ما فرقه فقرا شاهان تاجوریم ''|2=''سلطان کشور عشق بیتاج و بیکمریم''}}{{پایان شعر}}(از [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]]) | ||
{{شعر}}{{ب|''چه باغ خرم و سبزی است لیک نتوان چید''|2=''گلی ز نسترن و | {{شعر}}{{ب|''چه باغ خرم و سبزی است لیک نتوان چید''|2=''گلی ز نسترن و غنچهای ز یاسمنش''}}{{پایان شعر}}(از میرزا حبیب) | ||
{{شعر}}{{ب|''گل برم از باغ خار اگر بگذارد''|2=''غمزه آن گلعذار اگر بگذارد''}}{{پایان شعر}}(از [[الهی قمشهای، مهدی|الهی | {{شعر}}{{ب|''گل برم از باغ خار اگر بگذارد''|2=''غمزه آن گلعذار اگر بگذارد''}}{{پایان شعر}}(از [[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]])<ref>ر.ک: همان، ص95-96</ref>. | ||
از جهت میزان وامگیری و الهامپذیری از شاعران دیگر، میتوان چنین گفت که غزلیات الهی، بیشتر به غزلیات حافظ شباهت دارد، چه از نظر مضمون و چه از نظر وزن، ردیف و قافیه؛ به عنوان مثال غزلی با این مطلع از الهی: | از جهت میزان وامگیری و الهامپذیری از شاعران دیگر، میتوان چنین گفت که غزلیات الهی، بیشتر به غزلیات حافظ شباهت دارد، چه از نظر مضمون و چه از نظر وزن، ردیف و قافیه؛ به عنوان مثال غزلی با این مطلع از الهی: | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
و یا این بیت الهی: | و یا این بیت الهی: | ||
{{شعر}}{{ب|''آنچنان زآتش فراقش باز''|2=''غرق در آب | {{شعر}}{{ب|''آنچنان زآتش فراقش باز''|2=''غرق در آب دیدهام که مپرس''}}{{پایان شعر}} | ||
با این شعر از حافظ مناسبت دارد: | با این شعر از حافظ مناسبت دارد: | ||
{{شعر}}{{ب|''آنچنان در هوای خاک درش ''|2=''میرود آب | {{شعر}}{{ب|''آنچنان در هوای خاک درش ''|2=''میرود آب دیدهام که مپرس''}}{{پایان شعر}} <ref>ر.ک: همان، ص98</ref>. | ||
حافظ در مطلع غزل، عشق را دردآور دانسته و الهی، عشق را دارای شهد میداند، نه درد: | حافظ در مطلع غزل، عشق را دردآور دانسته و الهی، عشق را دارای شهد میداند، نه درد: | ||
{{شعر}}{{ب|''درد عشقی | {{شعر}}{{ب|''درد عشقی چشیدهام که مپرس ''|2='' زهر هجری چشیدهام که مپرس''}}{{پایان شعر}} | ||
و الهی که گویا با این نظر موافق نیست، میگوید: | و الهی که گویا با این نظر موافق نیست، میگوید: | ||
{{شعر}}{{ب|''شهد عشقی | {{شعر}}{{ب|''شهد عشقی چشیدهام که مپرس ''|2=''وصف یاری شنیدهام که مپرس''}}{{پایان شعر}} | ||
اختلاف نظر حافظ و الهی در این غزل به همین جا ختم نمیشود؛ زیرا حافظ خود را غریب راه عشقی میداند که در این وادی به مقامی رسیده است: | اختلاف نظر حافظ و الهی در این غزل به همین جا ختم نمیشود؛ زیرا حافظ خود را غریب راه عشقی میداند که در این وادی به مقامی رسیده است: | ||
{{شعر}}{{ب|''همچو حافظ غریب در ره عشق''|2=''به مقامی | {{شعر}}{{ب|''همچو حافظ غریب در ره عشق''|2=''به مقامی رسیدهام که مپرس''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
{{شعر}}{{ب|''با الهی رفیق وادی عشق''|2='' به دیاری رسیدهام که مپرس''}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|''با الهی رفیق وادی عشق''|2='' به دیاری رسیدهام که مپرس''}}{{پایان شعر}} | ||
و اما | و اما نمونهای از مشابهت اوزانی اشعار الهی با مولوی: | ||
{{شعر}}{{ب|''از عقل بیزارم دلا دیوانه آن یار کو ''|2=''مست الستم | {{شعر}}{{ب|''از عقل بیزارم دلا دیوانه آن یار کو ''|2=''مست الستم جرعهای زان نرگس خمار کو''}}{{پایان شعر}}([[الهی قمشهای، مهدی|الهی قمشهای]])<ref>ر.ک: همان، ص99</ref>. | ||
الهی معتقد به جبر بوده؛ زیرا اعتقاد داشته ما همه مستیم؛ مست شراب عشقی که از ازل به کام ما | الهی معتقد به جبر بوده؛ زیرا اعتقاد داشته ما همه مستیم؛ مست شراب عشقی که از ازل به کام ما نوشاندهاند و همین مستی حکایت از جبر دارد: | ||
{{شعر}}{{ب|''هرگه که برگیرم قلم تا زاختیار آرم رقم ''|2=''جز شرح جبر عشق تو ناید به تحریر ای صنم''}}{{ب|''ما اسیر جبر عشقیم ای خرد معذور دار ''|2=''عاقلان مستانه گفتند اختیاری داشتیم''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص99-100</ref>. | {{شعر}}{{ب|''هرگه که برگیرم قلم تا زاختیار آرم رقم ''|2=''جز شرح جبر عشق تو ناید به تحریر ای صنم''}}{{ب|''ما اسیر جبر عشقیم ای خرد معذور دار ''|2=''عاقلان مستانه گفتند اختیاری داشتیم''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص99-100</ref>. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
#[[:noormags:1119177|لاح، مرتضی؛ حسینی، رقیه، «مقایسه اشعار میرزا حبیب خراسانی و الهی | #[[:noormags:1119177|لاح، مرتضی؛ حسینی، رقیه، «مقایسه اشعار میرزا حبیب خراسانی و الهی قمشهای»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: عرفانیات در ادب فارسی، تابستان 1394، شماره 23 علمی - پژوهشی (20 صفحه، از 89 تا 108)]]. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش